به مناسبت روز کارگر
مقدمه
روز جهانی کارگر نمادی از مبارزه برای احقاق حقوق کارگران، از جمله دستمزد عادلانه، شرایط کاری ایمن، بیمههای اجتماعی، و حق تشکلیابی است. این روز فرصتی است برای گرامیداشت تلاشهای کارگران و مطالبه عدالت در برابر استثمار و ستم. اما در ایران تحت جمهوری اسلامی، به دلیل سیاستهای غارتگرانه سران حکومت؛ کارگران از حقوق اولیه محروم و در گردابی از فقر، ناامنی، و سرکوب گرفتارند.
فقر اقتصادی: دستمزدهای ناچیز، زندگی در گرداب فقر، سرکوب و بیعدالتی
- دستمزدهای زیرخط فقر و تورم افسارگسیخته
اصلیترین و حیاتیترین فاکتور برای نشان دادن وضعیت کارگران در ایران میزان دستمزد و حقوق آنهاست. احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پزشکیان، ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، حداقل دستمزد کارگران برای سال ۱۴۰۴ را ۱۰ میلیون و ۳۹۹ هزارتومان اعلام کرد. این درحالیست که «رقم سبد معیشت حدود 35میلیون به بالاست که این رقم روزانه نیز در حال افزایش است». در حالیکه «حقوق مدیر منابع انسانی یک شرکت پتروشیمی ۲۴۷میلیون تومان است»
- تأخیردریافت دستمزد: بیگاری مدرن
تأخیرهای طولانی در پرداخت دستمزدها، کارگران را به بیگاری مدرن واداشته است. در صنایعی مانند نفت و گاز، پالایشگاهها، و نیشکر هفتتپه، کارگران ماهها بدون حقوق کار میکنند.
- خودکشی کارگران: مرگی خاموش زیر چرخهای بیعدالتی
فشارهای روانی ناشی از فقر، بدهی، بیثباتی شغلی، موجب شده پدیدهی خودکشی در میان کارگران ابعاد نگرانکنندهای پیدا کند. طی یکسال گذشته، موارد متعددی از خودسوزی یا خودکشی کارگران ساختمانی و صنعتی گزارش شده. این خودکشیها تنها «حادثه» نیستند، بلکه نشانههایی از یک بحران اجتماعی ساختاریاند که حاصل بیتوجهی کامل حاکمیت به کرامت و حیات کارگران است.
موارد مستند:
- کارگرجوان در شوش: درسال1403 که پس از ماهها پیگیری حقوق معوقه، خودسوزی کرد.
- کارگر 35 ساله پالایشگاه نفت آبادان: در 25 امرداد 1402، پس از اخراج، خود را حلقآویز کرد.
- 3 کارگر پتروشیمی چوار ایلام: در سال 1402، پس از اخراج، خودکشی کردند.
- کارگر میدان نفتی هویزه: 21 خرداد 1399، در اعتراض به عدم دریافت 500 هزار تومان مساعده، خود را حلقآویز کرد.
- کارگر نیشکر هفتتپه و فرزندانش: در اردیبهشت 1397، به دلیل فقر شدید، خودسوزی کردند.
- پیامدهای فقر: زاغهنشینی و محرومیت کودکان
- فقر اقتصادی، بیش از 26 میلیون نفر را زیر خط فقر مطلق قرار داده است. کارگران در شهرهای بزرگ توانایی اجاره مسکن ندارند و حاشیهنشینی و زاغهنشینی رو به افزایش است. مقامهای رژیم، جمعیت حاشیهنشین کشور را بین ۲۰ تا ۴۵ درصد اعلام کردهاند. تقریبا تمام آنها را کارگران و زحمتکشان تشکیل میدهند.
- کودکان خانوادههای کارگری به دلیل فقر از تحصیل بازمیمانند؛ طبق گزارش مرکز آمار ایران در سال 1402، بیش از 556 هزار کودک 15 تا 17 ساله از تحصیل محروم شدهاند و بسیاری به مشاغل سخت و خطرناک روی آوردهاند.
شرایط کاری غیرانسانی: جان کارگر، بیارزشتر از ابزار کار
نبود استانداردهای ایمنی در محیطهای کاری، عدم بازرسی مؤثر و فساد سیستماتیک در ساختار بازرسی وزارت کار، ایران را به یکی از خطرناکترین کشورها برای نیروی کار بدل کردهاست. آمارهای رسمی از مرگ سالانهی صدها کارگر بر اثر سقوط از ارتفاع، ریزش آوار، انفجار، برقگرفتگی و حوادث معدنی خبر میدهند، اما واقعیت، تلختر و عمیقتر از آن چیزیست که آمارهای دولتی نشان میدهند.
- حوادث کاری: مرگ و مصدومیت در محیطهای ناایمن
طبق اعلام معاون وزیر کار، سالانه 13,000 حادثه ناشی از کار رخ میدهد که 700 تا 800 مورد آن مرگبار است. شاخص مرگومیر حوادث کاری در ایران 12 نفر به ازای هر 100,000 کارگر است.به گزارش ایلنا در هر هفته حدود ۵۰ کارگر بر اثر حوادث کار، اهمال کارفرما و عدم نظارت بازرسها جان خود را از دست میدهند. بر مبنای این گزارش در ۶ ماهه نخست سال گذشته، ۱۰۷۷ کارگر در سوانح کار جان باختند که این به معنای مرگ حدود ۲۰۰ کارگر در هر ماه است.
موارد مستند:
- فاجعه انفجار بندرعباس با انبوهی کشته و مجروح که قربانیانش عمدتا از کارگران بودند.
- فاجعه انفجار معدن طبس در شهریور سال1403 که 52 کارگر قربانی شدند.
- حادثه کارخانه در امرداد 1402که 26 کارگر در محیطهای ناایمن جان باختند.
- آتشسوزی کارخانه خوراک دام هفتتپه: در سال 1399، سه کارگر مصدوم شدند
- ازکارافتادگی و فقدان حمایت
کارگران مصدوم در حوادث کاری اغلب ازکارافتاده شده و بدون حمایت کافی رها میشوند. یک سوم کارگران ساختمانی فاقد بیمه تأمین اجتماعی هستند، که آنها را در برابر حوادث بیدفاع میکند. اما بسیاری از کارگران، بهویژه در بخش غیررسمی، از این حقوق محروماند. بسیاری از خانوادههای کارگران کشتهشده، حتی از دریافت دیه یا بیمه محروم میمانند. جان انسانها، بهویژه در مشاغل سخت و پرخطر، برای حاکمان ایران، هزینهای ناچیز در برابر سود اقتصادی تلقی میشود.
- قراردادهای موقت و اخراج
در کنار این بحران معیشتی، شکل قراردادهای کاری نیز به ابزاری برای سلب امنیت شغلی بدل شده است. قراردادهای موقت، سفیدامضا و فاقد بیمه، به شکل فراگیر در صنایع مختلف اعمال میشوند. کارفرمایان، بهراحتی اقدام به اخراج کارگران، سرکوب و امتناع از پرداخت حقوق معوقه میکنند. این روند، نیروی کار را در چرخهای از ترس، بیثباتی و وابستگی فرو برده است. علی خامنهای ولی فقیه رژیم، با شعار ریاکارانه « امنیت شغلی» برای اینکه واردات و صادرات کشور را به قبضه بنیادهای هزار میلیاردی خود درآورد دست به موقتی سازی و ارزانسازی نیرویکار زدهاست و این امر تا بهحال بیش از 90 درصدکارگران ایران را دربرگرفته و امنیت شغلی کارگران را از بین برده و اخراجهای گسترده را تسهیل کردهاست. در سال 1402، 4,000 کارگر پارس جنوبی بهبهانه “جایگزینی” اخراج شدند.
سرکوب سازمانیافته فعالان کارگری: خفقان در برابر عدالتخواهی
- بازداشت و شکنجه
فعالان کارگری که برای حقوق خود مبارزه میکنند، با سرکوب شدید مواجهاند. اتهامات مبهم مانند “تبلیغ علیه نظام” یا “اخلال در امنیت ملی” برای زندانی کردن کارگران معترض بهکار گرفته میشود. سازمان عفو بینالملل تأکید دارد که این بازداشتها صرفاً به دلیل فعالیتهای مسالمتآمیز کارگری است.
- ممنوعیت تشکلها
سندیکاهای مستقل کارگری ممنوع شدهاند کارگران از حق سازماندهی و مذاکره جمعی محروم و در برابر کارفرمایان و دولت بیدفاع شده اند.
- تبعیض علیه زنان کارگر
بهرهکشی از زنان کارگر بهمراتب شدیدتر است. 85 درصد زنان داوطلب کار، شغلی ندارند. آنهایی که شاغلاند اولاً، از بیثباتکاری و ناامنی شغلی بهشدت رنج میبرند، ثانیاً دستمزدشان حتی از دستمزد اندک مردان کارگر بین ۴۰ تا ۷۰ درصد کمتر است. وانگهی 28 میلیون و ۵۰۰ هزار زن ایران جزو جمعیت غیرفعالاند. تعداد زنان سرپرست خانوار به ۵ میلیون نفر رسیده است. زنان کارگر در برابر حوادث، نه بیمه دارند و نه سرویس رفتوآمد و نهغذا. برخی زنان کارگر حتی بعد از ۱۵ سال اشتغال، بیمه و قراردادی ندارند. این امر آسیب پذیری آنان را در برابر حوادث چند برابر می کند. عمده زنان کارگر در محیطهایی کار میکنند که قابل بازرسی نیستند یا کارشان خارج از ساعت اداری حضور بازرسان است. آسیبهای شغلی زنان کارگر هر روز بیشتر میشود.
کولبران؛ کارگرانی در حاشیه مرگ
در مناطق غربی ایران، هزاران کولبر تنها راه امرار معاش را در عبور از مسیرهای پرخطر و کوهستانی میبینند. بسیاری از آنها تحصیلات دانشگاهی دارند، اما به دلیل نبود فرصتهای شغلی بارهایی سنگین بر دوش خود میکشند و در سرمای استخوانسوز، برف و بهمن، یا با شلیک مستقیم مأموران امنیتی، جان خود را از دست میدهند.
در سال گذشته، دستکم ۱۰۰ کولبر کشته یا زخمی شدهاند. بسیاری از این موارد حتی در آمارهای رسمی ثبت نمیشود. رژیم ایران، نه تنها هیچ راهکار جایگزینی برای معیشت این افراد ارائه نمیدهد، بلکه با اعمال سیاستهای سرکوبگرایانه، بر زخمهای این منطقه محروم میافزاید. کولبری، نماد تلخ فقر ساختاری و بیعدالتی قومی در ایران امروز است.
نیروهای نظامی، بهویژه سپاه پاسداران، به طور گسترده به کولبران شلیک میکنند. این شلیکها، که اغلب بدون اخطار قبلی و از فاصله نزدیک انجام میشود، به مرگ و مصدومیت صدها کولبر در سال منجر شده است.
آمار مستند:
- 2024: 339 کولبر کشته یا زخمی شدند (44 کشته، 295 زخمی)، 81 درصد این موارد ناشی از شلیک مستقیم نیروهای نظامی بود.
- 2023: 507 کولبر کشته یا زخمی شدند (44 کشته، 463 زخمی)، که 81 درصد با شلیک مستقیم نظامیان بود.
- 2022: 259 کولبر کشته یا زخمی شدند.
کودکان کار؛ قربانیان خاموش فقر و بیعدالتی
بر اساس برآوردهای غیررسمی، بیش از ۵ میلیون کودک کار در ایران وجود دارد؛ آماری که رژیم ایران هرگز بهطور شفاف اعلام نکرده. در تهران، مشهد، اهواز، کرمانشاه و سنندج، هزاران کودک در خیابانها، کارگاهها و زبالهگردی بدون بیمه، بدون آموزش، و تحت استثمار اقتصادی و جنسی مشغول بهکارند.
اعتراضات کارگری: فریاد عدالت
در سالهای گذشته هزاران اعتصاب و تجمع کارگری برگزار شده است. این اعتراضات در نیشکر هفتتپه، پالایشگاههای نفت و گاز، و راهآهن برجسته بوده است.
بازنشستگان نیزدر بیش از 20شهر به مستمریهای زیر خط فقر اعتراض کردند. اما رژیم آخوندی بهجای اصلاح، با بازداشت و اخراج کارگران پاسخ داده و فعالان کارگری را زندانی کرده است.
جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران در گزارشاتش به نقض حقوق کارگران، از جمله بازداشتهای خودسرانه و سرکوب اعتراضات، پرداخته است.
عفو بینالملل در گزارش سالانه 2025خود (9 اردیبهشت 1404) به سرکوب گسترده حقوق بشر در ایران، از جمله علیه کارگران، اشاره کرد. این گزارش به بازداشتهای خودسرانه، محاکمههای ناعادلانه، و استفاده گسترده از شکنجه توسط نهادهای امنیتی و قضایی ایران پرداخت و خواستار اقدام جهانی برای توقف این روند شد.
نتیجهگیری
کارگران ایران در سال 2025 با فقر، استثمار، حوادث کاری مرگبار، و خودکشیهای ناشی از استیصال مواجهاند. فقر و تورم افسارگسیخته درحالی است که ثروتهای ایران در پروژه های ضدمیهنی اتمی و موشکی و جنگ افروزی خارجی و سرکوب داخلی به هدر میرود یا توسط سردمداران رژیم چپاول میشود. اکثریت عظیم اقتصاد در تیول پاسداران است و بهگفته پزشکیان سالانه 20-30 میلیارد دلار بهخارج قاچاق میشود که عامل آن کسی جز سپاه و ارگانهای حکومتی نیست. تا این رژیم ضدکارگری و ضدبشری بر سرکار است وضعیت کارگران و زحمتکشان وخیمتر میشود.
روز جهانی کارگر فرصتی است برای افشای عملکردهای ضدانسانی رژیم و دعوت از جامعه جهانی برای حمایت از کارگران ایران.