کودکان بازمانده از تحصیل در ایران – استعدادهای ناشکفته جامعه ما
محمدحسین حسینی، مدیرکل آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که در کشور ۹۳۵ هزار دانش آموز بازمانده و تارک تحصیل در ایران وجود دارد.
وی در سلسله جلساتی با عنوان «فقر آموزشی در ایران» گفت که حدود ۱۸۵ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل و ۷۵۰ هزار دانش آموز تارک تحصیل در کشور شمارش شده است. (خبرگزاری حکومتی ایسنا – ۲خرداد ۱۴۰۱)
مدیرکل آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: اما اگر به هردلیلی بچههای ما مدرسه نیامدند و یا با افت تحصیلی به مقاطع بالاتر رفتند و در مقابل دانش آموزانی با هزینههای هنگفت به بالاترین کیفیت یادگیری دست یافتند، یک شکاف بسیار فاجعه بار ایجاد میشود که تبعات بسیاری به همراه خواهد داشت. همین شکاف و اختلاف است که میتواند سرچشمه بزه و فساد و غیره شود.
وی همچنین تصریح کرد، اینکه بچهها بیرون از مدرسه باشند و یا یادگیری خوبی نداشته باشند سرچشمه ناملایمات است. لازم است یک گفتمان انتقادی شکل بگیرد مبنی بر آنکه حال آموزش و پرورش خوب نیست؛ ۷۵۰ هزار تارک تحصیل و ۱۸۵ هزار بازمانده از تحصیل داریم. در زمینه دسترسی آموزشی، فضا و تجهیزات و حضور دانش آموز در مدرسه بسیار مهم است.
فقدان شفافیت در ارائه آمار
شمار دانش آموزان بازمانده و تارک تحصیل در ایران، رقمی است که به صورت دقیق و موثق از سوی منابع حکومتی اعلام نمی شود.
به گفته محمدحسین حسینی، مدیرکل آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، شمار دانشآموزان بازمانده از تحصیل، اکنون ۱۸۵هزار است. پیش از این و در روز اول خرداد ۱۴۰۱، رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده بود که ۲۱۰ هزار دانش آموز در سال تحصیلی فعلی به دلایل مختلف از تحصیل جا مانده اند.
در ۲۹شهریور ۱۳۹۹، منابع حکومتی به نقل از شریعتمداری، وزیر رفاه اعلام کردند که ۱۴۷هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد.
پیشبینی بیش از یک میلیون بازمانده از تحصیل در ایران
در همین تاریخ، یعنی ۲۹شهریور ۱۳۹۹، فرشید یزدانی مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، آمار دولتی را رد کرد و به آماری اشاره کرد که حدود ۷برابر آن بود.
یزدانی گفت: «ما معتقدیم کودکان بازمانده از تحصیل در ایران، همه بچههایی را که در بازه سنی ۶ونیم تا ۱۸ سال هستند، شامل میشود و با این حساب در سال تحصیلی گذشته حدود یکمیلیون دانشآموز از تحصیل بازماندهاند».
او ادامه داد: «آمار وزارت آموزش و پرورش فقط براساس تعداد دانشآموزانی است که مشخصات آنها در سامانه مدارس ثبت شده و در سال جدید ثبتنام نکردهاند اما اینها فقط گروهی از کسانی هستند که در سن تحصیلاند اما از آن بازماندهاند».
او درباره آمار پیشبینیشده درباره تعداد بازماندگان از تحصیل در سال تحصیلی جدید هم گفت: «هنوز برآورد دقیقی انجام نشده است اما به دو دلیل پیشبینی میکنیم آمار سال گذشته افزایش یافته باشد؛
دلیل اول اینکه دولت از سال گذشته تاکنون کار خاصی درباره این موضوع انجام نداده،
دلیل دوم هم افزایش مشکلات اقتصادی خانوادههاست که اصلیترین دلیل بازماندن از تحصیل است و مشکلات اقتصادی امسال نسبت به سال قبل بیشتر شده، پس پیشبینیها این است که آمار امسال از سال قبل بیشتر شود».
ناگفته پیداست که آنچه در منابع خبری حکومتی و از سوی مقامات رسمی اعلام می شود، واقعیت موجود جامعه نیست.
واقعیت موجود، استعدادهای جوانی است که به دلیل کارشکنی و عدم پاسخگویی حاکمیت به پایه ای ترین نیازهای مردم در رفع فقر و تنگدستی و امکان سرمایه گذاری اجتماعی، تلف شدن آینده جوان جامعه ایران را به همراه دارد.