در آستانه مرگ در اوین: نگذارید آذر کوروندی خاموش شود
آذر کوروندی موسیزاده، زن زندانی سیاسی ۶۰ ساله، این روزها در بند زنان زندان اوین با درد و رنج جسمیای میجنگد که هر لحظه ممکن است جانش را بگیرد. او نه فقط یک زندانی، که شاهد زنده تاریخ و نماد مقاومت زن ایرانیست؛ زنی که از دهه شصت تا امروز، بهای باورش را با تن و جان پرداخت کرده، اما حالا بیش از هر زمانی، به حمایت فوری نیاز دارد.
زنی با تاریخ مقاومت
آذر کوروندی، متولد ۱۳۴۱، مادر دو فرزند و از بازماندگان دهه شصت است. در همان سالهای سرکوب، در حالی که باردار بود، دستگیر شد و فرزندش را زیر بازجویی و در زندان به دنیا آورد. همسر او در قتلعام سال ۶۷ اعدام شد. او امروز نه فقط یک قربانی، بلکه حامل روایتهاییست که وجدان جهانی نباید از شنیدنشان محروم بماند. اما مقامات جمهوری اسلامی بهجای شنیدن، تصمیم به خاموش کردن این صدا گرفتهاند؛ اینبار با حربهی محرومیت از درمان.
شکنجه سفید: درد بیپایان، درمان ممنوع
آذر به بیماریهای جدی و متعدد مبتلاست: دیسک شدید گردن، نازک شدن تاندون کتف، دو رگ بسته در قلب، سابقه سرطان و علائم بازگشت بیماری. پزشکان زندان جراحی فوری برایش تجویز کردهاند، اما نهتنها از اعزام او به بیمارستان ممانعت شده، بلکه حتی ویزیت پزشک متخصص هم به او داده نمیشود. مقامات زندان اوین، از جمله رئیس زندان فرزادی، درمان او را مشروط به اجازه بازجوی وزارت اطلاعات کردهاند. این یعنی سلامت و زندگی او گروگان سیاست است.
بر اساس گزارشهای موثق، آذر از درد طاقتفرسا در گردن، بیحسی در دستها، تپش قلب و کاهش وزن رنج میبرد. MRI انجامشده نشان داده که شرایط او نیاز فوری به مداخله جراحی دارد. اما در عوض، او را در شرایطی نگهداشتهاند که حتی قادر به حرکت کامل گردنش نیست و عملاً توانایی انجام سادهترین کارهای روزمره را ندارد.
نقض آشکار حقوق بشر
محرومیت آذر کوروندی از درمان، مصداق بارز شکنجهی سیستماتیک است و آشکارا با مواد ۳، ۵ و ۷ اعلامیه جهانی حقوق بشر در تضاد است:
- حق حیات (ماده ۳): جان آذر در خطر است. هر لحظه تأخیر در درمان، ممکن است به قیمت جانش تمام شود.
- منع شکنجه (ماده ۵): درد کشیدن در سلول، بدون درمان و تحت فشار روانی، شکنجهای سفید است که باید متوقف شود.
- اصل برابری (ماده ۷): محرومیت او از حقوق درمانی به دلیل گرایش سیاسیاش، تبعیض آشکار است.
اتهاماتی بیپایه، مجازاتی بیرحم
در سال ۱۳۹۸، آذر به همراه دو تن از دوستانش به دلیل برگزاری جلسات خانوادگی در باغ شخصیاش بازداشت شد. او متهم به «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» بهخاطر ارتباط با سازمان مجاهدین خلق شد. دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ایمان افشاری او را به ۵ سال زندان محکوم کرد. حکمی که در دادگاه تجدیدنظر نیز تأیید شد. او از مرداد ۱۴۰۲ در زندان اوین محبوس است و حتی از داشتن مرخصی درمانی نیز محروم مانده است.
فریادی برای زندگی
آذر کوروندی امروز نهفقط برای آزادی، که برای زندگی، برای نفس کشیدن، میجنگد. او از تمام دستگاه درمانی زندان محروم شده و تحت فشارهای امنیتی مضاعف قرار دارد. او و دیگر زندانیان زن سیاسی به دلیل اعتراض به احکام اعدام، حتی از تماس با خانوادههایشان نیز محروم شدهاند.
فراخوان برای اقدام فوری
ما از همه نهادهای بینالمللی، سازمانهای حقوق بشری و رسانههای آزاد میخواهیم که در برابر این جنایت سکوت نکنند. آذر کوروندی به فوریت نیاز دارد به بیمارستان منتقل شود و تحت درمان تخصصی قرار گیرد. ما خواستاریم:
- اعزام فوری به بیمارستان: درمان تخصصی، از جمله جراحی گردن و بررسی بیماری قلبی، باید بدون قید و شرط انجام شود.
- تشکیل کمیته حقیقتیاب سازمان ملل: برای بررسی وضعیت زندانیان بیمار در ایران، بهویژه زنان در بند ۸ اوین.
- فشار دیپلماتیک بر مقامات ایران: برای پایان دادن به این سیاست ضدانسانی.
وجدان جهان، بیدار شو!
هر لحظه تأخیر در نجات آذر کوروندی، لحظهایست که وجدان انسانی بیشتر زخمی میشود. اگر جهان امروز برای نجات یک زن بیمار و مقاوم ساکت بماند، فردا دیر است. صدای آذر را باید شنید، پیش از آنکه خاموش شود. نجات او فقط نجات یک انسان نیست، نجات انسانیت است