شکنجه در قوانین قضایی ایران به عنوان مجازات متهمان پیشبینی شده است و وجه قانونی به خود گرفته است.
در حالی که رژیم ایران شکنجه در ایران را انکار میکند اما گزارشهای متعدد حاکی از آن است که از دهه ۶۰ تاکنون رژیم ایران جهت اخذ اعتراف اجباری و یا در هم شکستن زندانیان سیاسی از شکنجه استفاده میکند.
آیت الله منتظری جانشین خمینی در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۶۵، نوشت «آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوص شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید بسیاری به دلیل شکنجه شدید دچار بیماریهای مزمن از جمله نابینایی، ناشنوایی و یا فلج شدهاند.»
براساس اصل ۳۸ قانون اساسی ایران، «هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است.» و براساس ماده ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران نیز به آن ملتزم است «هیچ کس نباید در معرض شکنجه یا رفتار تحقیرآمیز و مجازات غیرانسانی و وحشیانه قرار گیرد.»
با این حال گزارش زندانیان سابق از تجاوز، ضرب و شتم ، اعدامهای مصنوعی و سایر شکنجهها در زندانهای ایران نشان میدهد که مرگ زندانیان زیر شکنجه یک امر عادی در ایران به شمار میرود.
شکنجه در ایران با اجازه و دستور حاکم شرع یا همان ولی فقیه نه تنها ممنوع نیست بلکه با شیوههای معمول در روزگار خود قابل قیاس نیست و منحصر به فرد است.
شکنجه در ایران براساس قوانین مجازات اسلامی که مبنی بر حدود الهی و پایبندی به اسلام است تحت عنوان تعزیر توجیه و اجرا میشود.
بیش از ۷۰ نوع شکنجه توسط رژیم ایران ابداع شده است از جمله میتوان به قطع دست و پا، چشم از حدقه درآوردن، سنگسار، تجاوز و … اشاره کرد.
رژیم ایران به شکنجه و اعدام مخالفان خود شهرت دارد در دهه شصت، هزاران نفر از مخالفان سیاسی خود که اغلب وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران بودند را شکنجه و اعدام کرده است.
قتل عام بیش از ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی که اکثرا از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند یکی از آشکارترین جنایتهای سیستماتیک رژیم ایران در اعدام و شکنجه به شمار میرود.
بازماندگان قتل عام سال ۱۳۶۷، شکنجههای وحشیانه آن دوران تحت عنوان فجیعترین و تاریکترین دوران نام میبرند.
یکی از وحشیانهترین شکنجههای سیستماتیک در آن دوران تجاوز به زنان زندانی سیاسی قبل از اعدام بود.
جنایتها و شکنجههای وحشیانه آن دوران همچنان نیز در زندانهای ایران ادامه دارد.
در جریان اعتراضاتی که در دی ماه سال ۱۳۹۶، رخ داد دهها تن از معترضان بازداشتشده در زندان به قتل رسیدند مقامات رژیم ایران ادعا کردند که این افراد معتاد بوده و به دلیل اعتیاد خودکشی کردهاند.
با توجه به آن که شکنجه به صورت سیسماتیک در تمام زندانهای ایران مرسوم بوده و صدها زندانی بر اثر شکنجههای فجیع جان خود را از دست دادند و یا دچار اختلات روانی میشوند، سازمان ملل و جامعه بین المللی موظفند که اقدامات ضروری و لازم برای پایان دادن به مصونیت سازمانیافتهی افراد متهم به ارتکاب جنایات علیه بشریت در ایران را به کار گیرند. مقامات ایران نباید این اجازه را پیدا کنند که خود را از پاسخگویی در قبال جنایاتی که در سال ۱۳۶۷علیه بشریت مرتکب شدهاند مصون نگهدارند. بسیاری از کسانی که، نقش مستقیم در این جنایتهای وحشیانه داشته و دارند همچنان در مناصب قدرت در حکومت ایران هستند.
مانیتورینگ حقوق بشر ایران خواهان لغو فوری شکنجه و سایر مجازاتهای بیرحمانه و غیرانسانی و تحقیرآمیز در ایران است.
مانیتورینگ حقوق بشر ایران از کلیه سازمانهای بین المللی و فعالان حقوق بشر خواستار اقدام موثر و ضروری جهت پایان دادن به شکنجه و مجازاتهای بیرحمانه در ایران میباشد.
اگرچه انواع مختلف شکنجه در زندانها و بازداشتگاههای ایران متداول است، اما مانیتورینگ حقوق بشر ایران در این گزارش به اختصار چند نمونه از رایجترین انواع شکنجه که علیه زندانیان در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ استفاده شده است را ارائه کرده است.
۲۰۱۸
- صدور دستکم ۱۲۱ مورد حکم شلاق
- اجرای دستکم ۱۱ مورد حکم شلاق در زندان یا در ملاءعام
- اجرای دستکم یک مورد حکم قطع دست
- دستکم هشت نفر زیر شکنجه جان خود را از دست دادند.
هشت ماه اول سال ۲۰۱۹
- صدور دستکم ۱۰۰ مورد حکم شلاق
- اجرای دستکم ۱۰ مورد حکم شلاق در زندان یا در ملاءعام
- دستکم شش نفر تحت شکنجه جان خود را از دست دادند.
- دستکم چهار زندانی به دلیل محرومیت از خدمات درمانی جان باختند.
محرومیت از خدمات پزشکی
یکی از متداولترین روشهای شکنجه در زندانهای ایران محروم کردن زندانیان بیمار یا حتی افراد مبتلا به بیماریهای خطرناک نظیر سرطان از خدمات پزشکی میباشد.
به گفته عفو بین الملل محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی در ایران بعنوان یک روش مناسب جهت اعمال فشار بر زندانیان سیاسی و کسانی که شرایط زندان و بدرفتاری با زندانیان در زندانهای ایران را افشا میکنند، توسط مقامات ایران در داخل زندانهای ایران به کار میرود.
سعید شیرزاد زندانی سیاسی مبتلا به نارسایی کلیوی
سعید شیرزاد زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج از مشکل حاد کلیوی رنج میبرد به نحوی که کلیه راست وی ۲۵٪ کوچک شده است و کلیه چپ وی نیز دارای یک کیست میباشد.
علیرغم آنکه خانواده وی هزینه درمان را پرداخت کردهاند اما مقامات زندان از اعزام وی به مراکز پزشکی و درمانی ممانعت میکنند.
وضعیت این زندانی سیاسی در نتیجه ممانعت از اعزام به بیمارستان وخیمتر شده است و نیاز مبرم به خدمات پزشکی ضروری دارد.
سعید شیرزاد به اتهام توهین به رهبری به شش سال حبس محکوم شده است و بار دیگر به دلیل اعتراض به انتقال اجباری زندانیان سیاسی به یک بند امنیتی به شش ماه حبس محکوم شد.
این زندانی سیاسی بارها توسط ماموران زندان مورد بدرفتاری و ضرب و شتم قرار گرفته است و در اعتراض به بدرفتاری مقامات زندان با زندانیان اقدام به اعتصاب غذا کرده است.
حسن صادقی زندانی سیاسی در خطر نابینایی
حسن صادقی زندانی سیاسی پس از بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات تحت شکنجه قرار گرفت که بر اثر همان شکنجهها دچار بیماریهای مختلف از جمله آب مرواید و آب سیاه شده است.
این زندانی سیاسی یک بار عمل جراحی چشم را انجام داده است اما همچنان با خطر از دست دادن بینایی رو به رو میباشد و با این وجود از خدمات درمانی و پزشکی ضروری محروم است.
حسن صادقی علاوه بر این از مشکل عفونت معده و روده کوچک و زخم معده شدید نیز رنج میبرد.
صادقی در ۱۶ سالگی به دلیل هواداری از سازمان مجاهدین خلق ایران بازداشت و پس از تحمل شش سال حبس از زندان آزاد شد.
وی در این مدت تحت شکنجههای فجیع از ناحیه پاشنههای پا دچار آسیبدیدگی شدید شد و همچنان نیز از آثار شکنجههای وارده در دهه شصت رنج میبرد.
حسن صادقی اکنون پانزدهمین سال حبس خود را در زندان میگذراند و فاطمه مثنی همسر وی نیز به ۱۵ سال حبس محکوم شده است.
مجید اسدی زندانی سیاسی مبتلا به بیماری گوارشی و کبدی
مجید اسدی زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج از مشکلات گوارشی، کبدی و التهاب شدید دیسک ستون فقرات رنج میبرد.
به گفته پزشکان زندان مجید اسدی مجبور است که هر ماه تحت معالجه ویژه در بیمارستان قرار بگیرد اما همچنان از اعزام به بیمارستان محروم است.
این زندانی سیاسی از مشکلات متعدد دستگاه گوارش از جمله زخم معده، اثنی عشر و همچنین کیست کبدی و التهام دیسک ستون فقرات رنج میبرد.
این زندانی سیاسی ۲۶ ساله به اتهام تجمع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به شش سال حبس محکوم شده بود.
شهرام پورمنصوری زندانی سیاسی نیاز مبرم به جراحی دارد
شهرام پورمنصوری زندانی سیاسی که ۱۸ سال از عمر خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان گذرانده است.
این زندانی سیاسی از التهاب ستون فقرات و مشکلات عضلاتی کمر رنج میبرد. مقامات زندان از اعزام این زندانی سیاسی علیرغم نیاز مبرم به عمل جراحی و معالجه پزشکی ممانعت کردهاند.
آرش صادقی زندانی سیاسی مبتلا به سرطان استخوان
آرش صادقی زندانی سیاسی و فعال حقوق بشر از نوعی بیماری نادر و خطرناک سرطانی به نام کندرو سارکوم رنج میبرد، علیرغم وخامت وضعیت جسمی و از کار افتادن اعصاب حرکتی و حسی یکی از دستانش از خدمات پزشکی ضروری محروم مانده است.
مراحل درمانی این زندانی سیاسی علیرغم اجرای عمل جراحی ناتمام مانده است و بیش از یکسال است مقامات زندان از اعزام وی به بیمارستان جهت شیمی درمانی ممانعت میکنند.
این زندانی سیاسی در حال حاضر به دلیل عفونت شدید در ناحیه جراحی شده با از کار افتادگی اعصاب حرکتی و حسی دست مواجه شده است.
همچنین آرش صادقی به اثر اعتصاب غذای طولانی ۷۱ روزه در اعتراض به بازداشت همسرش گلرخ ایرایی به مشکلات گوارشی حاد مبتلا شده است و تنها قادر به هضم سوپ میباشد.
این فعال حقوق بشری به اتهام فعالیتهای مسالمت آمیز و عدالت خواهانهاش به ۱۹ سال حبس محکوم شده است.
محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی سالخورده از پارگی مینیسک پا رنج میبرد
محمد بنازاده امیرخیزی زندانی سیاسی که از پارگی مینیسک پا رنج میبرد علیرغم درخواست مکرر جهت اعزام به بیمارستان از خدمات درمانی محروم است و با بیاعتنایی مسئولان زندان و دادستانی مواجه شده است.
این زندان سیاسی ۷۲ ساله، همچنین از بیماری پروستات و مشکلات عصبی ناشی از نوع اختلال خواب و فراموشی که ناشی از مشکلات دوران زندان است نیز رنج میبرد.
محمد بنازاده امیرخیزی به اتهام تجمع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به ۱۱ سال حبس محکوم شده است.
حمزه سواری زندانی سیاسی مبتلا به تومور دردناک در ناحیه زانو
حمزه سواری زندانی سیاسی که به دلیل درد شدید ناشی از تومور در پشت زانوی راست خود دچار ناتوانی در راه رفتن و اختلالات ناشی از آن شده است.
این زندانی سیاسی علیرغم تحمل درد شدید از اعزام به بیمارستان محروم است. به گفته پزشکان در صورت عدم جراحی این زندانی در آینده دچار مشکلات جدیتر خواهد شد.
این زندانی سیاسی جوان در سن ۱۶ سالگی بازداشت و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه با خدا و فساد فی الارض به حبس ابد محکوم شده است.
محمد نظری زندانی سیاسی کرد مبتلا به تومور معده
محمد نظری زندانی سیاسی کرد که به بیماری تومور معده مبتلا شده است علیرغم تجویز پزشک بهداری جهت انتقال به بیمارستان مسئولین زندان از انتقال وی ممانعت کردهاند.
این زندانی سیاسی کرد ۴۸ ساله، بیش از ۲۵ سال از عمر خود را در زندان سپری کرده است.
این زندانی در تاریخ ۹ خرداد ۱۳۷۳ در سن ۲۳ سالگی توسط ماموران سپاه به اتهام ساختگی عضویت در یکی از احزاب کردی مخالف نظام بازداشت و پس از تحمل شکنجه مجبور به اعتراف و پذیرش این اتهام کرد اما پس از آن بارها در محاکمه این اتهام را رد کرد.
شکنجه و بدرفتاری با زندانیان
براساس قوانین سازمان زندانهای ایران، زندانیان باید بر حسب جرائمشان تفکیک شوند اما این قانون توسط مقامات ایران جهت افزایش فشار بر زندانیان سیاسی به مراتب نقض میشود.
مقامات ایران بدون در نظر گرفتن اصل تفکیک جرائم زندانیان سیاسی را در کنار زندانیانی با جرائم خطرناک نگهداری میکنند و بسیاری از زندانیان سیاسی به دستور مقامات زندان توسط زندانیان با جرائم خطرناک مورد ضرب و شتم و حتی تهدیدات جانی قرار میگیرند.
به عنوان مثال، زندان تهران بزرگ در سال ۱۳۸۸ به منظور محل نگهداری زندانیان مرتبط با جرائم خطرناک و مواد مخدر ساخته شد اما قوه قضاییه به صورت غیرقانونی بسیاری از زندانیان سیاسی و مخالفان رژیم ایران، فعالان حقوق بشری و مدنی را در آن جا محبوس کرده است.
اخیر یک فعال حقوق زنان در زندان قرچک ورامین به دستور مقامات زندان توسط یک زندانی عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
گزارشهای حاکی از آن است که یاسمین آریایی فعال مدنی حقوق زنان توسط یک زندانی عادی اجیر شده به دستور مقامات زندان مورد حمله قرار گرفته و از ناحیه شانه دچار آسیب دیدگی شد.
در تاریخ ۱۵ تیر ۱۳۹۸، نیز فعالان کارگری از جمله ندا ناجی و عاطفه رنگریز توسط ماموران زندان و زندانیان اجیر شده مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و دچار آسیب دیدگی شدید شدند.
براساس گزارشهای رسیده از زندان مرکزی زاهدان پاهای ارژنگ داوودی زندانی سیاسی سالخورده توسط یکی از مسئولان زندان شکسته است.
گزارشها حاکی از آن است در حین بیرون آمدن از دفتر رئیس زندان توسط معاون رئیس زندان در حالیکه پابند و دستبند داشت از بالای پله های طبقه دوم ساختمان به پایین پرتاب شد و دچار شکستگی ران پای راست از دو نقطه، شکستگی ساق پای چپ، در رفتن کتف و ضرب دیدگی مهره های کمر شده است.
ارژنگ داوودی در اوایل بهمن ۱۳۹۶، از زندان زابل به طول ناگهانی و غیرقانونی به زندان مرکزی زاهدان منتقل شد.
از زمان انتقال به این زندان توسط مسئولین زندان در قرنطینه زندان تحت شکنجه شدید روحی و جسمی قرار دارد.
او در اعتراض به محرومیت از حقوق اولیه، وضعیت نگهداری در قرطینه و بدرفتاری مسئولان زندان اقدام به اعتصاب غذا کرد. به دنبال اعتصاب غذا این زندانی سیاسی در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، به دفتر رئیس زندان احضار شده و توسط مسئولین زندان به مدت یک ساعت و نیم مورد بازجویی و تهدید قرار داده گرفت، در حین بیرون آمدن از اتاق توسط معاون رئیس زندان غلامرضا قدیر در حالیکه پابند و دستبند داشت از بالای پله های طبقه دوم ساختمان به پایین پرتاب شد.
این زندانی سیاسی که بدلیل داشتن پابند و دستبند قادر به کنترل نبود، در اثر پرتاب دچار شکستگی ران پای راست از دو نقطه، شکستگی ساق پای چپ، در رفتن کتف و ضرب دیدگی مهره های کمر شده است.
بنا به تشخیص پزشک این زندانی سیاسی سالخورده تا آخر عمر قادر به راه رفتن نیست و هم اکنون در حد بسیار محدودی با واکر قادر به حرکت است.
علیرضا شیرمحمدعلی زندانی سیاسی ۲۱ساله، در تاریخ ۲۰خرداد ۱۳۹۸، در زندان تهران بزرگ با ضربات چاقو به قتل رسید.
این زندانی سیاسی به دلیل عدم رعایت اصل تفکیک جرائم به صورت غیرقانونی در کنار زندانی خطرناک نگهداری میشد.
پس از قتل این زندانی سیاسی زندان یکی از هم بندیان آن با نگارش نامه از زندان خبر داد که علیرضا شیرمحمدعلی به دستور مقامات زندان به قتل رسیده است.
این زندانی سیاسی ۲۱ ساله به دلیل فعالیت در فضای مجازی بازداشت و به اتهام توهین به رهبران جمهوری اسلامی و فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
شکنجه و گرفتن اعتراف اجباری از زندانیان
شکنجه در زندانهای ایران همواره مرسوم بوده است و هدف آن گرفتن اعتراف دروغین جهت پخش در تلویزیونهای حکومتی میباشد.
رژیم ایران به دو دلیل از این روش حمایت میکند
- جهت مشروعیت بخشیدن به ادعاهای خود مبنی بر آن که فعالین سیاسی، مدنی و … همگی نماینده کشورهای متخاصم هستند.
- شکستن اراده آنانی که مخالف سیاستهای دولت میباشند.
اخیرا یک مقام ارشد ایرانی به شکنجه و گرفتن اعتراف اجباری از زندانیان اعتراف کرده است.
علی ربیعی سخنگوی رئیس جمهور ایران حسن روحانی، شکنجه و گرفتن اعتراف اجباری از ۱۳ زندانی و اعدام یکی از آنان را “ اشتباه حرفهای” توصیف کرد.
شماری از زندانیان به اتهام دخالت در ترور دانشمندان هستهای ایران تحت بازجویی قرار گرفته و رژیم ایران پس از شکنجه و گرفتن اعتراف اجباری از آنان ، اعتراف دورغین آنان را در تلویزیون دولتی پخش کرد.
در حالی که شکنجه این زندانیان به مدت یکسال پس از روی کار آمدن روحانی ادامه داشت ربیعی گفت:« این اتفاق در زمان دولت ما نبوده و هیج دسترسی به پرونده و اختیاراتی جهت مداخله نداشتم.»
ربیعی که سابقه طولانی خدمت در سیستم اطلاعاتی رژیم ایران دارد در ادامه افزود «براساس اطلاعات موجود تعدادی از افرادی که در این پرونده کار میکردند کارشناس جاسوسی نبوده و از حوزه دیگری بودند به همین جهت اقدامات صورت گرفته علیه زندانیان غیر حرفهای بوده است.»
عفو بین الملل در سال ۱۳۸۸ گزارش جامعهای در رابطه با چگونگی استفاده رژیم از اعتراف اجباری و مصاحبههای تلویزیونی زندانیان را منتشر کرد.