مرگ پرستار ۳۲ ساله، سارا دلدار: قربانی سرکوب اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در ایران

سارا دلدار، پرستار و زندانی سیاسی ۳۲ ساله که در جریان اعتراضات سراسری ایران در سال ۱۴۰۱ دستگیر شده بود، به دلیل عفونت‌های شدید ناشی از وجود ساچمه‌های موجود در بدن و سرش به‌طور غم‌انگیزی درگذشت. دلدار که ۹ ماه پس از آزادی مشروط برای درمان آزاد شده بود، بر اثر این عفونت‌ها در بیمارستانی در رشت جان باخت.

سارا دلدار ابتدا در جریان اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ ایران دستگیر و سپس در زندان لاکان رشت زندانی شد. او در دوران حبس خود شکنجه‌های شدیدی را تحمل کرد که وضعیت جسمانی او را وخیم‌تر کرد. در مدت حبس، سارا از جراحات ناشی از ساچمه‌هایی که به درستی درمان نشده بودند، رنج می‌برد. در دی ماه ۱۴۰۲، مقامات او را به‌طور مشروط برای درمان آزاد کردند، اما عفونت‌ها تا آن زمان آسیب‌های غیرقابل جبرانی وارد کرده بودند.

در شش ماه پایانی زندگی خود، سارا دلدار در حالت نباتی بود و با عفونت‌های رو به وخامت دست و پنجه نرم می‌کرد. سرانجام او پس از یک مبارزه طولانی و دردناک، روز شنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۳، در بیمارستانی در رشت درگذشت.

سارا دلدار پرستاری شجاع بود که در جریان اعتراضات، خود را وقف کمک به مجروحان کرد. او برای بسیاری، به ویژه زنان ایران، نماد شجاعت و استقامت شد. با این حال، مقامات ایرانی شرایط پیرامون مرگ او را به شدت کنترل کردند. گزارش‌ها حاکی از آن است که مقامات اطلاعاتی به خانواده او فشار آورده‌اند تا مرگ او را علنی نکنند. به همین دلیل، مراسم تدفین وی تنها با حضور تعداد کمی از اعضای خانواده برگزار شد.

دلدار پیش از مرگ نابهنگام خود، تجربیات و احساساتش را در پستی در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشت. او در این پست به زمان حبس خود اشاره کرد و از فشارهای روحی و جسمی آن دوران، تلاشش برای کمک به هم‌زندانیان و درد و رنج مداومی که به دلیل وجود ساچمه در بدنش تجربه می‌کرد، سخن گفت. در بخشی از این پست نوشته بود:

«هیچ پشیمانی ندارم که به زخمی‌ها کمک کردم و پای وجدانم ایستادم. هیچ‌وقت غیر از راستی ننوشتم، حتی در زمان زندان. بعد از آزادی هم، فکرم در زندان ماند، پیش زن‌هایی که به آن‌ها کمک کردم… اما عفونت‌ها بدتر شد و من دیگر آن فرد قبلی نیستم. طحال، کلیه‌ها و تخمدان‌هایم در حال از کار افتادن هستند. با تمام دردها، به تمام شیرزنان سرزمینم افتخار می‌کنم و روحم پیش خواهرانم در زندان است.»

مرگ سارا دلدار روشن‌کننده نقض گسترده حقوق بشر در ایران است، به‌ویژه بدرفتاری‌های غیرانسانی با زندانیان سیاسی و نبود مراقبت‌های پزشکی مناسب برای افرادی که در جریان اعتراضات زخمی یا بازداشت شده‌اند. پرونده او یکی از نمونه‌های بسیاری است که سرکوب مداوم کسانی که در برابر حکومت ایران ایستادگی می‌کنند را نشان می‌دهد.

مرگ دلدار هم‌زمان با افزایش تنش‌ها در آستانه سالگرد اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ رخ داد، زیرا مقامات ایرانی تلاش‌های خود را برای خاموش کردن اعتراضات افزایش داده‌اند. با وجود تلاش‌های آن‌ها برای مخفی نگه داشتن مرگ دلدار، داستان او همچنان گواهی بر مقاومت و شجاعت معترضان ایران، به‌ویژه زنان این کشور است.

خروج از نسخه موبایل