حبس یک زندانی با معلولیت ذهنی و روانی بمدت یک سال و نیم در سلول انفرادی
وزارت اطلاعات و عوامل زندان، برای پروژه سازی، یک زندانی با معلولیت ذهنی و روانی را به رغم وجود پرونده مستند اختلال روانی وی، در سلول انفرادی و تحت فشار و شکنجه نگه داشته‌اند.
در خبرهای منتشر شده آمده است یک زندانی با معلولیت ذهنی و روانی که سید شهاب شریفی نسب نام دارد، به مدت یک سال و پنج ماه است که در انفرادی زندان گوهردشت (رجایی شهر) نگهداری می‌شود. این زندانی قربانی پروژه سازی‌های وزارت اطلاعات می‌باشد.
سید شهاب شریفی نسب، فرزند احمد، اهل اهواز است و در تاریخ ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۹۳ بازداشت شد. وی که از معلولیت ذهنی و اختلال روانی حاد رنج میبرد، پس از بازداشت پدر، مادر، خواهر و دامادشان و اعمال فشار علیه آنها، در زیر شکنجه تن به اعتراف دروغین علیه خود داد، وی مجبور شد در مستندی با مضمون تلاش برای بمب‌گذاری حاضر شود و شرکت خود را در این کار بپذیرد.
شهاب ابتدا به عضویت در یکی از گروه‌های اهوازی متهم شد ولی پس از مدتی اتهام او به هواداری از گروه داعش تغییر یافت.
وی با اینکه پرونده مستند اختلال روانی در بیمارستان نفت اهواز دارد و خانواده‌اش بارها این مساله را به دادستان و مراجع ذیربط اطلاع داده‌اند، اما نه تنها ترتیب اثری به شکایت آنها داده نشده بلکه این زندانی در زندان به شدت مورد آزار و شکنجه‌های مختلف قرار گرفته است.
سید شهاب در تاریخ ۵ تیرماه ۱۳۹۹، به یکی از سلولهای انفرادی بند امن زندان گوهردشت (رجایی شهر) منتقل و سرانجام پس از گذشت بیش از ۱۷ماه، در ۱۶ آذر سال جاری، به بند ۷ این زندان منتقل شد.
وی به عناوین مختلف توسط محرمی، مسئول بند اطلاعات، شهبازی، دفتردار زندان، محسن منصوری و احسان دوست، افسران زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفته که موجب وخامت حال وی شده و در یک مورد نیز باعث شکستگی این زندانی از ناحیه لگن شده است.
سید شهاب شریفی نسب، توسط دادگاه انقلاب از بابت اتهام بغی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. این در حالی است که او در تمام مراحل دادرسی (بازداشتگاه، بازپرسی و دادگاه) از حق داشتن وکیل محروم بوده است.
برای بسیاری از کسانی که معلولیت ندارند، قابل تصور نیست که مکان‌های فیزیکی و همچنین مناسبات اجتماعی تا چه حد می‌تواند برای افراد دارای معلولیت مشکل ایجاد کند.
تصور کنید چیزی نمی‌بینید و نمی‌شنوید و در همان حال در محکمه‌ای قرار گرفته‌اید که در آن دارند درباره زندگی شما حکم می‌دهند. اوضاع شبیه یک دادگاه غیابی است، با این فرق که شما حضور دارید و بعد از تمام شدن دادگاه ممکن است مجازات شوید.