زینب جلالیان، تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد در ایران، بیش از هجده سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندانهای مختلف کشور محبوس مانده است. او با وجود فشارها، شکنجهها و بیماریهای جدی، همچنان با صدایی استوار از درون زندان سخن میگوید؛ صدایی که نه تنها شهادتی از رنجهای شخصی است، بلکه فراخوانی برای همبستگی جهانی علیه سرکوب در ایران محسوب میشود.
شهادتی از «زندهبهگور شدن» در زندان
در تازهترین نامهاش از زندان یزد، جلالیان از شرایط طاقتفرسایی مینویسد که خود و هزاران زندانی سیاسی دیگر با آن روبهرو هستند: محرومیت از درمان، فشار بر خانوادهها، تبعیض مضاعف علیه زنان زندانی، و حتی سلب ابتداییترین حقوق انسانی مانند ملاقات و دسترسی به دارو. او این تجربهها را «زنده به گور شدن» در پشت دیوارهای بلند زندان توصیف میکند.
با وجود این همه فشار، آنچه نامه او را متمایز میسازد، ایستادگی در برابر تسلیم است. جلالیان خود را «در سمت درست تاریخ» میبیند و با استعارهای شاعرانه مینویسد: «خواستند ما را دفن کنند، غافل از اینکه ما بذر بودیم و جوانه زدیم.»
مقاومت زنانه در دل مردسالاری
زینب جلالیان در نامهاش به رنجهای مضاعف زنان زندانی اشاره میکند: جدایی از خانواده و فرزند، محرومیت از آزادی، و فشارهای جسمی و روحیای که بر زنان، بهویژه در جامعهای مردسالار، سنگینتر است. او از بیماریهای جسمی و روانی خود میگوید که به دلیل سالها بیتوجهی مسئولان زندان به مرزهای خطرناک رسیده، اما همچنان امید و مقاومت را سلاح اصلی خود میداند.
از شکنجه تا محاکمه ناعادلانه
جلالیان در سال ۱۳۸۶ در جاده کرمانشاه – سنندج بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات منتقل شد. او در جریان بازجوییها تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفت، از جمله ضربات کابل به کف پا، تهدید به تجاوز و ضربه سخت به سر که باعث بیهوشیاش شد.
در آذر ۱۳۸۷، دادگاه انقلاب کرمانشاه او را بدون حضور وکیل مدافع به اعدام محکوم کرد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد و تنها در سال ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت. طی این سالها، او بارها برای گرفتن اعتراف اجباری تحت فشار قرار گرفت، اما هیچگاه تسلیم نشد.
فراخوانی برای عدالت و همبستگی
نامه جلالیان صرفاً روایت شخصی از رنجهای زندان نیست؛ بلکه فراخوانی جهانی است برای پایان دادن به اعدام، تبعیض جنسیتی، تبعیض قومی و دینی، و دستگیریهای خودسرانه در ایران. او هشدار میدهد که سکوت در برابر این جنایتها، به معنای همراهی با رژیم سرکوبگر خواهد بود.