اسماعیل بخشی نماینده کارگران نیشکر هفت‌تپه – بدون دلیل تا سر حد مرگ شکنجه شدم

اسماعیل بخشی

اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکر هفت‌تپه که در جریان اعتراض‌های کارگران نیشکر در ۲۷آبان ۹۷ بازداشت و نزدیک به یک‌ماه در بازداشت بود، با انتشار پستی در حساب اینستاگرام خود شرایط بازداشت خود را تشریح کرده است که در روزهای نخست بازداشت، «بدون دلیل یا هیچ حرفی تا سر حد مرگ» مورد «شکنجه و زیر مشت و لگد» قرار گرفته است.

اسماعیل بخشی از شکنجه بدون دلیل خود در زمان بازداشت خبر داده است و نوشته است «در روزهای اول بدون دلیل یا هیچ حرفی تا سر حد مرگ مرا شکنجه و زیر مشت و لگد گرفتند که تا ۷۲ ساعت در سلولم از جایم نمی‌توانستم تکان بخورم و آنقدر زده بودند که حتی از تاب درد خوابیدن هم برایم زجز آور بود.»

وی اعلام کرد بر اثر شکنجه در زندان «دنده‎هایش شکسته» و با گذشت دو ماه از آن روزهای سخت هنوز دچار حمله‌های عصبی می‌شود و از درد شدید دنده‌های شکسته، گوش چپ و بیضه‌هایش ناچار به استفاده از داروهای اعصاب و روان شده‌است.

در بخشی از نامه‌ اسماعیل بخشی آمده است: شکنجه‌گران که خود را “سرباز گمنام امام زمان” می‌نامیدند، انواع و اقسام فحش‌های رکیک جنسی به وی می‌دادند و کتک می‌زدند.

نماینده کارگر نیشکر هفت‌تپه در ادامه نامه به شنود تلفنی خود و خانواده‌اش توسط نهادهای امنیتی اشاره کرده و نوشته است «بازجوی او با اشاره به این‌که از مدت‌های قبل تماس‌های تلفنی‌اش شنود می‌شده، گفته است که “ما از همه چیز تو خبر داریم، حتی می‌دانیم همسرت چند بار به‌خاطر مبارزاتت با تو دعوا کرده است.” و از وزیر اطلاعات پرسیده است “به چه حقی مکالمات او و همسرش را شنود کرده‌اند؟”»

نماینده کارگران نیشکر هفت‌تپه هم‌اکنون با اتهاماتی از قبیل «اخلال در نظم عمومی» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «مشارکت در تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت» مواجه است و در این زمینه پرونده‌یی در شعبه ۱۲بازپرسی دادسرای عمومی در اهواز برای وی تشکیل شده است.

پیش‌تر نیز خبرهای از شکنجه اسماعیل بخشی در دوران بازداشت و وضعیت نامناسب جسمی ایشان پس از آزادی منتشر شده بود.

متن کامل نامه اسماعیل بخشی خطاب به علوی وزیر اطلاعات رژیم ایران :

«در ۲۵روزی که ناعادلانه در بازداشت وزارت اطلاعات بودم مصائب و رنج‌هایی بر من تحمیل شد که هنوز از شرّ آنها خلاص نشدم و برای رهایی از آنها به داروهای اعصاب و روان پناه آورده ام.

در روزهای اول بدون دلیل یا هیچ حرفی تا سر حد مرگ مرا شکنجه و زیر مشت و لگد گرفتند که تا ۷۲ساعت در سلولم از جایم نمی‌توانستم تکان بخورم و آن‌قدر زده بودند که حتی از تاب درد خوابیدن هم برایم زجر آور بود و امروز پس از گذشت تقریباً دو ماه از آن روز سخت در دنده‌های شکسته‌ام، کلیه‌ها، گوش چپم و بیضه هایم احساس درد می‌کنم جالب این‌که شکنجه‌گران خود را سرباز گمنام امام زمان می‌نامیدند اما به بنده و خانم قلیان انواع اقسام فحشهای رکیک جنسی می‌دادند و ایشان راهم کتک می‌زدند اما از شکنجه‌ٔ جسمی بدتر، شکنجه‌های روانی بود، نمی‌دانم چه بر سرم آوردند که مثل موش آب کشیده شده بودم و هنوز دستهایم می‌لرزد، منی که زمین زیر پایم می‌لرزید تحقیر شدم و به شخصیت دیگری بدل شده بودم و هنوز با وجود قرص های اعصاب و روان گاهی دچار حمله‌های شدید عصبی روحی و روانی می شوم».

«برای من و خانواده‌ام بسیار بسیار مهمتر از شکنجه‌های جسمی و روحی ست بحث «شنودِ» مکالمات تلفنی بنده و خانواده‌ام توسط دستگاه اطلاعاتی شماست، بازجویم می‌گفت ما از همه چیز تو خبر داریم حتی می‌دانیم همسرت چند بار به‌خاطر مبارزاتت با تو دعوا کرده است گفتم از کجا می‌دانید گفت مدت ها تماسهای تو «شنود» می‌شد که باعث عصبانیت شدید من حین بازجویی شد. آیا «شنود» خصوصی‌ترین مکالمات انسانها از نظر اخلاقی، حقوق‌بشری و دین اسلام رواست؟ به چه حقی مکالمات تلفنی خصوصی بنده و همسر عزیزم را دستگاه اطلاعاتی شما باید «شنود» کند؟؟؟».

ما را در کانال تلگرام دنبال کنید:
https://t.me/IranHRMnews

خروج از نسخه موبایل