بسیاری از زندانیان سیاسی محبوس در زندانهای ایران در پی آغاز کارزار آنلاین با هشتگ «#من_هم _شکنجه_شدم» پس از افشاگری اسماعیل بخشی در رابطه با تحمل شکنجههای دوران بازداشتشان، اقدام به انتشار شرح شکنجههای خود در دوران زندان کردهاند.
زندانیان سیاسی آتنا دائمی، مجید اسدی، سعید شیرزاد، حسن صادقی و سهیل عربی و بسیاری از زندانیان دیگر شکنجه هایی که در زندان متحمل شده اند را بازگو کردهاند.
آتنا دائمی زندانی سیاسی در بند زنان زندان اوین، ضمن تشریح شرایط سخت خانوادهاش در زمانی که ۱۲ سال بیشتر نداشت، وضعیت فعلی میلیونها ایرانی که روزانه بدتر و بدتر میشود را توصیف کرده و از غارت اموال مردم توسط مقامات و مسئولان حاکم بر ایران و خانوادههایشان سخن گفته است.
این زندانی سیاسی در نامه خود ضمن اشاره به افشاگری اسماعیل بخشی در رابطه با شکنجهاش در زمان بازداشت نوشته است «اسماعیل بخشی شکنجه گرانش را به مناظره دعوت کرد اما حاضر به مناظره نشدند و ادعای او را تکذیب کردند و حق شکایت از او را نیز وقیحانه برای خود محفوظ داشته اند! انگار نهانگار ستار بهشتی و افشین اصانلو و شاهرخ زمانی زیر همین شکنجه ها در زندان کشته شدند و یا ده ها کارگر و معلم معترض نیز هماکنون زندانی اند! اسماعیل بخشی تنها نیست،ما زندانیان سیاسی در زندانهای جمهوری اسلامی ایران هر روز شکنجه می شویم چه فیزیکی چه روانی!»
حسن صادقی زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) در نامه ای تحت عنوان «من هم شایعه هستم» ضمن حمایت از افشاگری اسماعیل بخشی، شکنجههایی که از ابتدای دوران بازداشت تاکنون متحمل شده است را شرح داده است.
حسن صادقی با اشاره به واکنشهای یک قاضی به انتشار موضوع شکنجه در رسانههای ایران که شکنجههای صورت گرفته علیه اسماعیل بخشی را شایعه خواند نوشته است «سال ۶۰ در حالیکه ۱۶ سال داشتم به جرم داشتن شور و شوق آزادی برای مردم و کشورم دستگیر شده و به اوین منتقل شدم… دفعات متوالی تحت شایعه(شکنجه) و هر بار ۱۵۰ یا ۲۰۰ ضربه کابل و چوب به کف پاهایم می زدند سپس ۱۲ ساعت؛ بله ۱۲ ساعت به شکل قپانی٬ آویزان نگه میداشتند. توضیح اینکه در آن لحظات و ساعت چه بر سر فرد می آید کار سادهای نیست. بعد هم خونریزی کف پا و عفونت و… و عوارضی که در پا و چشم خودش را نشان میدهد.»
این زندانی سیاسی در همین نامه به عوارض ناشی از شکنجههای که متحمل شده است از جمله شکستگی هر دو کتف، آب مروارید سپس آب سیاه و از دست دادن بینایی چشمش و همچنین ابتلا به تومورهای استخوان کف هر دو پا اشاره کرده است.
حسن صادقی به بازداشت مجدد خود در سال ۹۱ همراه با همسرش فاطمه مثنی و پسرش اشاره کرده و نوشته است « در اتاق بازجویی صدای کتک خوردن پسرم و نالههای همسرم را می شنیدم یعنی میخواستند که بشنوم. البته که اینها شکنجه نبود!!!»
حسن صادقی ۵۳ ساله، در زندان رجایی شهر کرج و همسرش در زندان اوین محبوس است و تمام اموال و مغازه و منزلشان نیز مصادره شده و فرزندانشان نیز بی سرپرست آواره هستند و در این نامه به ممنوعیت تماس با فرزندانش، ملاقات با همسرش و محرومیت از دسترسی به خدمات پزشکی اشاره کرده است.
مجید اسدی زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج، در ابتدا به تعریف کلمه شکنجه پرداخته و نوشته است «استبداد منهای شکنجه، تناقضی است به همان اندازه سخیف و مشمئزکننده که گفته شود در ایران زندانی سیاسی نداریم اگر بخواهیم مفهوم شکنجه را حتی تقلیل دهیم و تنها برپایه تعاریف و تصورات عام و معمول بگیریم، آنگاه به محض شنیدن این واژه بی درنگ معادلهای آن از اعدام، زندان و انفرادی تا شلاق و تحقیر و توهین به سرعت در ذهن ما سر ریز میشوند. این واژهها،، خودبخودی در حافظه ما جای نگرفته اند بلکه حاصل تجربههایی هستند که آنها را زندگی کردهایم و یا شاهدش بودیم.»
این زندانی سیاسی افشای شکنجه و بیان آنچه که زندانیان متحمل شده اند را یک دادخواست تاریخی و شورشی علیه وضع فاجعهآمیز و جنایتبار موجود توصیف کرده است.
مجید اسدی دیدههای خود را در زمان بازداشت اینگونه شرح داده است «مگر می توانم از شکنجه زنی سخن نگویم که در سال ۸۷، ضجههای مظلومانه و بیپناهش در زیر آوار مشتها و لگدها و رگبار رکیکترین الفاظ در چنبره چندین نرینه میرغضب، سکوت سنگین شبانه انفرادیهای ۲۰۹ را در هم می شکست؟ یا از دیدن زخمها و شیارهای کبود و خونین به جا مانده از کابل و شلاق، بر بدن ستار بهشتی و ۴۱ ماه انفرادی بی وقفه غلامرضا خسروی که یک سال آن در سلولی تنگ و تاریک گذشت و اعدام سبعانه اش لب فروبندم؟ مگر می شود از نعرههای گارد و باران باتومها بر سر و صورت زندانیان دست بسته ۳۵۰ در آن پنجشنبه سیاه ۹۳ یا تحقیر و استهزا و انفرادی زندانیان گوهردشت و سرقت و تاراج اموال و وسایلشان، در مرداد ۹۶ به انزوای ننگین سکوت فروغلتم؟ نه نمی توانم از زجرکش کردن زندانیان بیمار، از محرومیتهای عامدانه و کینه توزانه درمانی در قبال بی گناهانی که در زندان بیمار شدند و بیماریشان به فاجعه کشید؛ از محسن دگمهچی، از آرش صادقی دم برنیاورم. حمله شبانه آن ۱۰ تن اجامر با شکستن در – به خانه ما در بهمن ۹۵ و ضرب و شتم پدری بیمار همراه با توهین و فحاشی و تهدید من با اسلحه در حضور خانواده نامش اگر شکنجه نیست پس چیست؟»
این زندانی سیاسی در پایان خواهان دادخواهی و شهادت علیه شکنجه و شکنجهگران در صحن یک دادگاه ذیصلاح شد.
سعید شیرزاد زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج ضمن حمایت از افشاگری اسماعیل بخشی و سایر بازداشتشدگانی که همراه با اسماعیل بخشی بودند و حمایت از اعتصاب و اعتراضات کارگران نوشته است «بهانه این نوشته هم اگرچه رنج و دردهای توست ولی این کلمات برای تکرار شکنجه هاییست که در تمام این سالها تنم را و وجودم را هر روز شکنجه کرده و با خون در نوردیده شده ام…»
سعید شیرزاد در این نامه به تاریخی از شکنجه و کشتار کارگران و فعالان کارگری را پس از انقلاب ضد سلطنتی ۵۷ تاکنون به تصویر کشیده است.
پیشینه زندانیان سیاسی
آتنا دائمی ۲۹ ساله به هفت سال حبس محکوم شده است. جرم او فعالیت های مسالمت آمیز حقوق بشری در زمینه لغو حکم اعدام و انتقاد از کارنامه اعدام مقامات ایران بوده است.
حسن صادقی ۵۳ ساله، که سابقه بازداشت در سال ۶۰ را نیز داراست. به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ۱۵ سال حبس و مصادره اموالش محکوم شده است. وی نزدیک به ۴ سال است که در زندان رجایی شهر محبوس است و از مشکلات جسمی فراوانی به دلیل تحمل سالیان شکنجه رنج میبرد. وی در حال حاضر از خدمات پزشکی و ملاقات خانوادگی محروم است.
مجید اسدی ۳۴ ساله، به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام به ۶ سال حبس محکوم شده است. وی به مشکلاتی در دستگاه گوارش مبتلا بوده و عدم دسترسی یا کمبود امکانات پزشکی در زندان اوین ممکن است بیماریاش را تشدید کند.
سعید شیرزاد ۲۹ ساله، به پنج سال زندان محکوم شده است. تنها جرم او فعالیت های مسالمت آمیز حقوق بشری است. وی در زندان از دیسک کمر و مشکلات حاد کلیوی رنج میبرد و در وضعیت جسمی نامناسبی میباشد و نیازمند مراقبت پزشکی می باشد. اما علیرغم اجازه مقامات قضایی و دادستانی به دستور رئیس زندان از اعزام به بیمارستان و رسیدگی پزشکی محروم است.
شکنجه امری نهادینه در ایران
شکنجه در قوانین قضایی ایران به عنوان مجازات متهمان پیشبینی شده است و وجه قانونی به خود گرفته است. مقامات ایران علنا از احکامی که مصداق شکنجه هستند دفاع میکنند.
خبرگزاری رسمی ایرنا روز سهشنبه به نقل از علی مظفری، رئیس دادگستری خراسان رضوی، گفت که حبس در جمهوری اسلامی «آثار اخروی» هم دارد، از جمله این که «این مجازات در آخرت از آنها برداشته میشود.»
پیشتر نیز هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضاییه در دفاع از مجازات بدنی گفته بود: «مجازات های بدنی بسیار تاثیر گذار تر از حبس است و مجازات شلاق که در اسلام آمده بسیار موثر تر است اما ستاد های حقوق بشری روی این موضوع نظر خوبی نداشتند.»
عفو بینالملل در تأیید وجود شکنجه در زندانهای ایران گفته است «مدتها “وضعیت کابوسوار” بازداشتگاههای ایران، از جمله کاربرد شکنجه در آنها را ثبت کرده است.»
ما را در کانال تلگرام دنبال کنید: