نامه زندانی پزشک و پژوهشگر ایرانی، احمد رضا جلالی قبل از صدور حکم اعدام
احمد رضا جلالی که به اتهام محاربه از سوی قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده، در ماه اگوست نامه ای نوشته که پروسه و روند علت دستگیری خود را توضیح می دهد.
در نامه این زندانی آمده است که: «من از فروردین ۲۰۱۶ تا الان که آگوست ۲۰۱۷ است در بازداشت و زیر تهدید اعدام به سر میبرم. چندین بار درخواست ملاقات با مقامات حقوق بشری در ایران را کردم اما هر بار درخواستم رد شد. همچنین من اجازه ندارم تا با سفیر سوئد در ایران ملاقات کنم. حتی در زمانی که سفرای اروپا از زندان اوین در روز ۲۰ ژولای ۲۰۱۷ ملاقات داشتند، من را به سلول انفرادی ۲۰۹ منتقل کردند تا از هر دیداری با آنها جلوگیری شود.
در ادامه میگوید: «به دلیل اینکه برای وزارت اطلاعات جاسوسی نکردم تهدید به اعدام شدم».
از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۸ به عنوان محقق، استاد و برنامهریز در حوزه طبیعت و مدیریت بحران در وزارت بهداشت ایران کار مشغول به کار بودم.
چند ماه پس از اینکه من مدرک دکترایم را بگیرم، در سال ۲۰۱۲، وقتی در ایران بودم شخصی از مرکز نظامی با من تماس گرفت و خواست در ایران بمانم و در دانشگاه نظامی در حوزه دفاع منفعلانه و موضوعات مبارزه با تروریسم مشغول به کار شوم. من این پیشنهاد را نپذیرفتم و به او گفتم که دوست دارم فوق دکتریم را در حوزه مدیریت بحران در اروپا ادامه دهم.»
این زندانی استاد برای دومین بار که از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شده می نویسد: «در سفرم به ایران در سال ۲۰۱۴، دو نفر از مرکز نظامی و وزارت اطلاعات با من ملاقات کردند. آنها از من خواستند تا برای شناسایی و جمعآوری اطلاعات و دادهها (جاسوسی کردن) از اروپا با آنها همکاری کنم. این همکاری شامل حیطه برنامههای حساس و پروژههای تحقیقاتی درباره مبارزه با تروریسم و مدیریت بحران بود. جواب من منفی بود و به آنها گفتم که من فقط یک دانشمند هستم و نه جاسوس. کمک علمی من به مرکز آکادمیک ایران از عشقم و تعهدم به سرزمین مادریم است. اما اگر شما از من چیز دیگری مانند جاسوسی کردن بخواهید من ترجیح میدهم که همکاریم را با ایران قطع کنم. اما آنها از من خواستند تا این ملاقات و پیشنهاد را فراموش کنم و من را مطمئن ساختند که هیچ مشکلی وجود ندارد و من باید همکاریم را با مرکز آکادمیک ایران ادامه دهم ناگهان از سوی وزارت اطلاعات بازداشت شدم و متهم به فعالیت تبلیغی علیه نظام شدم. آنها به من گفتند: شما یک سری موضوعات و دادههای محرمانه درباره زیرساختهای حیاتی، پروژههای ایران درباره سیستم دفاعی و مدیریت بحرانش را جمعآوری کردید و آنها را به اسراییل دادید. آنها به من به من گفتند این اتهام را از سال ۲۰۰۸ دارم و به من گفتند، تمام دوران دکتری و فوق دکتری و همچنین ویزا و اقامتم (موقت و همیشگی) ر اروپا (سوئد و ایتالیا» از طریق اسراییل هماهنگ و پیشنهاد شده است و به جایش من باید به نفع آنها جاسوسی میکردم.»
او یاد آوری میکند، «من هرگز ارتباطی و یا همکاری با هیچ سرویس اطلاعاتی نداشتهام نه برای اسراییل و نه برای هیچ کشور دیگری. من هرگز به اسراییل سفر نکردم و همچنین هرگز هیچ دوست یا همکاری از کشور اسراییل نداشتم. دهها پروفسور و محقق در سوئد و ایتالیا هستند تا با آنها ارتباط بگیرید و بپرسید، تیم بازجویی وزارت اطلاعات برایش مهم نبود که من چه چیزهای را توضیح میدهم. آنها من را در یک سلول انفرادی به اندازه سه در پنج در بند ۲۰۹ انداختندو بارها من را شکنجه روحی و جسمی کردند، تهدید و تحقیرم کردند، دروغ به من گفتند و همچنین اجازه دسترسی به وکیل را به مدت هفت ماه نداشتم، چیزی که منجر به اعترافات اشتباه من و ساختن فایلی از دروغ ها و اتهامات بیاساس و بدون سند و دلیل از جرم شد.»
او در پایان نامهاش ادامه می دهد: «من هرگز فعالیتی علیه کشورم نداشتم. من هرگز برای کشور اسراییل یا هر کشور دیگری جاسوسی نکردم. تنها اشتباه من این بود که قبول نکردم تا از اعتماد همکارانم و مسوولان دانشگاه اروپا استفاده و علیه آنها برای وزارت اطلاعات ایران جاسوسی کنم.»
در تارخ 15 بهمن 95 ویدا مهران نیا همسر احمد رضا جلالی گفته بود: قاضی ابوالقاسم صواتی روز سه شنبه ۱۲ بهمن ماه پس از قرائت کیفرخواست به او اعلام کرده که حکمش «اعدام» است و در روز برگزاری دادگاهش که «چند هفته دیگر خواهد بود» نیز «تغییری در این حکم ایجاد نمی شود.» بیش از ۹ ماه بعد از این تهدیدها او به اعدام محکوم شد.
خبرهای ما را دراین کانال تلگرام دنبال کنید