به مناسبت ۸ سپتامبر، روز جهانی سوادآموزی
۸ سپتامبر، روز جهانی سوادآموزی، یادآور اهمیت آموزش بهعنوان حقی بنیادین و پیششرط توسعه پایدار است. در حالیکه شعار جهانی امسال بر ارتقای سواد در عصر دیجیتال تأکید دارد، ایران همچنان با بحرانی ساختاری دستبهگریبان است. آمار و اعترافهای رسمی نشان میدهد که میلیونها نفر در کشور از ابتداییترین حق خود یعنی آموزش محروم ماندهاند. این بحران، نه یک مشکل مقطعی، بلکه نشانهای از نقض سیستماتیک حق آموزش در ایران توسط رژیم ملاهاست.
زمینه و آمار؛ حداقل ۲۰ میلیون کمسواد و بیسواد
بهرغم ادعاهای مکرر رژیم حاکم درباره افزایش نرخ سواد، آمارهای رسمی خودشان روایت دیگری دارد:
- علی باقرزاده، رئیس وقت نهضت سوادآموزی – ۱۴ مهر ۱۳۹۷:
«طبق شاخص سواد در گروه سنی شش سال به بالا، آمار کل بیسوادان مطلق ۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است… آمار کمسوادان نیز ۱۰ میلیون نفر است.» - سیدمحمدجواد ابطحی، عضو کمیسیون آموزش مجلس – ۳ مهر ۱۳۹۷:
«حدود ۱۱ میلیون بیسواد در ایران وجود دارد که ۱۳ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهد.» - مرکز آمار ایران – سال ۱۳۹۰:
تعداد بیسوادان ۹ میلیون و ۴۸۳ هزار نفر بود که از این میان ۶ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر زن بودند؛ یعنی دوسوم بیسوادان کشور.
این دادهها نشان میدهد حتی بر اساس اعترافهای رسمی، ایران دستکم با ۲۰ میلیون نفر بیسواد و کمسواد مواجه است؛ بحرانی ساختاری که سیاستهای تبعیضآمیز رژیم ملاها آن را تداوم بخشیده است.
کودکان بازمانده از تحصیل
بر اساس اعترافهای رسمی، شمار کودکان بازمانده از تحصیل در ایران طی سالها رو به افزایش بوده است:
- گزارش رسمی مجلس – سال ۱۳۹۵:
رقم بازماندگان از تحصیل ۷۷۸ هزار نفر اعلام شد. - آمار رسمی – سال ۱۴۰۰:
این رقم به بیش از ۹۱۱ هزار نفر رسید. - مسئولان آموزشوپرورش – آمار تازه:
تنها در مقطع ابتدایی، ۷۶ هزار و ۱۷۵ دانشآموز از تحصیل بازماندهاند. از این میان کمتر از یکسوم (۲۴ هزار و ۸۴۹ نفر) به مدرسه بازگردانده شدهاند. - یکی از مقامات آموزش متوسطه:
«ترک تحصیل دختران در بسیاری از مناطق کشور به مراتب بیشتر از پسران است.»
این ارقام نشان میدهد که بحران بازماندگی از تحصیل، بهویژه برای دختران، به یکی از جدیترین نقضهای حق آموزش در ایران تبدیل شده است.
روایت و واکنش حکومت
تناقضهای آماری مقامات، نشانهای آشکار از نبود شفافیت و بیاعتنایی به ضرورت برنامهریزی دقیق است:
- علی باقرزاده، رئیس وقت نهضت سوادآموزی – ۵ اردیبهشت ۱۳۹۷:
شمار بیسوادان گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال را ۲.۳ میلیون نفر اعلام کرد. - علی باقرزاده – ۱۱ فروردین ۱۳۹۷:
تنها چند هفته پیش از آن، همین رقم را ۲.۷ میلیون نفر دانسته بود.
در برابر بحران کودکان بازمانده از تحصیل نیز مقامات تلاش کردهاند مسئولیت را از دوش خود بردارند:
- وزیر آموزش و پرورش – سال ۱۴۰۱:
مدعی شد بخشی از صدها هزار کودک بازمانده از تحصیل «ارتباطی با وزارتخانه ندارد» و علت را مشکلات اقتصادی خانوادهها دانست.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که طبق قانون اساسی، دولت موظف است آموزش رایگان و اجباری تا پایان متوسطه را تضمین کند. چنین تناقضها و فرافکنیهایی خود نشاندهنده بیتوجهی ساختاری رژیم به حق آموزش است.
بازگشت بیسوادی، بحران بیصدا
در حالی که بسیاری از کشورهای جهان بیسوادی را ریشهکن کردهاند، ایران با پدیدهای معکوس روبهروست: بازگشت بیسوادی.
- سایت حکومتی تابناک – ۱۴ مهر ۱۳۹۷:
گزارش داد که کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان به نرخ ۱۰۰ درصد سواد دست یافتهاند. - محمدرضا محبوبفر، جامعهشناس و پژوهشگر علوم اجتماعی – سایت حکومتی فرهنگ سدید، ۹ دی ۱۳۹۸:
«بازگشت نرخ ۴۷ درصدی بیسوادی به کشور به نوعی بحران بیصدا در ایران محسوب میشود. همبستگی معناداری میان بیسوادی و آسیبهای اجتماعی در جامعه ایرانی وجود دارد. اکنون با رشد بیسابقه بیسوادی و کمسوادی در کشورمان پدیده فقر و بیکاری افزایش یافته است.»
این اعترافها نشان میدهد که بحران بیسوادی نه فقط یک مشکل آموزشی، بلکه تهدیدی اجتماعی گسترده است که با فقر، بیکاری و آسیبهای ساختاری پیوند خورده است.
موضعگیری سازمانهای بینالمللی
نهادهای بینالمللی بارها نسبت به بحران بیسوادی در ایران هشدار دادهاند:
- یونسکو – گزارش سال ۲۰۱۵:
«حداقل ۹ میلیون نفر بالای ۱۰ سال در ایران سواد کافی ندارند.» یونسکو بر «پراکندگی جغرافیایی، کیفیت پایین برنامههای آموزشی و نرخ بالای ترک تحصیل» تأکید کرد و یادآور شد که آموزش باید «حق همگانی و مادامالعمر» باشد. - بانک جهانی – برآورد رسمی:
رقم بیسوادان مطلق در ایران حدود ۱۱.۶ میلیون نفر برآورد شد؛ بالاتر از آمار داخلی. - سازمان ملل – گزارش اهداف توسعه پایدار (SDG4):
ایران متعهد به تضمین آموزش کیفی، برابر و رایگان برای همه کودکان است، اما این تعهدات اجرا نشده است. بر اساس همین گزارش، آموزشوپرورش ایران رتبه ۱۰۳ را در جهان دارد.
این دادهها نشان میدهد که جامعه جهانی نیز بیسوادی در ایران را بحرانی مزمن و مصداق نقض مستقیم حق آموزش میداند.
پیامدهای اجتماعی و حقوق بشری
بحران بیسوادی پیامدهایی گسترده بر جامعه ایران دارد:
- مرکز آمار ایران – سال ۱۳۹۰:
حدود ۶۰ درصد بیسوادان کشور زناناند. نبود مدارس دخترانه در مناطق محروم و ازدواجهای زودهنگام موجب حذف گسترده دختران از چرخه آموزش شده است. - مقامات بخش کشاورزی – آمار رسمی:
«حدود ۷۰ درصد کشاورزان ایران بیسوادند.» این امر بازتولید فقر و عقبماندگی را تضمین میکند. - نتایج آزمون بینالمللی PIRLS 2021:
ایران تنها امتیاز ۴۱۳ در مهارت خواندن کسب کرد و در میان ۵۷ کشور، در ردههای پایینی جدول قرار گرفت.
این شواهد نشان میدهد بیسوادی در ایران نه یک مشکل آموزشی ساده، بلکه نقض آشکار حق آموزش اجباری و رایگان است؛ حقی که در قانون اساسی و میثاقهای بینالمللی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است.
جمعبندی و فراخوان
روز جهانی سوادآموزی ۲۰۲۵ در حالی فرامیرسد که ایران با میلیونها بیسواد و کمسواد، صدها هزار کودک بازمانده از تحصیل، و کیفیت نازل آموزش، یکی از بحرانیترین وضعیتهای منطقه را تجربه میکند. تناقضهای آماری مقامات و خودداری رژیم از اجرای سند آموزشی ۲۰۳۰ یونسکو، نشاندهنده بیاعتنایی ساختاری به تعهدات بینالمللی است.
این وضعیت، مصداق نقض سیستماتیک حق آموزش در ایران است؛ حقی که بدون آن توسعه پایدار و کرامت انسانی امکانپذیر نیست.
ما از شورای حقوق بشر سازمان ملل، یونسکو و بانک جهانی میخواهیم که:
- تحقیقات مستقل درباره وضعیت آموزش در ایران انجام دهند،
- رژیم حاکم را برای اجرای تعهدات بینالمللیاش تحت فشار قرار دهند،
- و از جامعه مدنی ایران در مسیر دستیابی به آموزش برابر، رایگان و کیفی حمایت کنند.