بحران رو‌به‌گسترش خودکشی در زندان‌های ایران

 سوق دادن هدفمند زندانی به سمت مرگ

مقدمه

مرگ علی میرزا نیازی در زندان وکیل‌آباد مشهد در ۱۵ آبان ۱۴۰۲ بار دیگر ابعاد تکان‌دهنده بحران خودکشی در زندان‌های ایران را آشکار کرد. علی نیازی پس از بلعیدن قرص متادون، برای ساعاتی بدون رسیدگی رها شد و با تأخیر به بیمارستان منتقل شد؛ تأخیری که جان او را گرفت. چندی پیش نیز در زندان قزلحصار کرج، محمد کوشکی پس از بلعیدن مواد مخدر در شرایط مشابه جان باخت. این دو مرگ نمونه‌هایی تازه از الگوی پیوسته‌ای هستند که در آن زندانی در لحظه بحرانی نه حمایت، بلکه عملاً در مسیر مرگ قرار می‌گیرد.

در مواردی مانند حسین کریم‌آبادی در زندان همدان، رابطه میان خشونت، فروپاشی روانی و مرگ آشکارتر است: او پس از بریدن رگ گردن، در حالی که نیاز فوری به مداخله پزشکی داشت، به‌جای درمان، به چوبه دار سپرده شد. چنین مواردی نشان می‌دهد که مرگ در بازداشت نه حادثه‌ای فردی، بلکه پیامد یک ساختار سرکوبگر است.
این گزارش با بررسی شواهد، الگوهایی را که زندانی را عملاً به سمت مرگ سوق می‌دهد، تحلیل می‌کند.

زمینه و ابعاد بحران

در سال‌های اخیر زندان‌های ایران به محیط‌هایی تبدیل شده‌اند که فشار روانی، خشونت و فروپاشی ساختاری عملاً بخشی از سازوکار اداره آنهاست. ازدحام شدید، قطع مکرر ملاقات، انفرادی‌های طولانی، پرونده‌سازی‌های امنیتی، محدودیت درمان، تحقیر و تهدید، مجموعه‌ای از عواملی هستند که سیستم زندانبانی را به نهادی تنبیهی و مرگ‌آفرین بدل کرده‌اند.

زندان لاکان رشت یکی از نمونه‌های برجسته این بحران است. تنها در یک‌ماه آبان ۱۴۰۲، بیست زندانی در این زندان اقدام به خودکشی کردند؛ یازده نفر با بریدن رگ و شماری دیگر با مصرف داروهای خطرناک. در همین دوره، سهراب آزادبر پس از مصرف متادون جان خود را از دست داد. این آمار نشان می‌دهد که فشار و خشونت در برخی زندان‌ها آن‌قدر گسترده است که خودکشی نه واکنش فردی، بلکه پیامد مستقیم شرایط تحمیل‌شده است.

در کنار لاکان، گزارش‌های متعدد از وکیل‌آباد مشهد، قزلحصار کرج، ارومیه، بوکان، تهران بزرگ و همدان تصویری مشترک ارائه می‌کنند: ساختاری که در آن زندانی از کوچک‌ترین حق زیستن در امنیت محروم است و فشار روانی و جسمی به‌گونه‌ای اعمال می‌شود که اقدام به خودکشی تبدیل به واکنش ناگزیر می‌گردد.

الگوها و سازوکارهای مرگ‌زا

فشار روانی، انفرادی و مهندسی فروپاشی

انفرادی در زندان‌های ایران به ابزار ثابت کنترل روانی تبدیل شده است. قطع ملاقات، تهدید، بازجویی‌های طولانی، و انزوای تحمیلی، زندانی را از هرگونه حمایت عاطفی محروم می‌کند. در پرونده حمزه درویش، این فشارها با پرونده‌سازی‌های جدید و تهدید مستقیم، او را بارها به مرز اقدام به خودکشی رساند.

امتناع عامدانه از درمان و ایجاد شرایط مرگ‌آفرین

در بسیاری از پرونده‌ها، زندانی پس از اقدام به خودکشی یا مصرف داروی خطرناک، در لحظه حساس بدون مراقبت رها شده است. این رفتار در مرگ نیازی و کوشکی به‌وضوح دیده می‌شود. گزارش‌هایی از ارومیه، تهران بزرگ و کرج نشان می‌دهد که تأخیر در انتقال زندانیان بیمار یا ندادن درمان نه ناشی از کمبود امکانات، بلکه بخشی از رویکرد تنبیهی است.

خشونت مستقیم و نقض امنیت جانی

در برخی زندان‌ها، رابطه میان خشونت مأموران و اقدام به خودکشی کاملاً آشکار است. مرگ پیام ستاری در بوکان پس از گزارش‌های مرتبط با ضرب‌وشتم و تعرض، و اقدام به خودکشی فرهاد و فردین آقازاده در ارومیه پس از ضرب‌وشتم، نشان می‌دهد که شکنجه مستقیم می‌تواند عامل بی‌واسطه تصمیم زندانی به پایان دادن به زندگی باشد.

تشویق مستقیم به خودکشی و ارائه داروهای مرگ‌آور

نامه سوم حمزه درویش به خانم مای ساتو گزارشگر ویژه سازمان ملل یکی از تکان‌دهنده‌ترین مستندات این گزارش است. او نوشته است که پس از اعتصاب غذا، مأموران زندان به او گفته‌اند: «راه‌های راحت‌تری برای خودکشی وجود دارد.»
درویش همچنین شهادت داده است که داروهای خطرناکی مانند پروپرانول به زندانیان داده شده و سپس آنان به خودکشی ترغیب شده‌اند؛ تنها در سالن ۸ زندان لاکان، ۹ زندانی با مصرف این دارو جان باخته‌اند. این روایت نشان می‌دهد که در برخی زندان‌ها، فشار بر زندانی از مرحله «تحمل‌ناپذیر» فراتر می‌رود و به شکل سیاست‌ هدایت زندانی به سمت مرگ عمل می‌کند.

فشارهای قضایی و بلاتکلیفی

احکام سنگین، بلاتکلیفی طولانی‌مدت و تهدید به پرونده‌سازی‌های جدید نیز نقش مستقیمی در تصمیم زندانیان به پایان دادن به زندگی دارد. تجربه حمیدرضا سهل‌آبادی و موارد مشابه نشان می‌دهد که فشار قضایی یکی از عوامل پیشران فروپاشی روانی در زندان‌ها است.

مطالعات موردی

مرگ‌های مرتبط با امتناع از درمان

پرونده‌های علی میرزا نیازی و محمد کوشکی نشان می‌دهد که زندان در لحظه حیاتی نه‌تنها از جان زندانی محافظت نمی‌کند، بلکه با جلوگیری از درمان، مسیر مرگ را تسهیل می‌کند.

مرگ‌های مرتبط با شکنجه

در مواردی مانند پیام ستاری و برادران آقازاده، اقدام به خودکشی در پی ضرب‌وشتم و تحقیر رخ داده است. در چنین شرایطی، اعلام «خودکشی» واقعیت خشونت را پنهان می‌کند.

حمزه درویش: سندی از فشار ساختاری

روایت درویش از تهدید به خودکشی، داروهای خطرناک، انفرادی‌های پیاپی و قطع ملاقات، یکی از کامل‌ترین اسناد درباره اینکه چگونه یک زندان می‌تواند زندانی را در مسیر مرگ قرار دهد.

حسین کریم‌آبادی: تبدیل بحران به ابزار مجازات

عدم انتقال کریم‌آبادی به بیمارستان پس از بریدن رگ و اعدام او در همان وضعیت، نمونه‌ای از شدیدترین شکل نقض حق حیات است.

مرگ‌های پس از آزادی

کیانوش سنجری و یلدا آقافضلی نشان می‌دهند که آثار شکنجه و انفرادی نه‌تنها در زندان، بلکه پس از آزادی نیز ادامه می‌یابد.

تحلیل حقوقی

تعهدات بین‌المللی حکومت ایران شامل حفاظت از جان زندانیان، دسترسی فوری به درمان، ممنوعیت شکنجه، و لزوم تحقیق مستقل در مرگ‌های بازداشت است. الگوهای دیده‌شده از امتناع از درمان تا تشویق به خودکشی و انزوای تنبیهی به‌طور مستقیم این تعهدات را نقض می‌کند.
رفتار زندان‌ها نشان می‌دهد که مرگ زندانیان نه نتیجه نواقص، بلکه پیامد ساختارهایی است که عملاً زندانی را در معرض آسیب مرگبار قرار می‌دهد.

نتیجه‌گیری

شواهد موجود نشان می‌دهد که خودکشی در زندان‌های ایران نه یک پدیده فردی، بلکه نتیجه مجموعه‌ای از سیاست‌ها، فشارها و شیوه‌های مرگ‌زایی است که زندانی را عملاً به سمت نابودی سوق می‌دهد. از لاکان رشت تا مشهد، کرج، ارومیه و همدان، الگوی مشترک شامل انفرادی طولانی، عدم درمان، شکنجه، تهدید، داروهای خطرناک و فشار قضایی است.
پاسخ به این بحران نیازمند شفافیت، نظارت مستقل و پایان دادن به ساختارهایی است که جان زندانی را به یکی از ابزارهای اعمال قدرت امنیتی تبدیل کرده است.


پیوست: جداول موارد ثبتشده

جدول ۱موارد قطعی خودکشی منجر به فوت

ردیفنام کاملسنزندان / شهرتاریخ شمسیروش خودکشینوع پروندهتوضیح کوتاه
۱علی میرزا نیازی۳۹وکیل‌آباد مشهد۱۵ آبان ۱۴۰۴بلع قرص + متادونمحکوم به اعدامفوت پس از انتقال به بیمارستان
۲حمید خسرویزندان مرکزی کرج۱۷ بهمن ۱۴۰۲مصرف زیاد متادونعمومیتأخیر در انتقال؛ فوت
۳محمد کوشکیقزلحصار کرج۵ دی ۱۴۰۳بلع متامفتامینعمومیفوت در همان روز
۴هادی رضاییقزلحصار کرجبلع مواد مخدرعمومیجزئیات اعلام نشده
۵حسین کریم‌آبادیهمدانخودزنی پیش از اعدامعمومیمجروح، سپس اعدام
۶زندانی مالی بی‌نامتهران بزرگ۱۸ بهمن ۱۴۰۲خودسوزی با الکلمالیفشار مالی و ناتوانی در پرداخت جریمه

جدول ۲موارد مرتبط با شکنجه یا فشار امنیتی

ردیفنامسنزندان / شهرتاریخ شمسینوع فشار / علتشرح کوتاه
۱پیام ستاریبوکانشکنجه، تجاوز، تهدیدمرگ مشکوک پس از آزار شدید
۲فرهاد آقازادهارومیه۲۶ مهر ۱۴۰۳ضرب‌وشتم + انفرادیاقدام به خودکشی پس از شکنجه
۳فردین آقازادهارومیه۲۶ مهر ۱۴۰۳ضرب‌وشتم + انفرادیخونریزی شدید؛ وضعیت نامشخص
۴زندانی محکوم به قطع عضوارومیهحکم قطع انگشتانخودکشی در اعتراض به حکم غیرانسانی

جدول ۳خودکشیهای اعتراضی (منجر به نجات)

ردیفنام کاملزندان / شهرتاریخ شمسیروش اقدامنوع پروندهعلت / فشار اصلی
۱حمزه درویشلاکان رشت۱۹–۲۰ مرداد ۱۴۰۲بلع ۱۴ قرصعقیدتی–سیاسیپرونده‌سازی + انفرادی + منع ملاقات
۲حمزه درویش (مورد دوم)لاکان رشتتهدید به خودکشیعقیدتی–سیاسیتشویق به خودکشی توسط مسئول زندان
۳حمیدرضا سهل‌آبادیتهران۳ مرداد ۱۴۰۳بلع قرصسیاسیپرونده‌سازی و احتمال حکم سنگین
۴جواد محمدی‌فرارومیهحلق‌آویز (نجات‌یافته)سیاسیمحرومیت کامل از درمان سرطان
۵سیامک مقیمیفشافویهاسفند ۱۳۹۸بریدن رگسیاسیاعتراض به توهین و تحقیر مسئول زندان
۶زندانی بی‌نامخرم‌آباد۱۸ بهمن ۱۴۰۲بریدن رگعمومینیاز فوری درمان / تأخیر انتقال

جدول ۴مرگهای پس از آزادی

ردیفناممحل واقعهسابقه بازداشتتاریخ شمسیزمینه پروندهشرح مرگ
۱کیانوش سنجریبازار چارسو تهرانچندین بازداشت / شکنجه سفیدآبان ۱۴۰۳سیاسی–رسانه‌ایاقدام نمادین در اعتراض به دیکتاتوری
۲یلدا آقافضلیبازداشت‌شده خیزش ۱۴۰۱اجتماعی–سیاسیمرگ مرتبط با آسیب روانی پس از بازداشت

جدول ۵زندانیان در معرض خطر فوری

ردیفنامزنداننوع پروندهدلایل خطرشواهد
۱حمزه درویشلاکان رشتعقیدتی–سیاسیانفرادی، پرونده‌سازی، تهدید، ممنوعیت ملاقاتچند اقدام به خودکشی
۲جواد محمدی‌فرارومیهسیاسیبیماری شدید + منع درماناقدام به حلق‌آویز
۳حمیدرضا سهل‌آبادیتهرانسیاسیبلاتکلیفی و فشار قضاییاقدام به خودکشی
۴زندانیان بند مخفی ارومیهارومیهعمومیشکنجه، بدون جای خواب، قطع ملاقاتچندین اقدام به خودکشی گزارش شده
خروج از نسخه موبایل