مقدمه
حق تحصیل در ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده ۱۳ میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ماده ۲۸ کنوانسیون حقوق کودک بهعنوان یک حق بنیادین بشر تضمین شده است. اما در ایران، این حق بهطور سیستماتیک نقض میشود. با وجود میلیاردها دلار درآمد نفتی، میلیونها کودک ایرانی از تحصیل محروماند و مدارس و دانشگاهها بهجای محیط یادگیری، به صحنه تبعیض، فقر و سرکوب بدل شدهاند.
ترک تحصیل و بیسوادی
آمار رسمی نشان میدهد که در سال تحصیلی ۱۴۰۲–۱۴۰۱ دستکم ۹۲۹,۷۹۸ دانشآموز از تحصیل بازماندند، در حالیکه نمایندگان مجلس رژیم رقم را تا دو میلیون کودک محروم اعلام کردهاند. یونیسف نیز شمار بازماندگان را بیش از یک میلیون نفر تخمین زده است.
در کنار آن، عبدالرضا فولادوند، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی، اذعان کرده است که همچنان ۱۸ میلیون ایرانی بیسواد یا کمسواد هستند (تسنیم، دی ۱۴۰۳). در مقطع متوسطه دوم بیش از ۵۵۶ هزار نوجوان ۱۵ تا ۱۷ ساله ترک تحصیل کردهاند و در ابتدایی نرخ ترک تحصیل به ۱.۲٪ رسیده است. علاوه بر این، گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد ۴۲٪ از کودکان پایان دوره ابتدایی حتی مهارت خواندن پایه را ندارند.
فقر و هزینههای آموزش
فقر گسترده و هزینههای سنگین، مهمترین عامل بازماندن کودکان از تحصیل است. امیر تویسرکانی، نایبرئیس تولیدکنندگان لوازمالتحریر، اذعان کرده که خانوادههای حدود ۵ میلیون دانشآموز توان خرید لوازمالتحریر ساده را ندارند (شهریور ۱۴۰۴). قیمت روپوش مدارس به بیش از ۱.۵ میلیون تومان رسیده؛ معادل بیش از یک هفته دستمزد کارگر.
۷۰٪ بازماندگان از تحصیل در پنج دهک پایین درآمدی قرار دارند. در مقابل، حدود یک میلیون کودک در مدارس خصوصی با شهریههای ۳۵ تا ۸۰ میلیون تومان در سال تحصیل میکنند. این شکاف طبقاتی آشکار، اصل برابری آموزشی را نقض میکند. همچنین، سرانه هزینه آموزشی در ایران تنها ۳۰۰ دلار است، در برابر میانگین جهانی ۹,۳۱۳ دلار.

گروههای محروم مضاعف
برخی گروهها بهطور مضاعف از آموزش محروم شدهاند:
- کودکان کار: نزدیک به ۴۸.۷٪ آنان از تحصیل بازماندهاند و بیش از ۲۱٪ دچار سوءتغذیهاند.
- دختران و ازدواج اجباری: یونیسف گزارش داده ۱۷٪ زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله پیش از ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند. تنها در یک دهه، بیش از یک میلیون دختر زیر ۱۸ سال مجبور به ازدواج شدهاند و دستکم ۱۵ هزار دختر پیش از ۱۵ سالگی مادر شدهاند. در سیستان و بلوچستان، ۴۶٪ دختران به دلیل نبود دبیرستان یا ناامنی مسیر ترک تحصیل میکنند.
- اقلیتهای مذهبی: تنها در سال ۱۳۹۷، ۵۸ دانشجوی بهایی به دلیل عقایدشان از تحصیل محروم شدند.
- پناهجویان افغان: فشار مضاعفی بر مدارس فرسوده وارد کردهاند و به تراکم شدید کلاسها منجر شدهاند.
- کودکان دارای معلولیت: حدود ۱۵٪ از این کودکان بهطور کامل از تحصیل بازماندهاند (یونیسف).
مدرسه یا زندان؟ سرکوب دانشآموزان و دانشجویان
در قیام ۱۴۰۱، دستکم ۱۷۰۰ دبیرستان شاهد اعتراضات دانشآموزی بودند. دختران در صف مقدم ایستادند. غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه، در اردیبهشت ۱۴۰۴ اعتراف کرد که بیش از ۹۰ هزار دانشآموز، دانشجو و معلم بازداشت شدند.
در میان جانباختگان مستند این قیام، بیش از ۵۹۹ نفر شناسایی شدهاند که شامل دستکم ۷۸ کودک زیر ۱۸ سال و ۹۴ زن است. اسناد موجود حداقل ۱۴ دانشآموز و دانشجو را بهطور قطعی در میان جانباختگان ثبت کرده است. صدها نوجوان و جوان دیگر نیز در خیابانها با گلوله کشته شدند یا در زندانها زیر شکنجه و پای چوبه دار جان باختند.
در آستانه مهر ۱۴۰۴، دو دانشجوی نخبه، امیرحسین مرادی و علی یونسی، از زندان اوین پیامی منتشر کردند:
«آنچه دستهای ما را از زندان تا دانشگاه پیوند میدهد، ایستادگی در برابر هر شکل از دیکتاتوری است. اگر سلول زندان میتواند صحنه مبارزه شود، کلاس درس نیز میتواند به میدان آزادی بدل شود.»

فروپاشی کیفیت و امنیتیسازی
زیرساخت آموزشی ایران در بحران است: بیش از ۱۰۲ هزار کلاس کمبود و ۱۲۰ هزار کلاس فرسوده وجود دارد. در تهران، ۸۰٪ مدارس در وضعیت ناایمن قرار دارند. هزاران کودک در مدارس کانکسی یا سنگی تحصیل میکنند.
در آزمون بینالمللی PIRLS 2021، دانشآموزان ایرانی با نمره ۴۱۳ در قعر جدول جهانی قرار گرفتند. با این حال، به جای بهبود کیفیت، دولت توافقی با نیروی انتظامی امضا کرد تا پلیس علاوه بر «برقراری امنیت»، بر تدوین محتوای درسی نیز نظارت کند. وزیر آموزش و پرورش هنگام امضای این توافق خود را «سرباز رادان» یعنی تابع فرمانده نیروهای امنیتی معرفی کرد.

موضعگیری سازمانهای بینالمللی درباره حق تحصیل در ایران
نهادهای بینالمللی بارها نسبت به نقض سیستماتیک حق تحصیل در ایران هشدار دادهاند:
- یونیسف (UNICEF): در گزارشهای سالانه تأکید کرده که بیش از یک میلیون کودک ایرانی از تحصیل محروماند و کودکان کار، دختران، کودکان دارای معلولیت و پناهجویان افغان بیشترین آسیب را میبینند.
- یونسکو (UNESCO): ایران را به دلیل اختصاص کمتر از ۲٪ تولید ناخالص داخلی به آموزش، کشوری عقبمانده از تعهدات «آموزش برای همه» معرفی کرده است.
- شورای حقوق بشر سازمان ملل (UNHRC): گزارشگران ویژه حقوق بشر در ایران بارها محرومیت سیستماتیک اقلیتهای مذهبی، بهویژه بهائیان، از تحصیل را محکوم کردهاند.
- کمیته حقوق کودک سازمان ملل (CRC Committee): در بررسیهای ادواری (۲۰۱۶ و ۲۰۲۰) نگرانی جدی درباره ازدواج زودهنگام دختران و محرومیت کودکان افغان و دختران ایرانی از تحصیل ابراز کرده است.
این مواضع نشان میدهد که بحران آموزشی در ایران نه یک مشکل داخلی، بلکه یک نقض آشکار تعهدات بینالمللی است که جامعه جهانی بارها آن را ثبت و محکوم کرده است.
تحلیل حقوق بشری و نتیجهگیری
سیاستهای رژیم ایران نقض آشکار تعهدات بینالمللی است:
- اعلامیه جهانی حقوق بشر (ماده ۲۶) – حق آموزش رایگان و برابر.
- میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ماده ۱۳) – تضمین دسترسی همگانی به آموزش.
- کنوانسیون حقوق کودک (مواد ۲۸ و ۳۷) – حق آموزش و منع بازداشت و شکنجه کودکان.
- میثاق حقوق مدنی و سیاسی (مواد ۶، ۷، ۱۹ و ۲۱) – حق حیات، آزادی بیان و تجمع.
پیامد این نقضها روشن است: بازتولید فقر و نابرابری، نابودی فرصتهای برابر و محرومیت یک نسل کامل از آینده.
از این رو، ما از یونیسف و شورای حقوق بشر سازمان ملل میخواهیم:
- نقض حق تحصیل در ایران را بهعنوان یک بحران فوری حقوق بشری اولویت دهند.
- دولت ایران را برای پایان دادن به تبعیض و امنیتیسازی مدارس تحت فشار قرار دهند.
- برنامهای فوری برای حمایت از کودکان محروم، بهویژه دختران، اقلیتها و کودکان کار تدوین کنند.
