نان به بهای جان – قتل های خودسرانه توسط نیروهای حکومتی

نان به بهای جان - قتل های خودسرانه توسط نیروهای حکومتی

نان به بهای جان – قتل های خودسرانه توسط نیروهای حکومتی

مانیتورینگ حقوق بشر ایران دستکم ۱۰ مورد از قتل های خودسرانه در ماه ژوئن ۲۰۲۲ را به ثبت رسانده است.

همچنین در این ماه دستکم ۲۵ تن از شهروندان در پی شلیک مستقیم یا ضرب و شتم نیروهای حکومتی زخمی و مجروح شدند.

لازم به تاکید است که اکثر شهروندانی که توسط نیروهای حکومتی جان باخته اند و یا زخمی و مجروح شده اند، از کولبران و سوختبرانی بودند که در پی لقمه ای نان بودند.

در یک نمونه روز یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ نیروهای نظامی پاسگاه نایین در محور نایین به اصفهان با خودروی نظامی اقدام به تعقیب خودروی یک شهروند بلوچ کرده و با ضربه زدن به سپر خودرو باعث واژگونی آن شده و راننده به نام ساسان کاشانی ۲۳ جان خود را در این تصادف عمدی از دست داد؛ وی اهل زاهدان و ساکن یزد بود.

روز ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ در پی تیراندازی مستقیم نیروهای مرزبانی پاسگاه ۷۲ میرجاوه یک کودک از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد؛ گفته می شود که این کودک در حال حمل یک کارتن انبه بوده است.

روز سه شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ یک کولبر ۱۷ ساله به نام صهیب قیطولی اهل جوانرود در پی ضرب و شتم نیروهای حکومتی در مرز نوسود زخمی شد.

روز شنبه ۴ تیر ۱۴۰۱ یک کودک سوختبر به نام علی نورزهی ۱۶ ساله اهل روستای دهنو در حد فاصل نقطه صفر مرزی میلک از توابع شهرسنان هیرمند در پی شلیک مستقیم نیروهای حکومتی به سر وی، جان خود را از دست داد.

همچنین روز سه شنبه ۷ تیر ۱۴۰۱ تعقیب و گریز نیروهای مرصاد پاسگاه سال آباد در شمال بلوچستان با یک خودروی سوختبر که منجر به واژگونی و حریق خودرو شده یک جوان سوختبر به نام علی سرگزی مجروح و برادر وی که ۱۱ سال بیشتر سن نداشت جان خود را از دست داد.

باید به این نکته تاکید کرد که سختی ها و مشکلات شغل هایی مانند کولبری و سوختبری، تنها کسانی را که به این شغل ها مشغول می باشند را دربرنمی گیرد و تبعات آن دامن خانواده های آنا را نیز می گیرد.

خانواده هایی که مردان و پسرانشان برای امرار معاش در شرایط سخت اقتصادی ایران برای لقمه ای نان در شغل هایی مانند کولبری و سوختبری جان خود را از دست می دهند و یا زخمی و مجروح می شوند؛ بسا بیشتر در معرض سختی زندگی قرار می گیرند.

در حالیکه کولبران به خاطر حمل یک عدد یخچال یا چند کارتن سیگار و سوختبران به دلیل حمل یک گالن سوخت مورد حمله نیروهای حکومتی قرار می گیرند، سالانه در کشور بیش از ۲۵ میلیارد دلار کالای قاچاق از معابر رسمی وارد کشور می شود.

کولبر در ادبیات ایران به کسانی گفته می شود که برای امرار معاش، بارهای سنگین و غیرمتعارف را بر پشت خود حمل کرده و در مناطق مرزی با عبور از راه های بسیار خطرناک به مقصد می رسانند.

کولبری بیشتر در مناطق غربی کشور به ویژه مناطق کردی رواج دارد. کولبری بسیار خطرناک به شمار می رود. از یک سو آسیب های جسمی به دلیل سنگینی بار، احتمال پرت شدن از کوه، یخ زدن در برف و دیگر حوادث طبیعی کولبران را تهدید می کند و از سوی دیگر ماموران حکومتی با شلیک گلوله به کولبرها باعث کشته و یا زخمی شدن آنان می شوند.

در حقیقت کولبری با کرامت و ارزش های انسانی همخوانی ندارد؛ و نمی توان آن را به عنوان یک شغل تعریف شده به شمار آورد. کولبری را نوعی برده داری نوین می دانند.

باید به این نکته نیز اشاره کرد که بیش از ۴۰ درصد از کولبران از تحصیل کردگان و دارای مدارک دانشگاهی هستند، اما به دلیل بیکاری به این شغل روی آورده اند.

کولبری تنها توسط مردان انجام نمی شود بلکه فشار اقتصادی منجر به این شده است که برخی از زنان و دختران و حتی کودکان نیز به این شغل پرمخاطره روی بیاورند.

کودکان مجبوردند چند برابر وزن خود را روی دوششان بگذارند و عواقب جسمی چنین کاری تا پایان عمر دامن گیر آنها خواهد بود و همچنین آنان همواره با خطر سقوط به دره و کشته شدن توسط ماموران حکومتی مواجه هستند.

باید به این نکته نیز اشاره کرد که در قانون کار ایران، کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع می باشد. این قانون نه در کلان شهرهای مرکزی و طبعا نه در شهرهای مرزی مورد توجه هیچ یک از نهادهای زیربط نیست.

در شرایطی که کارشناسان حکومتی می گویند که وزن یک کوله پشتی مدرسه نباید بیشتر از یک دهم وزن دانش آموز باشد زیرا باعث اخلال در ستون فقرات و به خطر انداختن سلامتی دانش آموز خواهد شد، کودکان کولبر اغلب هر بار محموله ای به مراتب سنگین تر از وزن خودشان را به تکیه بر ستون فقراتشان حمل می کنند.

علت روی آوردن به کولبری وضعیت بحرانی اقتصادی ایران و شرایط وخیم معیشتی و بیکاری گسترده می باشد و حکومت حاکم بر ایران نیز فرصت های شغلی برای مردم فراهم نمی کند که منجر به این شده است که مردم ناگزیر جهت امرار معاش به شغل های کاذب و نامتعارف روی آورند. شغل هایی نظری زباله گردی، سوختبری، کولبری و … که از جمله شغل های نامتعارف می باشند؛ شغل هایی که با ریسک های بسیار و آسیب های جبران ناپذیر به سلامتی فرد همراه هستند.

سوختبری یکی از شغل های نامتعارف و خطرناک است که در مرزهای شرقی ایران به ویژه در بلوچستان رواج دارد.

سوختبران با حمل چند گالن سوخت بر روی دوش یا موتور یا با ماشین هایی مثل وانت و توئیتا به خاک کشور همسایه رفته و با فروش آن درآمد اندکی کسب می کنند.

خطری که سوختبران را تهدید می کند ناشی از برخورد نیروی انتظامی و سپاه پاسداران و ماموران مرزی است. آنها به روی سوختبران آتش باز می کنند. برخی از آنها در نتیجه اصابت مستقیم گلوله و برخی پس از آتش گرفتن موتور یا خودرو در اثر سوختگی جان خود را از دست می دهند.

این شغل نتیجه گسترش فقر و بیکاری در این منطقه است.

در استان محروم سیستان و بلوچستان هیچگونه زیرساخت های صنعتی و تولیدی وجود ندارد. نرخ بیکاری در این استان را در برخی مناطق به ۶۰ درصد رسانده است. همین امر باعث شده است که بسیاری از جوانان با به خطر انداختن جان خود به مشاغلی چون سوختبری روی بیاورند.

هدف قرار دادن سوختبران بلوچ با گلوله به خاطر چند گالن سوخت، در حالی صورت می گیرد که سپاه پاسداران و دیگر ارگان های حکومتی با کشتی و تانکر به قاچاق سوخت از طریق معابر مختلف مرزی مشغولند.

مانیتورینگ حقوق بشر ایران نسبت به شلیک های بی ضابطه نیروهای حکومتی و مورد هدف قرار دادن شهروندان ایرانی و قتل های خودسرانه آنها بخصوص کولبران و سوختبران که برای امرا معاش خود به این شغل روی آورده اند، هشدار داده و تمامی ارگان های حقوق بشری را به محکوم کردن حکومت ایران فرا می خواند.

خروج از نسخه موبایل