مقدمه
گزارشهای رسیده از زندان اوین حاکی از تشدید وخامت جسمانی فاطمه ضیایی آزاد، زندانی سیاسی باسابقه و از بازداشتشدگان دهه ۶۰ است؛ زنی ۶۸ ساله که بخش بزرگی از چهار دهه گذشته را در بازداشت، بازجویی، شکنجه و حبس سپری کرده و اکنون در شرایطی نگهداری میشود که پزشکان نسبت به خطر مرگ زودرس او هشدار دادهاند. مطابق اطلاعات، ادامه نگهداری وی در زندان، بدون دسترسی به درمانهای حیاتی و در تضاد کامل با هشدارهای پزشکی قانونی و پزشکان معالج، جان او را در معرض تهدید مستقیم قرار داده است. این پرونده، نمونهای روشن از نقض سیستماتیک حقوق زندانیان بیمار توسط رژیم حاکم بر ایران است.
پیشینه بازداشت و روند پرونده
فاطمه ضیایی آزاد، مشهور به «حوریه»، متولد ۱۳۳۶ و دانشآموخته علوم سیاسی است. او طی دهه ۶۰ به دلیل فعالیتهای سیاسی خود بازداشت شد و بارها در سالهای بعد تحت تعقیب، محاکمه و حبس قرار گرفت. مجموع مدت زمان حبس او نزدیک به ۱۴ سال است.
در ۳۰ دی ۱۴۰۳، پس از بررسی پزشکی قانونی و صدور رأی رسمی مبنی بر «عدم تحمل کیفر»، او با بازخرید مابقی حکم خود (به مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان) آزاد شد. پزشکان در آن زمان بهصراحت اعلام کرده بودند که تداوم حبس، سلامت و حتی حیات او را تهدید میکند.
با وجود این هشدارها، نیمهشب ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ مأموران وزارت اطلاعات بدون ارائه حکم قضایی به منزل او یورش بردند، وسایل شخصیاش را ضبط کردند و وی را در حالی که در دوره درمان بود، بازداشت و منتقل کردند. خانواده میگویند هیچ توضیحی درباره علت بازداشت ارائه نشد و مأموران حتی نسخههای دارویی او را نیز با خود بردند.
به گفته منابع نزدیک به خانواده، پیش از انتقال به اوین، او ۴۰ روز در بازداشتگاه نوپو نگهداری شد؛ مکانی که بهشدت محدود و فاقد امکانات درمانی است. طی این مدت، او در اثر بیماریهای مزمن بارها دچار حملات جسمی شد اما هیچ خدمات درمانی دریافت نکرد.
وخامت شدید وضعیت جسمانی: خطر مرگ زودرس
بر اساس شهادت نزدیکان خانواده، وضعیت سلامت فاطمه ضیایی در هفتههای اخیر «به مرحله هشدار» رسیده است. او به اماس پیشرفته مبتلاست؛ بیماریای که نیازمند درمان منظم، آرامش روانی، محیط بدون تنش و مراقبت پزشکی پایدار است. با این حال، شرایط زندان و محرومیت درمانی باعث تشدید ناگهانی علائم شده است.
به گفته یک منبع آگاه:
«هرگونه بیتوجهی بیشتر میتواند به مرگ زودرس او منجر شود. پزشکان بارها هشدار دادهاند که حتی یک دوره کوتاه حبس برای او خطرناک است، اما نه تنها رسیدگی لازم صورت نگرفته بلکه فشارها و محدودیتها هم بیشتر شده است.»
بیماریهای او شام:
- اماس پیشرفته همراه با اختلالات حرکتی شدید
- عفونت ریه شبیه سل با پیشرفت نگرانکننده
- بیماری مزمن مثانه و عفونتهای مکرر
- مشکلات کبدی
- ضعف شدید جسمانی، دردهای پیدرپی و مشکلات تنفسی
پزشکان تأکید کردهاند که وقفه در درمان اماس میتواند به ناتوانی دائمی منجر شود و عفونت ریه او در مرحلهای است که بدون مراقبت ویژه در بیمارستان، «خطرناک و تهدیدکننده حیات» است.
ابهام در روند دادرسی و محرومیت از حق دفاع
در ۱۲ مهر ۱۴۰۴، او برای تفهیم اتهام به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست ابوالقاسم صلواتی منتقل شد. وکیل او در این جلسه با استناد به رأی پزشکی قانونی و مدارک پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان برای بازخرید حکم، درخواست توقف روند قضایی را ارائه کرد.
با این وجود، روند پرونده همچنان در وضعیت بلاتکلیف قرار دارد. به گفته منابع حقوقی، وکیل او بارها برای ارائه دفاعیات به شعبه مراجعه کرده اما اجازه ورود به ساختمان دادگاه به او داده نشده است.
این شیوه برخورد، نمونهای روشن از نقض حق دفاع، بیطرفی قاضی، و بیتوجهی به تشخیص پزشکی قانونی است.
نقض مقررات داخلی و بازداشت شبانه بدون حکم قضایی
بازداشت شبانه فاطمه ضیایی در ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، بدون ارائه حکم قضایی، نقض صریح مقررات آیین دادرسی کیفری است. یک منبع نزدیک به خانواده میگوید:
«یورش نیمهشب بدون حکم، در حالی که او در حال درمان بیماریهای مزمن خود بود، مصداق آزار و اذیت عمدی است. پزشکان پیشتر گفته بودند هرگونه تنش یا فشار میتواند او را از پا درآورد»
خانواده بارها درخواست کردهاند که او برای درمانهای ضروری به بیمارستان منتقل شود، اما یا پاسخی نگرفتهاند یا با تأخیرهای عمدی روبهرو شدهاند.
تحلیل حقوقی: نقض تعهدات بینالمللی رژیم حاکم بر ایران
پرونده فاطمه ضیایی نمونه آشکار نقض چند ماده کلیدی از اسناد حقوق بشری است:
۱. ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (حق حیات)
محروم کردن زندانی بیمار از درمان حیاتی، عملاً تهدید مستقیم حق حیات است.
۲. ماده ۷ میثاق (ممنوعیت شکنجه و رفتار غیرانسانی)
نگهداری فرد مبتلا به اماس پیشرفته و عفونت ریوی، بدون دارو و در شرایط سخت، مصداق رفتار بیرحمانه و غیرانسانی است.
۳. ماده ۱۰ میثاق (رفتار انسانی با زندانیان)
طبق این ماده، زندانی باید در محیطی انسانی نگهداری شود؛ محرومیت درمانی و بیتوجهی به هشدارهای پزشکی کاملاً در تضاد با این الزام است.
۴. قواعد نلسون ماندلا
این قواعد تأکید میکنند که زندانیان باید به همان سطح خدمات درمانی جامعه خارج دسترسی داشته باشند. رژیم حاکم بر ایران این اصل را کاملاً نادیده گرفته است.
ابعاد انسانی: فرسایش تدریجی جسم و روان
فاطمه ضیایی، مادر دو فرزند و زنی ۶۸ ساله است که بخش بزرگی از زندگی خود را در سایه حبس و محرومیت گذرانده است. تحمل فشارهای روانی و جسمانی زندان، بهویژه در سن بالا و با بیماریهای مزمن، پیامدهای جبرانناپذیری دارد.
نگهداری او در این شرایط، نمونهای از «مرگ خاموش» است؛ سیاستی که در سالهای اخیر علیه زندانیان سیاسی بیمار بارها بهکار رفته است.
به گفته منبع نزدیک به خانواده:
«فاطمه دیگر توان راه رفتن بدون کمک را ندارد. حتی انجام کارهای ساده روزمره برایش دشوار شده است»
ابعاد اجتماعی و الگوی تکرارشونده
محرومیت درمانی زندانیان سیاسی در ایران یک روند موردی نیست، بلکه بخشی از سیاست سرکوب ساختاری است. دهها زندانی سیاسی در سالهای اخیر به دلیل عدم رسیدگی پزشکی دچار ناتوانی دائمی یا مرگ شدهاند. استمرار این روند، نشاندهنده استفاده حاکمیت از فرسایش جسمی بهعنوان ابزار فشار و حذف سیاسی است.
جمعبندی و فراخوان به اقدام
پرونده فاطمه ضیایی آزاد، بازتابی روشن از نقض سیستماتیک حقوق زندانیان سیاسی بیمار توسط رژیم حاکم بر ایران است. ادامه نگهداری او در زندان، با وجود هشدارهای پزشکی قانونی و پزشکان متخصص، مصداق آشکار نقض حق حیات، شکنجه و بیتوجهی عمدی به قوانین بینالمللی است.
در شرایط کنونی، خطر مرگ زودرس او کاملاً جدی است و انتقال فوری وی به بیمارستان تخصصی و توقف روند قضایی یک ضرورت انسانی و حقوقی محسوب میشود.








