رژیم در آستانه سقوط، آغاز پروژهای تازه برای قتلعام
جهان سکوت کرد و دژخیمان، بار دیگر جانهای پاک را به مسلخ بردند
در حالیکه سازمانهای بینالمللی، مدافعان حقوق بشر و خانوادههای زندانیان ماهها برای توقف اعدامهای سیاسی تلاش کردند، سحرگاه یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴، رژیم ملایان دو زندانی سیاسی، مهدی حسنی و بهروز احسانی را در سکوت، بدون اطلاع خانواده و بدون حق آخرین ملاقات، با نقض آشکار عدالت قضایی به دار آویخت.
همزمان، گارد ویژه با فرماندهی مقامات امنیتی، به بندهای سیاسی زندان قزلحصار یورش برد. دهها زندانی مورد ضربوشتم قرار گرفتند و به سلولهای انفرادی منتقل شدند. سعید ماسوری، قدیمیترین زندانی سیاسی ایران، در اقدامی ناگهانی و بدون حکم قانونی، به زندان زاهدان تبعید شد؛ تبعیدی که زندانیان آن را مقدمه «قتلعام در سکوت» میدانند.
خواهر سعید ماسوری در حساب رسمی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«امروز سعید پس از ۲۵ سال زندان، بیاطلاع و بیحکم به زندان زاهدان تبعید شد؛ جایی دورافتاده و با شرایط دشوار. این تبعید جان او را تهدید میکند.»
نشانهها نگرانکنندهاند. شباهت این اقدامات با وقایع مرداد ۱۳۶۷، زمانیکه ۳۰ هزار زندانی سیاسی بدون محاکمه اعدام شدند، غیرقابل انکار است.
یک قتلعام دیگر در چشمانداز است — و اگر جهان بار دیگر سکوت کند، بازهم هزاران انسان قربانی خواهند شد.
الگوی نسلکشی ۶۷: چگونه آغاز شد؟
قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ یکی از تاریکترین و مستندترین جنایات رژیم ملایان است که توسط گزارشگر ویژه سازمان ملل، جاوید رحمان، «جنایت علیه بشریت» و از منظر برخی حقوقدانان بینالمللی «نسلکشی ادامهدار» توصیف شده است. این قتلعام با الگویی مشخص و سازمانیافته انجام شد:
- قطع ارتباط کامل با خانوادهها: تلفنها، ملاقاتها و نامهها همگی متوقف شدند.
- انتقالهای ناگهانی: زندانیان شبانه یا پنهانی به محلهایی ویژه منتقل شدند.
- محاکمههای چنددقیقهای: با پرسشهایی مانند «آیا هنوز بر مواضع خود هستید؟»
- اجرای اعدامها در سکوت مطلق: بدون اطلاع خانوادهها، دفن در گورهای جمعی.
- تهدید و انکار: خانوادهها از برگزاری سوگواری یا پیگیری قانونی منع شدند.
امروز، بار دیگر این الگو، با دقت و خشونتی مشابه، در حال بازسازی و اجرای مجدد است.
شواهد تکرار الگوی ۶۷ در سال ۱۴۰۴
دستگیریهای گسترده:
در جریان جنگ ۱۲ روزه، بیش از ۲۰۰۰ نفر در سراسر کشور بازداشت شدند.
۱۸ دختر زیر ۱۸ سال تنها در مهاباد بازداشت شدند.
۷ تبعه خارجی نیز در استانهای مختلف دستگیر شدند.
افزایش اعدامها و تداوم چرخه مرگ:
موجی تازه از اعدامها در تیرماه شامل ۸۲ اعدام، و مجموعاً ۴۸۷ اعدام در چهار ماه اول ۱۴۰۴ به اجرا درآمد.
احکام جدید اعدام برای زندانیان سیاسی از جمله مسعود جامعی، علیرضا مرداسی و فرشاد اعتمادیفر صادر شده است.
انتقال به زندانهای مخوف و مکانهای نامعلوم:
سعید ماسوری به زندان زاهدان تبعید شد.
علی یونسی با خشونت از بند ۴ اوین خارج و ناپدید شد؛ اکنون با تشکیل دادگاه غیابی، خطر صدور حکم اعدام او جدی است.
بیژن کاظمی، محمد اکبری منفرد و ارغوان فلاحی نیز به مکانهای نامعلوم و انفرادیهای طولانیمدت منتقل شدهاند.
قطع تماس و بیخبری کامل:
در قزلحصار، پس از یورش گارد، تمام تماسها قطع شد.
در زندان قرچک، بیش از ۶۰ زن زندانی در شرایط غیرانسانی، بدون تلفن و ملاقات نگهداری میشوند.
شکنجه، ضربوشتم و ارعاب گسترده:
گارد ویژه با بیش از ۱۰۰ نفر نیروی مسلح به بند ۴ قزلحصار حمله کرد.
زندانیان با دستبند، پابند و کیسهکشی بر سر به انفرادی منتقل شدند.
اعدامهای بیهشدار:
مهدی حسنی و بهروز احسانی، سحرگاه ۵ مرداد بدون اطلاع خانواده یا وکیل اعدام شدند.
محاکمه آنها فاقد تجدیدنظر بود و توسط قاضی ایمان افشاری انجام شد.
سازمان عفو بینالملل در دیماه ۱۴۰۳ هشدار داده بود:
«اعدام این دو زندانی، بر پایه اعترافات تحت شکنجه و بدون دادرسی عادلانه صورت میگیرد.»
«اجرای این احکام، نقض فاحش حقوق بینالملل است.»
ترویج ایدئولوژیک اعدامهای سیاسی:
رسانههای رسمی رژیم بهصراحت از قتلعام ۱۳۶۷ دفاع کرده و آن را «تجربهای موفق» خواندهاند.
در ۱۷ تیر ۱۴۰۴، خبرگزاری رسمی سپاه (فارس) نوشت:
«امروز زمان تکرار این تجربه موفق تاریخی است.»
«جنایتی در حال وقوع است» — نامهی سعید ماسوری
سعید ماسوری، قدیمیترین زندانی سیاسی ایران، در نامهای از درون زندان نوشت:
«این شیوه کار، تنها برای سرکوب و قتل است… مثل سال ۶۷… بگذار اینبار جهان بشنود که جنایتی در حال وقوع است.»
او تبعید خود را نه انتقال اداری، بلکه مقدمهی قتل خاموش میداند.
این نامه سندی زنده است که نشان میدهد زندانیان سیاسی امروز، آگاهانه میدانند در آستانه تکرار همان فاجعه قرار دارند.
تحلیل حقوقی: نسلکشی تدریجی و جنایت علیه بشریت
مطابق ماده ۷ اساسنامه رم دیوان کیفری بینالمللی، رفتارهایی چون:
- قتل سازمانیافته
- ناپدیدسازی قهری
- شکنجه سیستماتیک
- پیگرد سیاسی سازمانیافته
همگی مصداق جنایت علیه بشریت هستند.
جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل، در ژوئیه ۲۰۲۲ اعلام کرد:
«اعدامهای ۱۹۸۸ در ایران، مصداق جنایت علیه بشریت و نسلکشی ممکن هستند.»
«انکار رسمی و تداوم مصونیت، نشانهای از استمرار همان جنایت است.»
او خواستار تحقیقات بینالمللی مستقل درباره قتلعام ۱۳۶۷ شد.
امروز همان الگو، با همان ساختار، دوباره فعال شده است.
جمعبندی و فراخوان جهانی
اکنون همه شواهد روشن است:
- اجرای سازمانیافته اعدامهای سیاسی
- ساختار شکنجه، بیخبری، انفرادی و حذف خاموش
- سکوت نظاممند نهادهای قضایی و امنیتی
- و حمایت ایدئولوژیک از قتلعام
رژیم ملایان، در آستانه فروپاشی، بار دیگر به ابزار نسلکشی پناه برده است.
و اگر جهان برای دومینبار در برابر این روند سکوت کند، این سکوت دیگر بخشودنی نخواهد بود.
درخواست اقدام فوری:
- اعزام هیأت حقیقتیاب مستقل به زندانهای ایران
- تحقیق بینالمللی درباره اعدامهای اخیر
- توقف فوری اعدامها و آزادی زندانیان در معرض خطر
- مسئول دانستن مقامات قضایی و امنیتی ایران در قبال این جنایات
پیام پایانی:
دیگر نمیتوان ادعا کرد که کسی بیخبر بوده است.
جنایتی در حال وقوع است.
و تنها یک اقدام جهانی میتواند جلوی آن را بگیرد، پیش از آنکه خیلی دیر شود.