سهیل عربی، زندانی سیاسی می گوید، برخی از معترضین که در اعتراضات سراسری آبان دستگیر شدهاند، در زندان تهران بزرگ (GTP) به اتهامات ساختگی و جعلی بازداشت شدهاند.
سهیل عربی به تازگی نامه ای را منتشر کرده است که مشروح شرایط و مشکلات معترضین بازداشت شده در زندان تهران بزرگ میباشد.
آقای عربی ادعا می کند که بیشتر زندانیان سیاسی بازداشت شده در بند ۵ زندان تهران بزرگ در جریان اعتراضات در ماه آبان دستگیر شدهاند و از طبقات کارگر و ضعیف جامعه هستند. آنها توسط سازمانهای اطلاعاتی از جمله وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه دستگیر شدهاند.
سهیل عربی به تازگی به دلیل امضای بیانیه ای در حمایت از قیامهای سراسری در آبان و دی، از زندان اوین به بند ۵ زندان تهران بزرگ منتقل شده است.
متن نامه آقای عربی به شرح زیر است:
هر آنکس عاشق است از جان نترسد…
دلم همراه می خواهد صدایم بشنو ای یارا
اگر چه به جرم صدای ستمدیدگان بودن و رساندن صدای هم بندیهای دردمندم به شما، زندانی مخوفتر و زجرآورتر از اینجا در انتظارم خواهد بود اما انسان دشواریِ وظیفه است و مبارز وظیفهای بزرگتر از این که یاور ستمدیدگان بماند ندارد. هرآینه باید صدای میثمها باشم و هراسی از بند۲الف، ۲۰۹، الف ۱ و زندانهای مخوفتر رژیم نداشته باشم!
میثم جوان ۱۸ سالهای از محله پرند که به دلیل اعتراض به افزایش قیمت بنزین در آبان ماه سال جاری توسط عوامل قرارگاه ثارالله سپاه دستگیر شد و اکنون به اتهام اجتماع و تبانی علیه نظام در تیپ ۵ زندان تهران بزرگ حبس را تحمل میکند. دستهایش در ابتدای جوانی پینه بسته است از ۵ سال پیش که پدرش را در اثر یک تصادف از دست داد، نان آور خانواده و تکیه گاه مادر و خواهر خود شد، از صبح زود تا نیمه شب در سرمای زمستان و زیر آفتاب داغ تابستان با موتور غذا به خانههای مردم میبرد و شبها به تحصیل ادامه میدهد!
پس از گران شدن ناگهانی بنزین به خیابان آمد تا صدایش شنیده شود. گفت من تا پیش از این هم به سختی میتوانستم پاسخگوی نیازهای حداقلی خانواده خود باشم. مسافرت و تفریح که برای من و امثال من همیشه چیزی شبیه به سراب بوده اما با این افزایش قیمتها من دیگر حتی توان تامین مبلغ اجاره خانه خود، خورد و خوراک، درمان، آب و برق را هم نخواهم داشت!
چه کسی به فریاد ما میرسد؟ کسی به فریادش نرسید و حتی پاسخ انتقادش را با شوکر و باتوم دادند. و چندین نوبت مورد بازجویی تحت شکنجه و اکراه قرار گرفت، «بازجو با شوکر و باتوم ایستاده بالای سر او می گوید» بنویس از جانب اسرائیل و آمریکا تحریک شدم و عضو فلان گروه برانداز بودم. پاسخ میدهد اسرائیل و آمریکا دیگر کجاست؟ ما تا حالا از شاه عبدالعظیم دورتر نرفتهایم!
ما حقوق مکفی و اقتصاد سالم میخواهیم. براندازی یعنی چه؟ یک بازجو با شکنجه و تهدید بازجویی دیگر با وعدههای دروغ، هرچه می گویند بنویس، میخواهیم کمکت کنیم، او چیزی ندارد که بگوید، میگوید: چرا باید به عملی که آن را انجام ندادهام اعتراف کنم؟ من چیزی از سیاست و گفتههای شما نمیدانم. من فقط میدانم که یک پیتزا را چگونه باید سالم به مشتری تحویل داد!
میدانم وقتی مشتری میخواهد پیتزا را تا طبقه چهارم بالا ببرم باید بی چون و چرا بپذیرم و با تبسم غذا را به او تحویل بدهم. بلکه شاید دویست، پانصد یا گاهی هزار تومان انعام دهند تا دلم خوش باشد با پول جمع شده از انعامها بالاخره امسال برای خواهرم تولدی با کیکی هرچند کوچک بگیرم. تا با حسرت به عکسهای مهمانیهای دوستانش خیره نشود!
آقا اواخر این ماه تولد خواهرمان است، شما را به خدا همین حالا هم کلی بدهکارتر و مقروضتر شدهام. اگر من در زندان باشم اجاره خانه و هزینه خورد و خوراک مادر و خواهرم را چه کسی می دهد؟
بازجو اما هیچ تلاشی برای فهمیدن او انجام نمیدهد. برای بازجو تنها مهم این است که یک پرونده کلفت برای شخصی که قرار است او را به عنوان مجرم امنیتی به مقامات قضایی معرفی کند تشکیل دهد تا جایزهای بزرگ برای دستگیری یک مجرم امنیتی خطرناک، معاند، منافق، فتنهگر، مرتد، عامل اسرائیل، آمریکا، موساد، سی آی ای و هزار اتهام مضحک که با هیچ چسبی مگر چسب قرارگاه ثارالله به جوانی زجر کشیده از پرند که هیچ از زندگی نفهمیده به جز کار، کار، کار و بازهم مقروض ماندن…
میثم خاکی، میلاد ارسنجانی، ابوالفضل کریمی و ده ها جوان دیگر که در راهپیماییهای پس از آبان ۹۸ دستگیر شده و امروز در زندان تهران بزرگ حبس را تحمل میکنند. همه از نقاط فقیرنشین، آسیب دیده و محروم ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، جوانهایی که حتی از حداقلها نیز محروم بودهاند و حق دارند معترض باشند، تحریمها و بی تدبیری دولتها حقیقت روی زندگی آنها تاثیر گذاشته، ای کاش صدای این جوانها شنیده شود، ای کاش که آنها را فریادرسی باشد!
بازجوی ۲۰۹ می گوید: نوشتن این مقالهها عواقب سنگینی برایت دارد، ما زندانهای بدتر از این هم داریم. به او پاسخ میدهم نشنیدن صدای ما نیز عواقبی سنگین و حتی سنگینتر برای شما دارد.
گیرم که سهیل، آرش، مجید، آتنا، گلرخها را به زنجیر کشیدید و پوریاها را به رگبار گلوله بستید با رویش ناگزیر میثم و میلادها چه می کنید؟ اوین، تهران بزرگ، قرچک، گوهر دشت، هزار زندان دیگر هم که بسازید باز نمی توانید میل بشر به عدالت، آزادی و برابری را از بین ببرید. به جای سرکوب، صدای مردم ستمدیده را بشنوید وگرنه سرنگونی رژیم جور و فساد قطعی است و زودتر اتفاق میافتد!
ما میخواهیم دادگاهمان را آباد کنیم. ما آزادی، عدالت، برابری و امنیت می خواهیم. ما با ظلم، فساد، نابرابری، سرکوب و هرج و مرج مخالفیم و برای خواسته هایمان تا روز پیروزی می جنگیم. هر آنکس عاشق است از جان نترسد، عاشق از کنده و زندان نترسد.
چند روز قبل از تبعید بازجوی ۲۰۹ گفت در صورت ادامه دادن به نوشتن، مقاله ها و بیانیه ها، با عواقب سختی مواجه خواهی شد، تبعید و ایجاد محدودیت ها و فشارهای بیشتر. یکی از مسئولان «نماینده های دادستان» نیز سربسته گفت اینها خیلی از افرادی که کله شان بوی قرمه سبزی می دهد بدشان می آید، برای دخترت هم که شده زبان سرخت را کنترل کن تا سرت زیر آب نرود!
اما نظر من این است که بازجوهای ۲۰۹ پاپیون را زیاد جدی گرفته اند.«فیلم پاپیون» زندان جای بدی است و جابه جایی، انتقال و تبعید اتفاق های بدتری است. اینها شکنجه و عذاب را برای زندانی شدیدتر می کنند، تا اینجا درست، حتی دقیق و حساس تر اینکه یک تماس تلفنی، خبری خوب یا بد لبخند یا اخم مراقب، افسر نگهبان، وکیل بند و جزئی ترین چیزها با افراد و آنچه از نظر افراد نا آشنا به دنیای زندانیان، حاشیه یا بی اهمیت تر در زندگی ما تاثیرگذار و بسیار مهم است؛ولی اهم مساله و مهمترین مساله این است که زندان اگرچه بد و تخریب گر است اما بدترین جا نیست!
دست کم برای یک مبارز بدترین جا نیست، زندان نه تنها توان تخریب مبارز را ندارد بلکه او را محکم تر و مصمم تر از پیش می سازد. و آنارشیست نه تنها ظلم و فساد را ریشه کن می کند بلکه مرزها و حصارها را نابود می کند!
بنابراین بازنده قدرتها هستند و ابزار شکنجهای که بر علیه ما از آنها استفاده می کنند تبدیل به ابزار سرنگونی خود آنها می شود. آنها مرا به قصد تنبیه به اینجا تبعید کردند و نمیدانستند آرزوی من بودن کنار این جوانهای آزادی خواه و انتقال تجربه هایم به آنها بود. از عدو ممنونم که شد سبب خیر…”.
زنده باد مقاومت
سهیل عربی؛زندان تهران بزرگ؛بهمن ماه۱۳۹۸