مقدمه
سال 2024 با ادامه تکیه رژیم بر اعدامها، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و سرکوب مخالفان با افزایش چشمگیر نقض حقوق بشر در ایران همراه بود،. این گزارش، مرور جامعی بر موارد کلیدی نقض حقوق بشر طی سال میدهد، با تمرکز بر استفاده رژیم از مجازات اعدام، هدف قرار دادن مخالفان سیاسی و اقلیتهای قومی، و تبعیض سیستماتیک علیه زنان و نوجوانان.
بررسی اعدامها
در سال 2024 رژیم ایران دستکم ۹۹۳ نفر را اعدام کرد، رقمی شگفتآور که دامنه نگرانکننده سرکوب را نشان میدهد. این اعدامها با مخفیکاری و عدم شفافیت همراه بودند:
تعداد کل اعدامها: ۹۹۳
اعدامهای مخفیانه: ۹۱۵ (۹۲٪)
زنان اعدامشده: ۳۲ (۲۸ مورد به صورت مخفیانه، ۴ مورد به صورت علنی اعلام شده)
زندانیان سیاسی اعدامشده: ۱۴ (۷ نفر به صورت مخفیانه اعدام شدهاند)
مجرمان نوجوان اعدامشده: ۶ (همه به صورت مخفیانه)
اعدامهای در ملا عام: ۴
الگوهای کلیدی و نقضها
مخفیکاری و پنهانکاری
اعدامها در سال 2024 توسط رژیم ایران با سطح بالایی از عدم شفافیت همراه بود، به طوری که ۹۲٪ از اعدامها (۹۱۵ از ۹۹۳) بدون اطلاعرسانی عمومی انجام شد. این پنهانکاری عمدی، تلاشهای رژیم برای محافظت از اقدامات خود در برابر محکومیتهای بینالمللی را نشان میدهد، در حالی که همچنان از مجازات اعدام به عنوان ابزاری برای سرکوب استفاده میکند. خانوادههای قربانیان اغلب تا پس از اجرای حکم اعدام از وضعیت عزیزان خود بیخبر بودند. در برخی موارد، خانوادهها برای دریافت اجساد عزیزانشان بدون اطلاع قبلی از اجرای حکم فراخوانده شده بودند.
هدف قرار دادن زنان
رفتار رژیم ایران با زنان در سال 2024، نشاندهنده تبعیض سیستماتیک و مجازاتهای سختگیرانه بود و بسیاری از زنان با اتهامات مبهم اعدام شدند. زنان ۳۲ نفر از کل اعدامها را تشکیل دادهاند، که آسیبپذیری آنها در یک نظام قضایی ناعادلانه را نمایان میسازد. اکثریت قریب به اتفاق—۲۷ مورد از این پروندهها—به صورت مخفیانه انجام شد، با تنها ۴ اعدام که به طور عمومی اعلام شد.
موارد قابل توجه زنان اعدام شده:
مرجان حاجی زاده (19): در 11 آوریل در کنار همسرش اسماعیل حسنیانی در زندان مرکزی زنجان اعدام شد. مرجان که در 16 سالگی دستگیر شده بود، از فعالیت های مرتبط با مواد مخدر شوهرش اطلاعی نداشت.
زندانی زن ناشناس (زندان رجایی شهر): در 26 آوریل به دلیل قتل یک همسایه 70 ساله اعدام شد.
زندانی زن ناشناس (زندان بیرجند): در 30 آوریل به اتهامات مربوط به مواد مخدر اعدام شد.
محمودی نیا: در 21 ژوئیه در زندان عادل آباد، شیراز، به دلیل قتل نامزدش که بنا بر گزارش ها مجبور به ازدواج با او شده بود، اعدام شد.
سه زن ناشناس (زندان بیرجند): در 23 ژوئیه به اتهام جرایم مرتبط با مواد مخدر اعدام شدند.
زن ناشناس (زندان مرکزی خرم آباد): در 27 ژوئیه به اتهامات مربوط به مواد مخدر اعدام شد.
اختر غوربانلو (17): در ماه اکتبر به دلیل قتل اعدام شد.
زهرا فیضی (41): در تبریز به جرم قتل در ماه اکتبر اعدام شد.
عفت حامدی: در ماه دسامبر در ساری به اتهامات نامشخصی اعدام شد.
فریبا ملکی شاهیوند (خرم آباد): در ماه دسامبر به اتهام جرایم مرتبط با مواد مخدر اعدام شد.
اعدام زندانیان سیاسی و معترضان:
رفتار رژیم ایران با زندانیان سیاسی در سال 2024 با حکمهای سختگیرانه، اعدامهای مخفیانه، و انکار سیستماتیک دادرسی عادلانه همراه بود. مخالفان سیاسی، اقلیتهای قومی، و افرادی که با گروههای مخالف مرتبط شناخته شدهاند، به طور نامتناسبی هدف قرار گرفتند.
موارد شناخته شده از زندانیان سیاسی اعدام شده:
داوود عبداللهی: زندانی سیاسی کُرد سنی که پس از ۱۴ سال زندان و شکنجه در تاریخ ۲ ژانویه اعدام شد.
محمد قبادلو: جوان ۲۳ سالهای که در تاریخ ۲۳ ژانویه به اتهام کشتن یک عامل رژیم در جریان اعتراضات اعدام شد.
فرهاد سلیمی: زندانی سیاسی سنی که پس از ۱۴ سال زندان در تاریخ ۲۳ ژانویه اعدام شد.
کامران شیخه: زندانی سیاسی کُرد از مهاباد که پس از ۱۵ سال زندان به خاطر شرکت در اعتراضات ۲۰۰۹، در تاریخ ۲۵ ژوئيه اعدام شد.
جمشید شارمهد: شهروند دوتابعیتی ایرانی-آلمانی که به اتهام “فساد فی الارض” در تاریخ ۲۸ اکتبر در یک پرونده پرسروصدا اعدام شد.
رحیم برین: زندانی سیاسی که پس از ۱۹ سال زندان به خاطر اتهام کشتن یک افسر امنیتی در اعتراضات ۲۰۰۵، در تاریخ ۱۸ دسامبر در زندان مهاباد اعدام شد.
انور خضری: زندانی سیاسی که در تاریخ ۱ می در زندان قزلحصار اعدام شد.
خسرو بشارت: زندانی سیاسی که در تاریخ ۱۵ می در زندان قزلحصار اعدام شد.
ادریس جمشید زهی: زندانی سیاسی ۴۵ ساله که در تاریخ ۱۸ ژوئیه در زندان مرکزی زاهدان اعدام شد.
دانیال کاظمینژاد: زندانی سیاسی ۳۰ ساله که در تاریخ ۲۱ ژوئیه در زندان کرمانشاه اعدام شد.
رضا رسایی: زندانی سیاسی ۳۵ ساله که در تاریخ ۲۱ ژوئیه در زندان کرمانشاه اعدام شد.
(…) عزیزی: زندانی سیاسی که درتاریخ 22 دسامبر در زندان نقده اعدام شد.
زندانیان سیاسی شناخته شده محکوم به اعدام:
محمدجواد وفایی ثانی (29): در سپتامبر به دلیل حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران به اعدام محکوم شد.
بهروز احسانی (67): متهم به «فساد روی زمین» و حمایت از مجاهدین خلق ایران.
مهدی حسنی (48): به اتهام «محارب» توسط قوه قضائیه به اعدام محکوم شد.
حاتم اوزدمیر (28): یک زندانی سیاسی کرد که در ارومیه به اتهام “محاربه” به اعدام محکوم شد.
ابوالحسن منتظر (65): یک زندانی سیاسی با مشکلات مزمن سلامتی که در ماه نوامبر به اعدام محکوم شد.
پویا قبادی (32): یک مهندس برق از سال 2017 چندین بار بازداشت شده و در ماه نوامبر به اعدام محکوم شده است.
وحید بانی امریان (32): فارغ التحصیل مدیریت با سابقه دستگیری، در نوامبر به اعدام محکوم شد.
بابک علی پور (33): فارغ التحصیل حقوق در ژانویه 2024 بازداشت شد و بعداً به اعدام محکوم شد.
علی اکبر دانشورکار (57): مهندس عمران در ژانویه 2024 دستگیر شد و در نوامبر به اعدام محکوم شد.
محمد تقوی (58): یک زندانی سیاسی قدیمی با سابقه فعالیت در دهه های 1980 و 1990، در نوامبر به اعدام محکوم شد.
این اعدامها و احکام اعدام نشاندهنده استراتژی رژیم برای خاموش کردن مخالفان با هدف قرار دادن افرادی است که با سیاستهای ظالمانه آن مخالفت میکنند. بسیاری از این زندانیان تحت شکنجه شدید، اعترافات اجباری و محاکمه های ساختگی قرار گرفتند.
اعدام نوجوانان
اعدام نوجوانان در ایران طی سال 2024، یکی از نقضهای بارز قوانین بینالمللی حقوق بشر بود. با وجود اینکه ایران به کنوانسیون حقوق کودک که صراحتاً اجرای حکم اعدام برای جرایم ارتکابی در زیر سن ۱۸ سال را ممنوع میکند، پیوسته است، دستکم پنج فرد که در زمان ارتکاب جرایمشان نوجوان بودند، اعدام شدند. تمامی این اعدامها به صورت مخفیانه انجام شد، که نشاندهنده آگاهی رژیم از محکومیتهای جهانی چنین شیوههایی است.
موارد شناخته شده از مجرمان نوجوان اعدام شده در سال 2024:
مهدی براهویی (17): در 9 اکتبر در زاهدان به دلیل قتلی که در جریان درگیری گروهی انجام شد، اعدام شد. پرونده مهدی به دلیل سن کم و عدم وجود مراحل دادرسی عادلانه مورد توجه قرار گرفت.
آروین قهرمانی (20): یک یهودی-ایرانی اهل بوکان، در ماه نوامبر در کرمانشاه به دلیل جرمی که گفته می شود در سن 17 سالگی مرتکب شده بود، اعدام شد. آروین از داشتن وکیل محروم شده و اعترافات او مستمرا زیر شکنجه گرفته شده بود.
اسماعیل برکزی (18): یک تبعه افغان که در یزد به دلیل جرمی که تنها 16 سال داشت در یزد اعدام شد.
اختر غوربانلو (17): زن جوانی که در ماه اکتبر به اتهام قتل ناشی از آنچه به نظر می رسید یک اختلاف خانگی باشد، اعدام شد. اعدام او بر تلاقی خشونت مبتنی بر جنسیت و بی عدالتی سیستماتیکی که مجرمان نوجوان با آن مواجه هستند، تأکید می کند.
موارد مجرمان نوجوان اغلب شامل اعترافات اجباری است که تحت شکنجه یا فشار روانی استخراج می شود. این افراد معمولاً از پیشینههای آسیبپذیر هستند، از جمله اقلیتهای قومی یا جوامع به حاشیه رانده شده اند. اعدام نوجوانان در ایران به صورت مخفیانه انجام می شود و خانواده ها اغلب اطلاع قبلی از سرنوشت عزیزشان کم یا بدون اطلاع قبلی دریافت می کنند. در برخی موارد، خانواده ها تنها پس از اجرای آن از اجرای آن مطلع می شوند و حتی از خداحافظی یا درخواست تجدیدنظر در حکم جلوگیری می کنند.
اعدامها در ملا عام
اعدامها در ملا عام در ایران طی سال 2024 به عنوان ابزاری عمدی برای ایجاد ترس و وحشت استفاده شد. رژیم دستکم ۴ اعدام را در ملا عام انجام داد، این رویدادها را به عنوان هشداری برای بازدارندگی از مخالفت و سرکوب اپوزیسیون به صحنه آورد. اعدامها در ملا عام در تضاد با نُرمهای بینالمللی است که مجازاتهای سخت، غیرانسانی و تحقیرآمیز را منع میکنند، و بیتوجهی رژیم به حقوق بشر را بیشتر نشان میدهد.
قربانیان شناخته شده اعدامها در ملا عام:
زندانیان نامشخص (خمین): در تاریخ ۳۰ سپتامبر، دو فرد در خمین به اتهام “دشمنی از طریق تیراندازی” و ادعای کشتن یک افسر پلیس، در ملا عام اعدام شدند. این اعدامها در مقابل جمعیتی اجرا شد تا فضای رعب در میان ساکنان محلی ایجاد کند.
فرد نامشخص (همدان): در تاریخ ۱۲ نوامبر، یک اعدام عمومی در همدان انجام شد که گزارشاً به خاطر قتل بود. این رویداد به عنوان نمایشی برای تأکید بر روایت رژیم از اجرای سختگیرانه قانون و نظم برگزار شد.
اعدام ها در ملا عام نه تنها به عنوان مجازات، بلکه به عنوان ابزار جنگ روانی علیه مردم عمل می کنند. رژیم با اجرای اعدام در فضاهای باز، اغلب در حضور خانواده ها، کودکان و عموم مردم، قصد دارد احساس ترس فراگیر را القا کند. این رویدادها به شدت کنترل می شوند و نیروهای امنیتی دولتی اطمینان حاصل می کنند که هیچ اعتراض یا اختلالی رخ نمی دهد.
عدم رسیدگی پزشکی و شکنجه در زندانها
زندانهای ایران در سال 2024 همچنان محلهایی برای نقضهای شدید حقوق بشر بودند، با شکنجه سیستماتیک، سهلانگاری پزشکی، و رفتار غیرانسانی با زندانیان. زندانیان سیاسی، اقلیتهای قومی، و معترضان شرایط بسیار سختی را تجربه کردند، با بسیاری که به دلیل بیماریهای مزمن یا جراحات ناشی از شکنجه، از دسترسی به مراقبتهای پزشکی ضروری محروم بودند.
موارد کلیدی عدم رسیدگی پزشکی و شکنجه در زندانها:
حسین صالحی: زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز، که از بیماری عصبی ناشی از شکنجه طولانی مدت رنج میبرد. با وجود وضعیت رو به وخامت او، مقامات به طور مکرر درمان پزشکی را از او سلب کردهاند.
حامد قره اوغلانی: زندانی در تربت جام ، حامد که از صرع رنج میبرد، پس از آغاز اعتصاب غذا برای اعتراض به کوتاهی در درمان پزشکی، به سلول انفرادی منتقل شد که وضعیت او را تشدید کرد.
مهدی معربی: زندانی سیاسی عرب در اهواز، که در زندان دچار یک حمله قلبی شد. با وجود شدت وضعیت او، مقامات او را بدون تکمیل درمان به زندان بازگرداندند.
ایوب قیبیپور: زندانی سیاسی کرد که پس از عمل جراحی از عفونتهای شدید رنج میبرد. ایوب تنها چند روز پس از انجام عمل جراحی بزرگ به زندان بازگردانده شد که منجر به بدتر شدن وضعیت سلامت او شد.
خسرو سعیدی: زندانی کرد که پس از تأخیر مقامات زندان در انتقال او به بیمارستان با وجود وخامت وضعیتش، درگذشت. مرگ او نشاندهنده عواقب مرگبار کوتاهی پزشکی در زندانهای ایران است.
خسمراد سعیدی: زندانی کرد که پس از تأخیر مقامات زندان با تأخیر انتقال او به بیمارستان با وجود بدتر شدن وضعیت، جان خود را از دست داد. مرگ او پیامدهای کشنده بی توجهی پزشکی در زندان های ایران را برجسته می کند.
جمشید گورگیج: در اول ژانویه بر اثر حمله قلبی در زندان زاهدان پس از محرومیت از مراقبت های پزشکی فوری با وجود نشان دادن علائم آشکار پریشانی درگذشت.
شکنجه و پیامدهای آن:
مهران اکرمی: قهرمان تکواندو که در جریان شورشهای ۲۰۲۲ بازداشت شد، مهران در تاریخ ۱۲ مارس در بازداشتگاه درگذشت. بدن او نشانههای شکنجه شدید از جمله شکستگیها، بریدگیها و خونریزی داخلی داشت.
غفار اکبری: دستگیر و در ملکان به مدت سه هفته شکنجه شد، غفار در تاریخ ۱۶ نوامبر به دلیل جراحات وارده درگذشت. مقامات انتقال او به بیمارستان را مسدود کردند، که مستقیماً به مرگ او منجر شد.
رژیم به طور معمول از شکنجه به عنوان روشی برای استخراج اعترافات و مجازات مخالفان استفاده میکند. روشهای رایج شامل ضرب و شتم، انزوای طولانی مدت و سوء استفادههای روانی است. زندانیان اغلب دچار عواقب جسمی و روانی طولانی مدت میشوند. کوتاهی پزشکی در زندانهای ایران سیستماتیک است، مقامات اغلب درخواستهای زندانیان برای درمان را نادیده میگیرند. در بسیاری موارد، به زندانیان دسترسی به متخصصان خارج از زندان یا اقدامات نجاتبخش حیات ممنوع است، حتی زمانی که شرایط آنها بحرانی است. این انکارها عمدی است، به قصد مجازات یا شکستن روحیه زندانیان سیاسی و معترضان.
سرکوب حقوق زنان
رژیم ایران سرکوب سیستماتیک حقوق زنان را با دستگیریهای خودسرانه، حکمهای سختگیرانه، و رفتار غیرانسانی با فعالان زن، زندانیان سیاسی، و شهروندان عادی در سال 2024 تشدید کرد،. زنانی که برای تغییرات اجتماعی یا سیاسی مبارزه کردند، با آزار و اذیت مداوم روبرو شدند، اغلب به دلیل ارتباطشان با گروههای مخالف یا مشارکت در اعتراضات.
مریم اکبری منفرد: زندانی سیاسی از سال 2009، مدت محکومیت مریم به مدت سه سال تمدید شد و مجموع حبس وی را به 18 سال رساند. او به «تبلیغات علیه رژیم» و «توهین به رهبر عالی»، اتهامات ساختگی توسط وزارت اطلاعات محکوم شد. حکم اولیه 15 ساله او ناشی از تلاش او برای عدالت خواهی برای خواهر و برادرش بود که در جریان اعدام های دسته جمعی در سال 1988 اعدام شدند.
فروغ تقی پور، مرضیه فارسی و زهرا صفایی: سه زن وابسته به سازمان مجاهدین خلق ایران در ماه فوریه مجموعا به 35 سال زندان محکوم شدند. اتهامات آنها شامل «اقدام علیه امنیت ملی» بود، اتهاماتی که اغلب علیه مخالفان مطرح می شد. این زنان به دلیل روابط خانوادگی با مجاهدین خلق و فعالیت آنها سابقه آزار و اذیت دارند.
اعدامها در دوره مسعود پزشکیان
از زمانی که مسعود پزشکیان در ژوئیه 2024 دوره ریاست جمهوری خود را آغاز کرد، رژیم ایران دستکم ۶۳۸ نفر از جمله ۲۲ زن را اعدام کرده است، این اعدام ها نشاندهنده اتکا رژیم به اعدام به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان و ایجاد ترس و وحشت می باشد.
کمپین جهانی «نه به اعدامها»
در پاسخ به افزایش نگرانکننده اعدامها در ایران، سال 2024 شاهد ظهور کمپین جهانی «نه به اعدامها» بود، یک جنبش گسترده که خواستار لغو مجازات اعدام در ایران شد. این کمپین توسط زندانیان سیاسی ایرانی آغاز شد و به سرعت با حمایت از یک ائتلاف متنوع از فعالان، رهبران جهانی سابق، و سازمانهای حقوق بشری.به صورت بینالمللی افزایش یافت.
مبدأ کمپین:
این جنبش با «سهشنبههای نه به اعدامها» آغاز شد، که توسط زندانیان سیاسی در ۲۶ زندان در ایران رهبری شد. این زندانیان، که اغلب خود در معرض اعدام قریبالوقوع قرار داشتند، با خطر تلافیجوییهای شدید به فراخوان برای توجه جهانی به استفاده سیستماتیک رژیم از مجازات اعدام به عنوان ابزار سرکوب پرداختند.
حمایت بینالمللی:
در ۱۰ دسامبر ۱۴۰۳، همزمان با روز جهانی حقوق بشر، بیش از ۳۰۰۰ چهره برجسته این کمپین را تأیید کردند. امضاکنندگان شامل:
رهبران دولتها و مقامات دولتی از اروپا، آمریکا، و آسیا.
برندگان جایزه نوبل و وکلای حقوق بشر شناختهشده.
نمایندگانی از سازمانهای جهانی مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر.
اعضای سازمان ملل، از جمله کمیسرهای سابق حقوق بشر. این افراد بر ضرورت اخلاقی و قانونی متوقف کردن استفاده از مجازات اعدام در ایران تأکید کردند، با اشاره به نقض استانداردهای بینالمللی حقوق بشر و هدف قرار دادن جمعیتهای آسیبپذیر توسط رژیم، از جمله زنان، نوجوانان، و مخالفان سیاسی.
نتیجهگیری و فراخوان به اقدام
سال 2024 تأکیدی بر نیاز فوری جامعه بینالمللی برای رسیدگی به بحران حقوق بشر در ایران بود. تعداد بالای اعدامها، سرکوب سیستماتیک مخالفان سیاسی، و استفاده مداوم از مجازاتهای غیرانسانی توجه فوری را میطلبند. دولتها، سازمانهای حقوق بشری، و نهادهای بینالمللی باید تلاشهای خود را برای پاسخگو کردن رژیم ایران تشدید کنند. مردم ایران شایسته عدالت، شفافیت، و احترام به حقوق اساسیشان هستند.