گزارشي در رابطه با انفجار معدن زمستاني آزاد شهر استان گلستان

گزارشي در رابطه با انفجار معدن زمستاني آزاد شهر استان گلستان

تصويري از تاريكي و دردهاي پنهان …

معدن زمستان یورت در آزادشهر استان گلستان، در زمره “معادن خصوصی” است شرکت سرب و روی وابسته به بنیاد تعاون بسیج، شرکت ذوب آهن اصفهان، پنج هزار کارگر بازنشسته معدن، چون در جمله بالا كه خواندم لحظه اول اينطور به نظر ميايد كه سهامدار اصلي اين معدن خود كارگران بودند.

اين معدن زمستاني ساعت 12 و 5دقیقه چهارشنبه 13 اردیبهشت بوقت محلی بر اثر انفجار، ريزش كرد و براثر آن دهها کارگر معدن کشته و شمار ديگري مجروح شدند.

حاکمیت ضدكارگري ايران، مسئوليت اين جنايت را به گردن كارگران انداخت. استاندار گلستان اعلام کرد «سهل‌انگاری یکی از تعمیرکاران» موجب انفجار در معدن شده است؛ و ربیعی وزير كار دولت روحانی نيز انگشت اتهام را به سمت کارگران نشانه رفته و گفت: «ظاهرا لوکوموتیو تخلیه زغال سنگ در عمق ۷۰۰ متری متوقف شده و برای راه اندازی آن از روش باطری‌به‌باطری استفاده و منجر به انفجار شده است.»

اما به گفته يكي از كارگران كه از این سانحه جان به در برده؛ واقعيت چيز ديگريست. روز قبل از وقوع حادثه بوی گاز در معدن استشمام شده است، این موضوع توسط کارگران به مسئولان دست اندرکار توضیح داده شده بود ولی هيچ توجهي به آن نشد. تونلهاي اين معدن فاقد حداقلهاي ايمني بوده و در صورت هر نوع اتفاقي، تنها 15 تا 20 دقیقه اکسیژن باقي مي‌ماند.

روحانی رئیس جمهور حاکمیت ولایت فقیه نيز 5 روز پس از این فاجعه در یک اقدام نمایشی؛‌ آنهم به منظور جمع کردن رأی برای انتخابات قلابی پیش رو؛ به محل رفت. مردم و معدنچیان خشمگین، با حمله به خودرو او، خشم و نفرت خود را نسبت به تمامیت حاکمیت که کمترین توجهی به درد و رنجهای بیشمار کارگران ندارند، به نمایش گذاشتند. کارگران اين معدن به فقدان تجهیزات ایمنی، گاز سنج، هواکش و کانال تخلیه گاز و کپسول اکسیژن و بی اعتنایی به هشدارهای معدنچیان و تعویق 18ماهه در پرداخت دستمزد ناچیزشان؛ در قبال این کار خطرناک و سخت و اینکه اعتراضهای آنها با دستگیری و اخراج مواجه می شود، اعتراض كردند.

یکی از کارگران خشمگین خطاب به روحانی گفت: «40 معدنچی مردند، ۱۷۰ بچه بی‌پدر شدند، ۴۰ زن بیوه شدند، چند سال پیش آمدیم دادگاه آزادشهر شکایت کردیم ما را زدند… پارسال آمدیم فرمانداری با خانمهایمان و بگوییم ۱۴ ماه است که حقوق نگرفته‌ایم، می خواستیم حقمان را بگیریم یعنی تو رئیس‌جمهور متوجه نشدی؟ من۲۰ میلیون از این شرکت طلب دارم اما ۱۰ هزار تومان ندارم که فرزندم را دکتر ببرم… کارگر ۲۰ تا ۲۵ سال در معدن کار می‌کند و بعد از ۲۵ سال که بازنشسته می‌شود تنها یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان حقوق بازنشستگی می‌گیرند… رئیس‌جمهور اصلاً می دانی معدنکار یعنی چه؟ یک‌سال کار می‌کنیم شش ماه بیمه می‌دهند، دست آخر هم بیمه آرایشگری و کتابداری می‌دهند ولی سقف بیمه کار زیان آور به ما نمی‌دهند.»

عليرغم گذشت يك هفته از انفجار اين معدن، حکومت ايران از اعلام آمار واقعي قربانيان فاجعه طفره مي رود.

اين معدن500کارگر داشته است، اما ارگانهای ذیربط از اعلام این که هنگام وقوع انفجار چه تعدادی در درون معدن بوده اند سر باز می زنند. برخی از دست اندرکاران مي گويند این حادثه در ساعت تعویض شیفتها بوده که به معنای حضور شمار بیشتری از کارگران در اعماق زمین است. برخي از منابع در ابتدا شمار معدنچیان محبوس را تا 90 تن اعلام کردند اما بعدا تلاش کردند با اعلام آمارسازی؛ بر ابعاد تکاندهنده این فاجعه سرپوش بگذارند.

هادی حسینی دبیر کانون شوراهای اسلامی کار در استان گلستان گفت:«هنوز معلوم نیست که از مجموع ۶۰ کارگر مورد نظر چه تعداد در حادثه معدن جان خود را از دست داده اند». وی گفت که «تعدادی از این کارگران به سن بازنشستگی رسیده بودند و می بایست با استفاده از «مزایای قانون سختی و زیان آور» بازنشسته می شدند» (خبرگزاری حکومتی ایلنا- ۱۸ اردیبهشت).

عوامل بسيج كه سهامدار اصلي اين معدن با سکوت کامل در صدد لاپوشانی نقش خود در این فاجعه هستند. آنها در 12 ساعت اول بعد از انفجار به جاي رسيدگي به مجروحان و تلاش براي نجات جان معدنکاران، به سرعت به بسيج نيرو و استقرار يكان ويژه در محل دست زدند تا از اعتراضات كارگران و خانواده هايشان جلوگيري كنند.

همایون هاشمی نماینده مجلس رژیم از میاندوآب با اعتراف به گرسنگی کارگران در باره وضعیت معادن کشور می گوید: «در حال حاضر در حوزه انتخابیه بنده ۱۰۰ معدن وجود دارد که وضعیتش بدتر از منطقه یورت است. بارها به این وزرا تذکر دادم، اما اتفاقی نیفتاد … حدود ۲۲ ماه است که به برخی کارگران در این معادن حقوق پرداخت نشده و همین یک ماه پیش ۲۰۰معدنکار اخراج شدند» (خبرگزاری ایسنا- ۱۹ اردیبهشت).

در حقيقت انفجار اين معدن شرايطي را بوجود آورد كه موضوع مشكلات صنفي كارگران معدن و نارسايي هاي آنها مانند نداشتن بيمه و عدام پرداخت حقوق و بسياري ديگر از مشكلات كارگران با آن دست و پنجه نرم ميكنند، مطرح شود.

بی تردید کار در معدن یکی از مشاغل با درجه سختی بالاست که نیاز به امتیازات ویژه مشاغل سخت دارد. اما شاهد این هستیم که کارگران معدن درایران از برخی حقوق اولیه کارگری هم بی‌بهره هستند؛ به طوری که گاهی مواردی حیاتی مانند بیمه و محیط کار ایمن نیز از آنها سلب می‌شود.

نمونه بارز این بی انصافی در حق کارگران معدن، معدن آزاد شهر بود که بعد از انفجار، سیاهی تخلفات کارفرما در حق کارگران بیرون زد تا خطراتی که از سر قصور مدیریتی در محیط کار، امنیت جانی آنها را نشانه گرفته بود، اعماق زمین آزادشهر را تبدیل به مدفن آنها کند.

خروج از نسخه موبایل