مافیای آب در جنوب ایران–سپاه پاسداران روی سکوی اول
مقدمه
کار سدسازی در ایران از سال ۱۳۲۶ آغاز شد. تا سال ۱۳۵۷ فقط ۳۰سد در ایران ساخته شده بود.
اما اکنون براساس آخرین اطلاعات شرکت مدیریت منابع آب ایران، در ۳۱ استان کشور ۶۴۷ سد در حال بهرهبرداری، ۱۴۶ پروژه احداث سد در دست اجرا و ۵۳۷ سد در دست مطالعه است.
یعنی بعد از انقلاب ۱۳۵۷ سدها بیش از ۲۲ برابر افزایش یافته است.
نگاهی به نقشه سدهای احداث شده در کشور نشان میدهد که این سدها برای مهار آبهای روان و تقویت منابع آبی درست نشدهاند.
بلکه منبعی برای درآمد سپاه پاسداران محسوب می شوند.
صنعت سدسازی توسط سپاه پاسداران
ساخت سدها در کشور به طور عمده و در اساس، در اختیار سپاه پاسداران و قرارگاه خاتم الانبیاء میباشد.
سد سازی یک صنعت مستمر پولساز و یک منبع پایدار درآمد برای سپاه است. چرا که درآمد حاصله از آن، از مطالعه تا اجرا و تعیین محل سد گرفته تا لایروبی، تعمیر، نگهداری و حفاظت، همواره ماننده پروژه ای ادامه دار است. پروژه ای که علاوه بردرآمد هنگفت، به دلیل محتوای آن که سرمایه ای حیاتی مانند آب است، همه را مشروط به سپاه نگه می دارد.
سپاه همچنین از این امکان برای مقاصد شوم خود نیز استفاده می کند. سد خنداب بر روی رودخانه قره چای در این شمار است. این سد تنها کاربردش، تامین تاسیسات آب سنگین اراک است.
از این رو به قطع می توان گفت که سپاه برای تامین پول و درآمد خودش، محیط زیست ایران را به نابودی کشانده است.
سهم ارگان های حکومتی در انتقال آب
قرارگاه خاتم سپاه بهعنوان پیمانکار پروژههای سدسازی و انتقال آب، و همچنین شرکت مهاب قدس و شرکتهای بزرگ زیرمجموعه که سهامدار عمده آنها آستان قدس رضوی و آستان معصومه قم هستند، بیشترین نقش را در انجام پروژهها بر عهده دارند.
همچنین سهامدار عمده ده ها شرکت صنعتی بهرهبردار از منابع آبی و آلاینده در جنوب و مرکز ایران، نهادهای حکومتی مانند ستاد اجرایی امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، آستان معصومه قم هستند.
بانک های دولتی مانند بانک ملی و صادرات و نیز برخی وزارت خانه ها مانند جهاد کشاورزی، وزارت تعاون، و نیز وزارت کار و رفاه اجتماعی از قسمت هایی هستند که در این طرح ها سهم و نقش قابل توجهی دارند.
انحصار مخرب سپاه پاسداران
خوزستان چهار رودخانه مهم (کارون، دز، جراحی و زهره) و دو تالاب بزرگ (شادگان و هورالعظیم) داشته که در سده های اخیر همواره پر آب بودهاند.
یک سوم تالاب هورالعظیم در خاک ایران است. به دلیل جاده سازی و تقسیم بندی آن به پنج حوضچه برای انجام اکتشافات نفتی و همچنین بستن ورودیهای آب به روی آن، این تالاب رو به مرگ و نیستی گذاشته است.
از سوی دیگر به دلیل سدسازی به روی رودخانه جراحی، آب کمتری به طرف شادگان هدایت می شود و تنها آبی که اکنون وارد هور شادگان میشود، پسابهای سه طرح نیشکر هستند که به شور شدن بیشتر آب و از بین رفتن گونه های بسیاری از ماهی ها و همچنین شوره زار شدن نخلستانها و زمینهای کشاورزی منجر شده است.
سدهای کرخه و سمیرم و دیگر سدهای احداث شده در سالهای گذشته، ورود آب به هورالعظیم را بسیار کاهش داده است. دهها روستا با نبود یا قطعی مداوم آب روبرو هستند.
در اهواز نیز به دلیل کاهش شدید آب کارون، بحران بی آبی رو به وخامت نهاده است. در خرمشهر و آبادان وضعیت نگران کننده تر است.
از سوی دیگر، خشک شدن تالابها به نابودی ماهیها و بیکار شدن صدها خانواده که از راه ماهیگری امرار معاش می کردند منجر شده است.
به روشنی می توان دید که احداث سد و انحصار سپاه پاسداران بر منابع ملی، به قیمت تخریب پایه ای ترین سرمایه ها و دارایی های کشور و ملت ایران تمام شده است.