سرکوب معترضان در ایران – رژیم ایران برای جلوگیری از هر گونه اعتراض و قیام، معترضان و مخالفین خود را هدف قرار داد و با صدور احکام سنگین و نا عادلانه و به کارگیری شکنجه های وحشیانه برای خفه کردن هر صدای مخالفی تلاش کرد.
سیاست «ایجاد ترس با استفاده از مجازاتهای سنگین» به سیاست رسمی قوه قضائیه تحت ریاست ابراهیم رئیسی، عضو هیئت مرگ در قتل عام تابستان ۶۷ برای مقابله با اعتراضات احتمالی در سال ۹۹ تبدیل شد.
بنا بر گزارشات متعدد فعالین و ارگان های حقوق بشر، دستگیرشدگان اعتراضات مورد آزار و اذیت، شکنجه، ضرب و شتم، شلاق، شوک الکتریکی، آویزان کردن، اعدامهای نمایشی، القای حس خفگی با آب، خشونت جنسی، تجویز اجباری مواد شیمیایی و محرومیت از مراقبتهای پزشکی قرار گرفتند.
شاهدان عینی و بازداشتیان پیشین روایت های تکاندهنده ای از خشونت در جریان بازداشت نقل کرده اند. بسیاری از آنان در سلول های انفرادی بدون امکان ارتباط با خانواده و وکیل خود تحت بازجویی قرار گرفته اند و برای تن دادن به اعتراف تلویزیونی، شکنجه شده اند. در میان بازداشت شدگان، نوجوانان زیر ۱۸ سال به چشم میخورند.
بازداشتیان اعتراضات طیف گسترده ای را دربرمی گیرند. زنان، جوانان، کودکان، فرهنگیان، کارگران، دانشجویان، ورزشکاران و هنرمندان از جمله آنها هستند.
سازمان عفو بین الملل در شهریورماه ۹۹ رژیم ایران را به نقض گسترده حقوق بشر در پی سرکوب اعتراضات سراسری آبان ماه ۹۸ متهم کرد. این سازمان حقوق بشری در گزارش خود به فهرست بلندی از رفتارهای بی رحمانه با بازداشتی ها و خانواده های آنها اشاره کرده و تأکید میکند که پلیس، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، و مقام های زندان با همدستی قضات و دادستان ها مرتکب مجموعه ای از موارد “تکان دهنده” نقض حقوق بشر شده اند.
گزارش حاضر، نگاهی است اجمالی به احکام ظالمانه اعدام و شلاق و رفتار غیرانسانی بر علیه کسانی که تنها به دلیل استفاده از حق آزادی بیان، در شهرهای مختلف ایران دستگیر شده اند.
در حال حاضر دستکم ۳۴ زندانی سیاسی و عقیدتی در ایران در زیر حکم اعدام بسر می برند. در میان این زندانیان، ۱۰ تن از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری به چشم میخورند.
احکام اعدام برای معترضان:
مقامات رژیم ایران از اولین روزهای آبان ۹۸، به طور آشکار تهدید به مجازات مرگ برای معترضان کردند. «اعدام با طناب دار»، وعدهای بود که نخستین بار در چهارمین روز اعتراضات سراسری آبانماه از سوی روزنامه کیهان وابسته به علی خامنه ای مطرح شد.
نوید افکاری، ورزشکار ۲۷ ساله پس از اعتراضات مردادماه ۹۷ شیراز در این شهر دستگیر شده بود. قوه قضائیه و دستگاه امنیتی، او و دو برادرش را به اعدام و زندانهای طویلالمدت محکوم کردند. نوید افکاری در روز ۲۲ شهریور ۹۹ در زندان عادلآباد شیراز اعدام شد.
همچنین یکی دیگر از این معترضان دیماه ۹۶ به نام مصطفی صالحی نیز به اتهام قتل یک نیروی امنیتی در مردادماه ۹۹ اعدام شد.
علاوه بر این در سال گذشته در شهرهای مختلف ایران، احکام اعدام برای دستگیرشدگان اعتراضات دیماه ۹۶، مرداد ۹۷ و آبان ۹۸ صادر شده است. در تهران، سه نفر از معترضان آبان ۹۸ به اعدام محکوم شدهاند که هماکنون پرونده آنها در دیوان عالی کشور در حال رسیدگی است. در اصفهان نیز پنج نفر از معترضان دیماه ۹۶ به اعدام محکوم شدهاند.
احکام اعدام بر علیه معترضان با استناد به اتهامهای مبهم صادر شده است. محکومان از دسترسی به وکیل محروم بوده و برای اعترافات اجباری زیر شکنجه قرار گرفتهاند.
احکام سنگین حبس و شلاق برای معترضان:
صدور حکم شلاق در ایران رویه عادی محاکم قضایی است. اما رژیم ایران در سال گذشته به طور فزاینده ای از مجازات بیرحمانه شلاق بر علیه معترضان دستگیرشده استفاده کرد. همچنین احکام سنگین حبس برای دهها تن به جرم شرکت در اعتراضات صادر شده است.
حکم شلاق دستکم سه تن از معترضان به نامهای محمدباقر سوری، علی عزیزی و الیار حسین زاده تا کنون اجرا شده است.
در این گزارش تنها به چند نمونه از احکام صادر شده حبس و شلاق اشاره میکنیم.
سیاوش (مصطفی) نوروزی جعفرلو، دانشجوی رشته گرافیک دانشگاه شیراز و یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری دیماه ۹۸، توسط دادگاه انقلاب و دادگاه کیفری شیراز به ۸ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
مرتضی امیدبیگلو، از بازداشت شدگان اعتراضات آبان ۹۸ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱۴ سال حبس تعزیری، ۲۲۲ ضربه شلاق محکوم شد.
شش تن از نوجوانان بازداشتی در جریان اعتراضات سراسری آبان، به نام های محمدرضا حیدری، امیر باوی، جبار فیوجی، علی اکبرنژاد، رضا اکبرنژاد و سالار فیوجی توسط دادگاه کیفری شیراز محاکمه و مجموعا به ۴۶۸ضربه شلاق، جزای نقدی و حبس محکوم شدند.
فاطمه داوند به خاطر شرکت در اعتراضات آبانماه مجموعا ۵ سال و پنج ماه حبس و ۳۰ ضربه شلاق محکوم شد. اعتراف اجباری این شهروند بوکانی چند روز پس از بازداشت وی از صدا و سیما پخش شد.
حسین هاشمی، از بازداشت شدگان اعتراضات آبان سال ۹۸ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق رو نویسی از کتب مذهبی و همچنین شست و شوی میت محکوم شده است.
شکنجه معترضان:
نامه ها و گزارشات تکاندهنده متعدد از داخل زندان و همچنین زندانیان آزاد شده نشان میدهد که معترضان بازداشتی جهت اعترافات اجباری تحت شکنجه قرار گرفته اند.
مصطفی صالحی که در سحرگاه ۱۵ مردادماه سال جاری، در زندان دستگرد اصفهان به دار آویخته شد، در دوران بازجویی مورد شکنجه و اذیت و آزار بسیار قرار گرفته بود. مدت ۸ ماه در سلول انفرادی اطلاعات دولت آباد و ۵ ماه در انفرادی با دستبند و پابند بدون زیرانداز و پتو در زیرزمین زندان دستگرد اصفهان و شرایط بسیار سخت و زیر شکنجه گذراند. غذای روزانه وی در انفرادی به اندازه یک کف دست نان خشک بوده است. وی قریب ۱۴ ماه ممنوع الملاقات بود. شکنجه گران و بازجویان زیر شکنجههای وحشیانه، دست و پا و دندانهای وی را شکستند و آسیب های جدی به گردن و ستون فقرات او وارد آوردند. اما او علیرغم این فشار و شکنجه ها همواره تکرار میکرده است که: «من بیگناهم!»
نوید، حبیب و وحید افکاری پس از بازداشت به شدت شکنجه شداند تا علیه همدیگر شهادت بدهند. تا جایی که وحید افکاری زیر این شکنجه ها در زندان دو بار دست به خودکشی زد. نوید و وحید افکاری در فایل های صوتی از زندان شیراز اعلام کرده بودند که اقرار آنها تحت شکنجه صورت گرفته است. در یک فایل صوتی دیگر که از بخشی از جلسات محاکمه نوید افکاری منتشر شده او می گوید که گزارش پزشکی قانونی درباره شکنجه اش موجود است و برای ادعایش شاهد دارد. قاضی پرونده اما درخواست او برای احضار شاهد شکنجه شدنش در اداره آگاهی شیراز را رد کرد.
امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی در تمام دادرسی ها اعتراض کرده اند که اعترافات از آنان تحت شکنجه گرفته شده است و تحت شکنجه و سایر بدرفتاریها از جمله ضرب و شتم و شوک الکتریکی قرار داشته اند.
مرتضی امیدبیگلو با نوشتن نامهای به شرح چگونگی بازداشت و بازجوییهای توام با تهدید، شکنجه و ضرب و شتم خود پرداخته است. ماموران وی را مورد تهدید قرار داده اند که در صورت تن ندادن به خواست هایشان با تجاوز و بدرفتاری با همسرش مواجه خواهد شد. امیدبیگلو همچنین تصریح کرده است که در بازداشتگاه، ماموران دندان هایش را شکسته اند و او را مورد ضرب و جرح قرار داده اند.
ابوالفضل کریمی، نوجوان بازداشت شده طی اعتراضات آبان۹۸ که در زندان تهران بزرگ محبوس است، در نامهای نوشته که نیروهای امنیتی حین بازجویی و برای اخذ اعترافات اجباری از او، علاوه بر شکنجه و ضرب و شتم، تهدید کردهاند که دوست دخترش را بازداشت و مورد تجاوز قرار میدهند.
کریمی که قبل از بازداشت کارگر و نانآور خانواده بوده، در این نامه ضمن شرح وضعیت خود تاکید کرده که نیروهای امنیتی در جریان بازجوییها، او را به شدت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار داده و تهدید کردهاند در صورت نپذیرفتن اتهامات و اعترافات مورد نظرشان، نزدیکانش و از جمله دوست دخترش را نیز بازداشت کرده و مورد تجاوز قرار میدهند.
این زندانی سیاسی که هنگام بازداشت زیر ۱۸ سال داشته، در نامه خود از زندان تهران بزرگ، گفته است: «نزدیک به ۵۰ روز در سلول انفرادی بند دو الف اطلاعات سپاه بودم. بعد از آن ۱۵ روز نیز بند عمومی بودم. در تمام این مدت تنها یکبار توانستم با خانوادهام تماس بگیرم و از لحاظ روحی در وضعیت بدی بودم.»
حسین ریحانی تا ماهها پس از بازداشت از داشتن وکیل محروم بوده و هیچ اطلاعی از پرونده اش نداشت. وی بارها تحت شکنجه های جسمی از جمله کتک زدن با شلنگ به پشت و پهلو و دست و پا و حبس در انفرادی و شکنجه های روحی قرار گرفته و به صورت بلاتکلیف و در معرض خطر اعدام در زندان بسر میبرد.