زندان فردیس کرج بار دیگر به نماد آشکار نقض حقوق بشر در ایران بدل شده است. این بار نام مریم شهرکی، زن ۴۰ ساله و مادر دو کودک خردسال، در صدر اخبار قرار گرفت؛ زنی که تنها به دلیل ناتوانی در پرداخت بدهی مالی ۳۰۰ میلیون تومانی زندانی بود و جانش را در نتیجه بیتوجهی پزشکی از دست داد.
ماجرای یک مرگ قابل پیشگیری
شامگاه پنجشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، مریم شهرکی با درد شدید در قفسه سینه به بهداری زندان فردیس منتقل شد. منابع مطلع گزارش دادهاند که او علائم روشن یک بیماری قلبی را نشان میداد؛ اما پزشک کشیک زندان، «دکتر نصیر»، درد او را به معده نسبت داد و بدون هیچ آزمایش تخصصی، تنها چند قرص تجویز کرد.
چند ساعت بعد، بامداد جمعه ۲۱ شهریور، مریم دچار افت شدید فشار خون شد و پیش از آنکه به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شود، جان باخت. شاهدان میگویند اگر در همان شب به یک مرکز درمانی مجهز اعزام میشد، مرگ او قابل پیشگیری بود.
بدهکاران خرد در زندان، بدهکاران کلان آزاد
مریم شهرکی تنها یک زندانی مالی بود؛ زنی که نه جرمی خشن مرتکب شده بود و نه تهدیدی برای جامعه محسوب میشد. در حالی که بدهکاران کلان بانکی و مالی با روابط سیاسی و اقتصادی از مجازات میگریزند، زنان و مردانی مانند مریم به دلیل بدهیهای ناچیز، زندگی و خانوادهشان در هم میشکند. همسر او نیز به دلیل همان پرونده در ندامتگاه مرکزی کرج محبوس است و اکنون دو کودک خردسالشان بدون پدر و مادر ماندهاند.
بهداری زندان فردیس؛ مرکز انتقادها
بهداری زندان فردیس سالهاست در کانون اعتراض زندانیان قرار دارد. گزارشهای مکرر حاکی از آن است که پزشک مسئول، بارها شکایت بیماران را جدی نگرفته و درمانهای سطحی یا داروهای ناکافی تجویز کرده است. مرگ مریم شهرکی تنها نمونهای است که علنی شد؛ بیم آن میرود که موارد مشابه بسیاری در سکوت رخ داده باشد.
بحران درمانی در زندانهای ایران
زندان فردیس با جمعیتی فراتر از ظرفیت، کمبود امکانات بهداشتی و رویههای سهلانگارانه در درمان، شرایطی خطرناک برای زندانیان ایجاد کرده است. خانوادهها بارها گفتهاند که حتی در موارد اضطراری، اعزام زندانیان به بیمارستان با ساعتها و گاه روزها تأخیر انجام میشود و در بسیاری موارد، به کلی رد میگردد. نتیجه این سیاست، افزایش مرگهای خاموش و شکنجهای تدریجی علیه زندانیان است.








