حکم اعدام کمال احمدنژاد زندانی سیاسی کرد روز دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، در زندان میاندوآب بدون اطلاع قبلی وکیل و خانواده اش اجرا شد.
بنا به گفته یک منبع از زندان میاندوآب « کمال احمدنژاد، زندانی سیاسی محبوس در زندان میاندوآب به صورت ناگهانی و بدون اطلاع خانواده و وکیلش و با حضور مسئولین سپاه پاسداران و تحت تدابیر امنیتی در زندان میاندوآب اجرا شده و تاکنون خانواده وی موفق به گرفتن پیکرش نشدهاند.»
کمال احمدنژاد از اهالی روستای گامیشگولی میاندوآب، ۳ دی ۱۳۹۳، توسط ماموران اداره اطلاعات شهرستان میاندوآب همراه با پنج نفر دیگر به نامهای هلمت عبدالهی، میلاد عبدی، سعید سیاهی، سلیمان کری و مصطفی طهزاده بازداشت شد.
کمال احمدنژاد پس از بازداشت به مدت شش ماه در انفرادی تحت بازجویی و شکنجه جهت اعتراف اجباری قرار داشت.
روز ۲۸ شهریور ۱۳۹۵، دادگاه این شش زندانی سیاسی برگزار شد و طی آن کمال احمدنژاد به اعدام و پنج نفر دیگر هر کدام به ۱۵ سال حبس محکوم شدند.
این زندانی سیاسی آذر ۱۳۹۵، با انتشار نامهای سرگشاده به عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه سابق سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران، از شکنجههای بازجویان امنیتی برای انجام مصاحبه تلویزیونی با شبکه پرس تیوی و اقرار به اعترافات ساختگی و سناریوسازی نهادهای امنیتی برای قربانی کردنش پرده برداشت.
وی در بخشی از نامه خود نوشته است «در مورخه ۳ دیماه سال ۹۳ از سوی ماموران اداره اطلاعات شهرستان میاندواب بازداشت شدم. ۲۴ ساعت در بازداشتگاه اطلاعات میاندوآب تحت شکنجه سپری کردم. اصلا نمیدانستم چرا بازداشت شدهام. با تفهیم اتهام ساختگی توسط بازپرسی با سفارش وزارت اطلاعات به اتهام قتل قرار بازداشت برایم صادر شد و به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل شدم.»
در بخش دیگری از نامه کمال احمدنژاد آمده «به مدت ۶ ماه زیر شکنجههای جسمی، روحی و روانی بودم. شکنجهگران و بازجویان من تنها و تنها درصدد معرفی کردن من به عنوان یک قاتل بودند. کم کم متوجه موضوع شدم و آن این بود که به همراه ۵ شهروند دیگر اهل روستای گامیش گلی در بازداشتگاه هستم. سه نفرشان دو ماه جلوتر از من بازداشت شده بودند، اگر من اینکار را کردم چرا هیج عکسالعملی از خودم نشان ندادم، گاه و بی گاه زیر شکنجه میبودم، روزی صد بار آرزوی مرگ میکردم. کاملا روانی شده بودم.»
در بخشی از نامه به اعتراف اجباری خود اشاره کرده بود «شدت شکنجهها هر روز بالا میرفت، شکنجهها از مشت و لگد گذشته بود و آویزان کردن، شلاق با کابل و در نهایت شوک الکتریکی و تهدید به آوردن همسرم به اداره اطلاعات و همچنین توهین و فحاشی به خودم و خانوادهام. هر چی انکار میکردم که من از این موضوع بیخبرم، شنکجهگر بر شدت شکنجههایش میافزود و در نهایت به جرمی که نکرده بودم معترف شدم و در مصاحبهای اجباری با فشار و شکنجه و در نهایت با تهدید به مرگ، مجبور شدم با شبکه پرس تی وی انجام دهم.متن مصاحبه از قبل توسط بازجویان و شکنجهگرانم آماده شده بود، و چند روز قبلتر با شکنجه، مجبور به حفظ متن شده بودم تا متن را هنگام مصاحبه عینا قرائت بکنم.»
در این نامه کمال احمدنژاد پروسه دادرسی اش که ناعادلانه خواند و نوشته «اعلام میدارم من بیگناهم و مرتکب هیچ قتلی نشدهام و اداره اطلاعات و دیگر نهادهای امنیتی استان درصدد قربانی کردن من هستند. در دوران بازداشت و بازجوییام هیج توجهی به اظهارات و دفاعیات شخصی من نشد و در روز دادگاه نیز قاضی شعبه اول کیفری میاندوآب بدون توجه و استناد به شواهد و مدارکم و عدم احضار شاهدهایم که حاضر بودند شهادت بدهند که من روز وقوع قتل در خانه بودم و همچنین عدم بازسازی صحنه به دلیل نبود شواهد و مدارک و فقط و فقط با استناد به توضیحات وزارت اطلاعات، حکم قصاص من را صادر نمود و به قصاص محکوم شدم.»