زنان بیپناه ایران در برابر تجاوز، بیعدالتی و فراموشی
به مناسبت ۱۹ ژوئن روز جهانی منع خشونت جنسی در درگیریها و جنگها
مقدمه
۱۹ ژوئن، بهعنوان «روز جهانی منع خشونت جنسی در درگیریها» توسط سازمان ملل تعیین شده تا توجه جهانی را به یکی از دردناکترین و بیصداترین شکلهای خشونت جلب کند. در متن چنین درگیریهایی، یکی از نادیدهگرفتهترین و درعینحال ویرانگرترین سلاحها، خشونت جنسی است؛ سلاحی خاموش که پیکرش بر بدن زنان بیپناه فرود میآید. در ایران، این شکل از خشونت سالهاست که در زندانها، بازداشتگاهها، خیابانها، و در دل فقر و آوارگی، بهشکل سیستماتیک علیه زنان، بهویژه زنان بیوه، مادران تنها و زنان بدون حمایت اعمال میشود.
از رهاشدن زنان بازمانده از جنگ ایران و عراق در فقر و سوءاستفاده جنسی، تا بیسرپرستی و بیخانمانی زنان در فجایعی مانند آتشسوزی بندرعباس، و تا تجاوزات ثبتشده در بازداشتگاههای اعتراضات ۱۴۰۱؛ آنچه میبینیم فقط ستم فردی نیست، بلکه استراتژی حکومتی برای تحقیر، سرکوب و به زانو درآوردن زنان است.
۱. زنان بیوه و بیسرپرست پس از جنگ ایران و عراق: رهاشده در فقر، هدف ستم مضاعف
بیش از ۵۰ هزار زن ایرانی در اثر جنگ ایران و عراق همسران خود را از دست دادند و با شرایط اجتماعی، اقتصادی و حقوقی مواجه شدند که نهتنها حمایتی از آنها نداشت، بلکه محرومیت و سوءاستفاده مضاعف را برایشان رقم زد. نهادهایی مانند بنیاد شهید، کمیته امداد و خیریههای مذهبی، در مواردی کمک و حمایت را مشروط به صیغه و وابستگی ایدئولوژیک کردند.
گزارش عفو بینالملل (مه ۲۰۲۴) بهصراحت تأکید میکند که «خشونت جنسی در ایران، از جمله علیه زنان بیوه و بیپناه، پدیدهای ساختاری، ریشهدار، و مورد حمایت نظام است.»
همچنین هیئت حقیقتیاب سازمان ملل (مارس ۲۰۲۴) هشدار داده که زنان بدون حامی در ایران، در موقعیتهایی مانند پساجنگ، بهسادگی قربانی سوءاستفاده توسط مأموران دولتی، نهادهای مذهبی و سیستم قضایی مردسالار میشوند.
مطالعات میدانی در سال ۲۰۱۶ نشان میدهند که در مناطق جنگزده ایران، از جمله خوزستان، کرمانشاه، و ایلام، بیش از ۷۰٪ از زنان سرپرست خانوار قربانی خشونت خانگی، بیکاری، تبعیض جنسی، و تهدیدات جنسی در محیط کار شدهاند. نظام قضایی، فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی نهتنها مدافع این زنان نبوده، بلکه آنان را متهم، مظنون و مطرود کرده است.
۲. زنان بیسرپرست پس از آتشسوزی بندرعباس: روایتهایی که هیچ نهاد رسمی نشنید
آتشسوزی بندر شهید رجایی در بندرعباس در ۲۶ آوریل ۲۰۲۵ با بیش از ۷۰ کشته و ۱۲۰۰ زخمی، یکی از فجایع صنعتی گسترده در سالهای اخیر بود. اما آنچه کمتر دیده شد، سرنوشت زنانی بود که در این فاجعه همسر، پناه، یا معیشت خود را از دست دادند.
در پلتفرم X، کاربری نوشت:
«پسرهامون رو کتک زدند و به دخترهامون تجاوز کردند… بندرعباس… آتشسوزی و سیل و ریزش ساختمانها… نیم قرن زندگی با ترس زندگی کردیم و منتظر اخبار بدتر بودیم.»
کاربر دیگری از همان منطقه نوشت:
«مادران، نام فرزندانشان را در باد گم کردند. صدای گریههایشان در عزاداریِ اسکلهی رجایی به فریاد اعتراض تبدیل شد، اما هیچکس گوش نداد.»
گزارش سایت کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران در می ۲۰۲۵ هشدار داد که زنان کارگر، دختران مجرد و مادران بیسرپرست، در میان مفقودشدگان این حادثه بودند و بسیاری از خانوادهها برای شناسایی اجساد، یا دریافت کمک، با تبعیض و ممانعت مأموران مواجه شدند.
۳. خشونت جنسی در بازداشتگاهها و اعتراضات سراسری: شکنجهای سیستماتیک
در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، دهها زن، مرد، نوجوان و کودک بازداشت و در بازداشتگاههای وزارت اطلاعات، سپاه، و نیروهای انتظامی مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفتند.
در گزارش عفو بینالملل (دسامبر ۲۰۲۳) آمده:
«در ۴۵ مورد مستند، قربانیان (از جمله دختران ۱۴ ساله و پسران نوجوان) مورد تجاوز یا آزار جنسی با اشیایی مانند باتوم، بطری و شلنگ قرار گرفتهاند.»
هیئت حقیقتیاب سازمان ملل (مارس ۲۰۲۴) نیز تأکید کرده که خشونت جنسی در ایران نه حادثهای پراکنده، بلکه سیاست رسمی سرکوب دولتی است. این گزارش نشان میدهد که مأموران با هدف تحقیر جنسیتی، درهمشکستن ارادهی سیاسی، و گرفتن اعترافات اجباری، از این ابزار استفاده کردهاند.
۴. تحلیل حقوقی: مصادیق جنایت علیه بشریت
تمامی موارد فوق، از نگاه حقوق بینالملل، نه فقط نقض حقوق بشر، بلکه مصداق آشکار شکنجه و جنایت علیه بشریت هستند:
- بر اساس کنوانسیون منع شکنجه (CAT)، تجاوز در بازداشتگاهها شکنجه تلقی میشود؛
- طبق اساسنامه رم دادگاه کیفری بینالمللی (ICC)، تجاوز جنسی سازمانیافته علیه غیرنظامیان، جرم علیه بشریت است؛
- بر اساس قطعنامه ۱۳۲۵ شورای امنیت، دولتها موظف به محافظت ویژه از زنان در درگیریها و بحرانها هستند؛
- خشونت جنسی، طبق تفسیر کمیته رفع تبعیض علیه زنان (CEDAW)، همزمان تبعیض جنسیتی و شکنجه روانی و جسمی محسوب میشود—even outside detention;
- رژیم ایران نهتنها این تعهدات را اجرا نکرده، بلکه از عضویت یا پذیرش پروتکلهای مربوط به مقابله با خشونت و قاچاق انسان نیز خودداری کرده است.
در نتیجه، مستندات مربوط به ایران، قابلیت پیگرد قضایی در سازوکارهای بینالمللی را دارا هستند.
هشدار پایانی و فراخوان اقدام بینالمللی
فرهنگ مردسالارانه و نادیدهگرفتن حقوق زن در ایران، با تحقیر و محدود کردن زنان به نقشهای سنتی، زمینهساز خشونت سیستماتیک علیه زنان بیوه و بیپناه شده است. این فرهنگ، خشونت را عادی و مشروع میداند و زنان را به تحمل و سکوت وادار میکند. فقدان حمایت قانونی و اجتماعی، فشارهای فرهنگی و کنترل مردان بر زنان، این خشونتها را تشدید میکند و زنان بیسرپرست را در موقعیتی بسیار آسیبپذیر قرار میدهد. آنان نه فقط نان، خانه و فرزند، بلکه بدن، صدا و کرامتشان نیز قربانی «سیاست» حکومتیاند؛ سیاستی که زنان را نادیده میگیرد تا از آنان سوءاستفاده کند.
ما از شورای حقوق بشر سازمان ملل، دادگاه کیفری بینالمللی، و نهادهای مدافع زنان میخواهیم:
- بررسی فوری خشونت جنسی علیه زنان ایرانی را در دستور کار قرار دهند؛
- مکانیزمهای مستندسازی و حمایت حقوقی از بازماندگان ایجاد کنند؛
- مسئولان مستقیم این جنایات را برای پاسخگویی تحت پیگرد بینالمللی قرار دهند.
زنان بیپناه ایران، در سکوت بازداشتگاهها و زیر خاکستر آوارها، هنوز سرود کرامت را زمزمه میکنند؛ و جهان، اگر نبیند و نشنود، همدست این تاریکی خواهد شد.