یورش امنیتی به منزل خانواده پژمان توبره‌ریزی و مرگ نامادری‌اش

در شامگاه دوشنبه ۲۳ تیرماه، مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با یورش خشونت‌آمیز به منزل پدری پژمان توبره‌ریزی، زندانی سیاسی محبوس در زندان فشافویه، موجی از وحشت و اضطراب را برای اعضای این خانواده رقم زدند. این حمله که هدف اعلام‌شده‌اش “دستگیری برادر کوچکتر” و “کشف سلاح” عنوان شده بود، بدون ارائه هیچ مدرکی یا یافتن سلاح خاتمه یافت، اما به قیمت جانی سنگینی تمام شد: مرگ نامادری بیمار این زندانی سیاسی.

مرگ خانم فریبا احمدی در پی یورش شبانه

در جریان این تفتیش خشونت‌آمیز، خانم فریبا احمدی، نامادری پژمان توبره‌ریزی که به علت بیماری سرطان در بستر بود، در اثر حمله قلبی ناشی از شوک روانی ناشی از ورود ناگهانی مأموران جان باخت. منابع نزدیک به خانواده می‌گویند شدت یورش و تخریب وسایل منزل، چنان فضایی از رعب و اضطراب ایجاد کرد که باعث تشدید وضعیت جسمی این زن بیمار و در نهایت منجر به فوت او شد.

مراسم تدفین تحت کنترل امنیتی

مراسم خاکسپاری خانم احمدی روز بعد، سه‌شنبه ۲۴ تیر، در روستای بیله‌وار از توابع کرمانشاه با حضور پرشمار نیروهای امنیتی برگزار شد. گزارش‌ها حاکی از آن است که خانواده متوفی پیش از برگزاری مراسم، از سوی نهادهای امنیتی تهدید شده بودند تا درباره نقش نیروهای امنیتی در مرگ خانم احمدی سکوت اختیار کنند. حتی هشدار داده شد که هرگونه اطلاع‌رسانی مستقل، می‌تواند عواقب امنیتی برای سایر اعضای خانواده در پی داشته باشد.

همدستی نهاد درمانی با سرکوب امنیتی

در اقدامی که می‌توان آن را مصداق بارز تحریف حقیقت و پنهان‌کاری دانست، بیمارستان امام رضا کرمانشاه علت مرگ خانم احمدی را صرفاً “پیشرفت سرطان” اعلام کرد. این در حالی‌ست که خانواده، فشار روانی ناشی از یورش مأموران را عامل اصلی بروز حمله قلبی و مرگ نامادری پژمان توبره‌ریزی می‌دانند. چنین اقداماتی نشان از همکاری بخشی از سیستم درمانی با نهادهای امنیتی دارد و اعتماد عمومی به نهادهای خدماتی کشور را بیش از پیش متزلزل می‌سازد.

پژمان توبره‌ریزی؛ زندانی سیاسی تحت فشار جسمی و روانی

پژمان توبره‌ریزی، فعال مدنی ۳۲ ساله اهل کرمانشاه، پیش‌تر در زندان اوین زندانی بود و هم‌اکنون در زندان فشافویه به‌سر می‌برد. او از بیماری قلبی رنج می‌برد و در شرایط وخیم جسمی قرار دارد، اما مقامات زندان از ارائه خدمات درمانی به وی خودداری می‌کنند. این نوع محرومیت، مصداق بارز نقض حق دسترسی به مراقبت‌های درمانی و نوعی شکنجه خاموش علیه زندانیان عقیدتی در ایران است.

خروج از نسخه موبایل