شکنجه زندانیان در ایران – شکنجه یکی از غیرانسانیترین شیوههای اعترافگیری و اعمال فشار بر مخالفان است که در طول حاکمیت ولایت فقیه بطور سیستماتیک انجام شده است.
مقامات قضایی و امنیتی وجود شکنجه را همواره تکذیب کرده اند. به این ترتیب در ساختار حقوقی و قضایی ایران هیچ فرایند اصولی و قانونیای برای مبارزه با شکنجه شکل نگرفته است.
در یک سال گذشته شکنجه به شکلی فراگیر و سازمانیافته در اشکال مختلف مثل شلاق زدن، بی خوابی دادن، کتک، تهدید به قتل دردناک متهم، تهدید به قتل اعضای خانواده، توهین و تحقیر و … در زندانها و بازداشتگاهها اعمال شد.
بازجویان در موارد متعدد از زنجیر، باتوم یا شوکر برقی برای ضرب و شتم متهمان استفاده کردهاند.
دستگاههای اطلاعاتی همچنین در سال ۲۰۲۰ از شکنجه به عنوان وسیله ای رایج برای به تسلیم کشاندن مخالفان زندانی، و یا برای اخذ اعترافات اجباری استفاده کردند.
به عنوان مثال گزارشات متعدد حاکی از این است که دستگیر شدگان اعتراضات آبان ۹۸، با چشمان بسته و با مشت، لگد، شلاق، چوب، شلنگ لاستیکی، چاقو، باتوم و کابل شکنجهشدهاند. این افراد به مدت طولانی بلاتکلیف نگهداشته شده و یا در موقعیتهای استرسزای شدید قرارگرفتهاند؛ از غذای کافی و آب آشامیدنی محروم شدهاند؛ گاهی اوقات هفتهها یا حتی ماهها در سلول انفرادی نگهداری شده و از مراقبتهای پزشکی برای جراحات وارده در اعتراضات یا درنتیجه شکنجه محروم بودهاند.
همچنین بازجوها و مقامهای زندان به خشونت جنسی علیه زندانیان مرد متوسل شده اند.
آنان همچنین تحت فشارهای طاقت فرسای روحی و جسمی قرار گرفته اند تا به ارتباط با گروههای مخالف، مدافعان حقوق بشر، رسانههای خارج از ایران و دولتهای خارجی اعتراف کنند. اعترافات اجباری زیر شکنجه در موارد متعددی در سال گذشته منجر به صدور و اجرای حکم اعدام زندانیان گردید.
بر اساس گزارشی که توسط سازمان عفو بین الملل در ماه سپتامبر منتشر شد، برخی روشهای شکنجه اعمال شده روی معترضان بازداشتی شامل لخت کردن زندانیان و پاشیدن آب سرد روی آنها، قرار دادن بازداشتشدگان در معرض دمای شدید و یا بمباران نور یا صدا، کشیدن ناخن انگشتان دست و پا، استفاده از اسپری فلفل، اجبار به استفاده از مواد شیمیایی، استفاده از شوک الکتریکی، غرق مصنوعی (waterboarding) و تظاهر به اجرای حکم اعدام است.
شکنجه در بازجویی:
در بازداشتگاه های وزارت اطلاعات و سپاه اعمال شکنجه از جمله روش های معمول برای اعتراف است. ضرب و شتم زندانی و پرتاب اشیا یا صندلی به سوی متهم، سلول انفرادی طولانی مدت، ضربات با کابل به کف پا و … از شکنجه های رایج مورد استفاده است. به عنوان مثال:
نوید افکاری، یکی از معترضان بازداشت شده در جریان اعتراضات سال ۹۷، به شدت در زندان مورد شکنجه قرار گرفت. وی بعدها در یک پیام صوتی تأکید کرد که «اعترافهای» او و بردارش زیر شکنجه گرفته شده و تائیدیه آن توسط پزشکی قانونی در پرونده وجود دارد. افکاری، که کشتیگیر و برنده چند مدال قهرمانی کشوری بود، در روز ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۰ بر اساس همین اعترافات اجباری اعدام شد.
مصطفی صالحی زندانی سیاسی اعدام شده در تاریخ ۱۵مرداد ۱۳۹۹، در زندان زیر شکنجه قرار داشت.
طی دو سال گذشته ماموران زندان، این زندانی را به شدت شکنجه کرده بودند تا از او اعتراف بگیرند. آنها می خواستند این زندانی را وادار به اعتراف کشتن پاسدار بسیجی، سجاد شاه سنایی نمایند.
به گفته یک منبع مطلع: «مصطفی را به قدری شکنجه کرده بودند که دست و هر دو پایش شکسته بود، یکی از شکنجه هایی که بر روی او اجرا کردند فروکردن سوزن در زیر ناخنهایش بود. آنقدر مصطفی را شکنجه کرده بودند که گردن و ستون فقراتش به شدت آسیب دیده بود تمام تلاششان این بود که زیر شکنجه او را وادار به اعتراف اجباری کنند کاری که هرگز موفق به انجامش نشدند».
سه معترض دیگر به نامهای امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی که در جریان اعتراضات آبان ۹۸ دستگیر شدند، در دوران بازجویی خود از دسترسی به وکیل محروم بودند. آنها تحت شکنجههای جسمانی شدید از جمله ضربات باتوم، آویزان کردن از پاها و ضربه بر پا و کف پا قرار گرفتند تا به اعتراف اجباری تن دهند.
زندانی سیاسی معصومه صنوبری که به اتهام «عضویت در مجاهدین خلق» دستگیر شده، در بازداشتگاه اطلاعات سپاه بازجویی و مورد شکنجه قرار گرفت. بر اثر ضربات شلاق قادر به راه رفتن نبود. به دلیل ضربات وارده به سر دچار تاری دید شد و ساق پایش ترک خورد.
خسرو بشارت، زندانی عقیدتی کُرد محبوس در زندان رجایی شهر کرج با نگارش نامهای سرگشاده از فشار وزارت اطلاعات بر خود خبر داده است.
این زندانی عقیدتی نوشته است: «برای مدتهای طولانی از پشت دستهایم را با دست بند میبستند طوریکه از درد دستهایم به خود می نالیدم. بارها من را ساعتها با دست بند به سقف آویزان می کردند و بارها من را به تختی بسته و با کابلهای برق فشار قوی ضخیم و سه رشته، به کف پاهایم ضربه میزدند؛ طوریکه نزدیک بود مغزم از دهانم بیرون بیاید و چشمهایم از حدقه جدا شود و قلبم داشت میترکید. این شکنجهها سه هفته ادامه داشت و بعد از آن من را به دستگیری اعضای خانوادهام تهدید میکردند.»
ابوالفضل کریمی، نوجوان دستگیر شده در جریان اعتراضات آبان در اواخر تیرماه در یک نامه از زندان تهران بزرگ نوشت: «در حین بازجویی ها مرا تهدید میکردند که مادر و پدرم را هم دستگیر میکنند. همچنین در اطلاعات سپاه اکبرآباد من را با شوکر میزدند. ادعا میکردند که من یکی از ماموران را کشتهام. ماموران سرم را شکسته و ناخنهای پایم را کشیدند. حالا نیز تمامی ناخنهای پایم رو به افتادن است. یکی از دندانهای من را با لگد شکستند و در بازپرسی شعبه ۱ بهارستان به زور جرم را به گردنم انداختند.»
مصطفی هاشمیزاده، یک دانشجوی فعال که در جریان اعتراضات دیماه ۹۸ دستگیر شده بود گفت: «بارها توسط بازجو تهدید به کشته شدن با آمپول هوا و سپس رها شدن در محل نامعلوم شد.» پس از شکنجه، بازجو از او خواسته تا مطابق میل آنها اعترافات را بنویسد، در غیر اینصورت «او را خواهند کشت».
حمید خسروپور، یکی از شهروندان بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری آبان ماه ۹۸ در زمان بازداشت توسط ماموران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. ماموران اطلاعات سپاه در جریان مراحل بازجویی وی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه اقدام به ضرب و شتم و کشیدن ناخنهای وی کرده بودند. این زندانی در پی ضرب و شتم و شکنجه در جریان مراحل بازجویی دچار لکنت زبان و لرزش دست شدید شده است.
مرگ زندانیان زیر شکنجه:
دستکم ۴ زندانی در سال گذشته زیر شکنجه در زندانهای ایران به قتل رسیدند.
صبح روز شنبه ۱۲ بهمن ۹۸, محمد عامری، زندانی متهم به جرائم غیرسیاسی در زندان رجائی شهر کرج در پی ضرب و شتم گارد ویژه زندان، جان خود را از دست داد.
دانیال زین العابدینی، کودک-مجرم محکوم به اعدام زندان مهاباد، با ضرب و جرح ماموران به قتل رسید. جسد او روز ۱۴ فروردین به خانوادهاش تحویل داده شد. یکی از نزدیکان دانیال زین العابدین درباره قتل وی گفته است: «وقتی جسد را تحویل گرفتیم و لباسهایش را درآوردیم، تمام بدنش کبود بود و شکمش جای بخیه داشت. با اینحال پزشکی قانونی علت مرگ را خودکشی اعلام کرده است.»
زندانی دیگری به نام فرهاد وثوقی ۲۷ ساله، روز ۲۰ آبان ۹۹، زیر شکنجه نیروهای امنیتی زندان به قتل رسید. برادر فرهاد وثوقی با تایید کشته شدن او در زندان مرکزی خرمآباد گفت که «جسد برادرش را در پزشکی قانونی خرمآباد مشاهده کرده که مورد شکنجه غیرانسانی قرار گرفته است». وی همچنین گفت که «مسئولین زندان مرکزی خرمآباد پس از شکنجه شدید برادرم از اعزام او به بیمارستان خارج از زندان خودداری کردند.»
یک زندانی ۱۹ ساله به نام محمد دوجی روز چهارشنبه ۲۸ آبان زیر شکنجه های افسر نگهبان در زندان امیرآباد گرگان جان باخت.
افسر نگهبان برای تنبیه کردن محمد لباسهایش را درآورده و او را به صورت عریان دستبند و پابند میزند و سپس او را از سقف زندان در سرما آویزان کرده و شروع به کتک زدنش میکند تا محمد از هوش برود، سپس در مقابل چشم سایر زندانیان روی او آب سرد می ریزد تا بهوش بیاید و مجددا او را کتک بزنند و به این ترتیب میخواستند «درس عبرتی» برای سایر زندانیان بشود.
بامداد روز چهارشنبه ۲۸آبان، محمد دیگر نتوانست شکنجه ها را تحمل کند و زیر شکنجه جان سپرد.