ناپدیدشدگان اجباری در ایران و قتل عام سال ۱۳۶۷

ناپدیدشدگان اجباری

رژیم ایران در سرکوب مخالفان خود سابقه طولانی دارد، بازداشت غیرقانونی، دستگیری‌های خودسرانه، اعدام، شکنجه و ناپدیدشدن اجباری از جمله شیوه‌هایی است که ایران برای سرکوب مخالفان خود به کار می‌گیرد.
تیم فنی مانیتورینگ حقوق بشر ایران گزارشی مبنی بر ناپدیدشدگان اجباری را در اختیار شما قرار می‌دهد.

صدها نفر از مدافعان حقوق بشر، وکلا، فعالان حقوق زنان، اعضای اتحادیه های کارگری، خبرنگاران، دانشجویان، فعالان سیاسی، فعالان محیط زیست و اقلیت های مذهبی و قومی و اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران (PMOI/MEK)  همواره هدف آزار و اذیت، بازجویی، دستگیری های خودسرانه و بازداشت و پیگرد قانونی قرار گرفته اند.

تظاهرات مسالمت آمیز سراسری در تهران و شهرهای دیگر در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ توسط رژیم ایران به شدت سرکوب شد. این سرکوب در سال ۱۳۶۷، با قتل عام ۳۰۰۰۰ زندانی سیاسی به اوج رسید.

در تابستان سال ۱۳۶۷ ، قتل عام زندانیان مخالف رژیم ایران محبوس در زندان اوین و گوهردشت ، به ترتیب در تهران و کرج آغاز شد. این اعدام‌ها سپس در زندان های دیگر سراسر کشور گسترش یافت. ده‌ها هزار زندانی سیاسی که اکثرا از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق بودند بطور قهر آميز و ناگهانی ناپدید شدند.

بسیاری از قربانیان این قتل عام روزهای پایانی حبس خود را می‌گذراندند و برخی محکومیتشان پایان یافته و در انتظار آزادی بودند اما هرگز آزاد نشدند. این زندانیان، از جمله زنان و نوجوانان ، پس از محاکمه چند دقیقه توسط  اعضای «هیأت‌ مرگ»  اعدام شدند.

موضوع دیگری که همزمان با قتل عام زندانیان در دهه ۶۰ اتفاق افتاد بازداشت ناگهانی زندانیان سیاسی سابق، اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان و ناپدید شدن اجباری آنان بود، مقامات از ارائه هر گونه اطلاعات در باره سرنوشت و محل آنها به خانواده‌هایشان تا همین امروز خودداری کرده‌اند.

مقامات ایران زندانیان را از بالای کامیون‌های بزرگ، تریلی و جرثقیل یا از تیرهای موجود در ساختمانهای نیمه ساخته، در گروه‌های پنج یا شش نفره تا نیمه‌های روز به دار آویخته،  بسیاری نیز به روش جوخه‌های تیر اعدام شدند.

در دهه شصت به دلیل بالا بودن شمار اعدام شدگان و کمبود زمان مقامات ایران زندانیان به صورت جمعی در برخی از نقاط ایران از جمله در تهران به صورت جمعی دفن می‌کردند، این شیوه در سال ۱۳۶۷ به دنبال اعدام گسترده زندانیان سیاسی به یک روش سیستماتیک تبدیل شد.

 دستکم ۱۲۰ گور دسته جمعی در سراسر ایران شناسایی شده است که در آن بقایای قربانیان ناپدیدشده اجباری و قتل‌عام زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷ می‌باشد.

بسیاری از بستگان قربانیان قتل عام هرگز در مورد اعدام و یا محل دفن عزیزانشان اطلاعی ندارند.

پس از گذشت ماه‌ها از اعدام زندانیان و ناامید شدن خانواده‌های آنان ماموران اطلاعات یک کیف حاوی تعداد کمی از وسایل زندانیان را تحویل خانواده‌ها دادند اما بدون آنکه محل دفن قربانیان را به خانواد‌هایشان بگویند خانواده‌ها را تهدید کردند که از برگزاری مراسم عزاداری خودداری کنند. در بسیاری از موارد، نیز حتی گواهی فوت هم صادر نشد.

رژیم ایران تاکنون برای از بین بردن آثار گور‌های دسته‌جمعی قربانیان قتل عام ۶۷ در سراسر ایران اقدام گسترده‌ای را انجام داده است. در مواردی روی این گورها بنا و جاده‌های جدید ساخته و یا با بولدوزر این محل‌ها را به قبرستان‌های جدید تبدیل کرده‌‌اند.

تا به امروز هیچ یک از مقامات ایران برای اعدام‌های فراقضایی مورد بازجویی قرار نگرفته و محاکمه نشده‌اند. برخی از آنها که متهم به دست داشتن در این جنایت هستند از جمله مقامات سیاسی یا قضایی رده‌بالای ایران هستند.

خانواده‌های قربانیان نمی‌توانند در رابطه با فرزندانشان به طور قانونی از مقامات ایران پیگیری کنند.

علیرغم گذشت پیش از سه دهه از قتل عام ۱۳۶۷، تاکنون سرنوشت و محل دفن قربانیان ناپدیدشده اجباری برای خانواده‌های آنان مشخص نیست.

بدلیل اینکه بسیاری از عاملان این جنایت علیه بشریت امروز در مواضع بالای دولتی هستند و هیچ‌وقت مورد حسابرسی قرار نگرفتند، دستیابی به عدالت برای اعضاء خانواده‌های قربانیان تقریبا غیرممکن است.

خانواده‌هایی که شجاعانه در صدد حقیقت‌یابی و عدالت‌خواهی برآمده‌اند با آزارهای بی‌وقفه، ارعاب، بازداشت خودسرانه، حبس و همچنین شکنجه و سایر رفتارهای بی‌رحمانه مواجه شده‌اند.

مریم اکبری منفرد

مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی در اواخر بهمن ۱۳۹۶، از گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل خواست تا ایران را درباره پرونده عبدالرضا و رقیه اکبری منفرد مورد سئوال قرار دهند.

چهار ماه پیش از آن، مریم اکبری منفرد شکایتی رسمی در همین باره به قوه قضاییه کرده بود اما نه تنها هیچگونه رسیدگی نسبت به این شکایت نشده بلکه دسترسی وی به معالجات ضروری نیز قطع و خانواده اکبری منفرد با تهدیداتی چون باز شدن پرونده جدید علیه او مواجه شده‌اند.

براساس مقررات گروه کاری ناپدیدشدگان اجباری سازمان ملل، تا زمانی که مقامات ایران دلایل و جزییات اعدام و محل دفن رقیه و عبدالرضا اکبری منفرد را به خانواده‌شان اعلام نکرده‌اند، پرونده آن‌ها به عنوان ناپدیدشده اجباری همچنان باز خواهد ماند.

سه برادر و یک خواهر مریم اکبری منفرد به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین در دهه ۶۰ اعدام شده اند، خانم اکبری منفرد نیز در دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت شد،  به مدت ۴۳ روز در سلول انفرادی بدون دسترسی به وکیل و تماس با خانواده تحت بازجویی قرار داشت و در ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ توسط ابوالقاسم صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

راحله راحمی‌پور

راحله راحمی‌پور، ۶۵ ساله مدافع حقوق بشر که به دلیل شکایت به سازمان ملل برای مشخص شدن سرنوشت برادرش حسین راحمی‌پور، زندانی سیاسی دهه ۶۰ و گلرو راحمی‌پور نوزاد ناپدیده‌شده او در زندان اوین، تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است.

خانم راحمی‌پور  به جرم دادخواهی به دو سال زندان محکوم شده است. مقامات وزارت اطلاعات به وی گفته‌اند در صورتی که شکایتش  را از سازمان ملل متحد پس بگیرید آزار و اذیت وی نیز متوقف خواهد شد.

منصوره بهکیش

منصوره بهکیش که شش تن از اعضا خانواده اش از قربانیان دهه ۶۰ بودند یکی از کسانی است که به صورت مسالمت آمیز در جستجوی حقیقت و عدالت در رابطه با قتل عام شدگان سال ۱۳۶۷ است. 

از جمله فعالیت‌های خانم بهکیش میتوان به برگزاری مراسم یادبود برای زندانیان اعدام شده و یا ناپدید شدگان اجباری در دهه شصت از جمله خواهر، چهار برادر و همسر خواهرش، بازدید از خانواده‌های قربانیان، گل گذاری در گورستان خاوران محلی که دوتن از برادرانش در گورهای جمعی نامشخص دفن شده‌اند و منتشر کردن نوشته‌هایش در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران در محیط‌های اجتماعی همچون فیس بوک، اشاره کرد.

علی صارمی

در سال ۱۳۹۰ ، مقامات ایران علی صارمی، از هواداران سازمان مجاهدین خلق پس از تحمل ۲۳ سال حبس به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیزش، اعدام کرد.

علی صارمی ‌۶۲ ساله، در هیچ فعالیت خشونت باری نقش نداشت و حکم اعدام وی تنها به دلیل شرکت در مراسم نوزدهمین سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷،  در خاوران محل گورهای دسته‌جمعی زندانیان سیاسی بود.

مقامات ایران از مصونیت نامحدود برخوردارند

مقامات ایران به دلیل پنهان نگه داشتن سرنوشت و محل دفن هزاران زندانی سیاسی اعدام‌شده در سال ۶۷ ، از خانواده‌ها و از بین بردن گورهای دسته‌جمعی زندانیان اعدام‌شده امکان تحقیق درباره این جنایت از محاکمه بین المللی و هرگونه پاسخگویی مصون مانده اند.

در سال ۲۰۱۶، دستکم نام ۱۰۰ عضو کمیسیون مرگ افشا و شناسایی شد، بسیاری از کسانی که در ناپدیدشدگان اجباری و اعدام‌های فراقانونی ۱۳۶۷، نقش مستقیم داشتند در مناصب قدرت در حکومت ایران هستند.

افرادی همچون علیرضا آوایی وزیر دادگستری فعلی، مصطفی پورمحمدی مشاور رئیس قوه قضاییه، ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضاییه و نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، حسینعلی نیری رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات و محمدحسین احمدی عضو مجلس خبرگان رهبری شماری از آنان از جمله علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی از قتل عام ۶۷ دفاع کرده و حتی می‌گویند که جزو افتخاراتشان است.

همانطور که عفو بین الملل ۱۳ آذر ۱۳۹۷، خود در مورد قتل عام سال ۱۳۶۷، اعلام کرد «مسئولان حکومت ایران با وجود ایفای نقش موثر در قتل عام ۶۷، به منصب‌های مهم و کلیدی در ایران رسیده‌ و هم‌چنان این منصب‌ها را در اختیار دارند به همین دلیل از مصونیت برخوردارند.»

جنایات علیه بشریت همچنان ادامه دارد

تا زمانی که مقامات ایران از خود شفافیت نشان ندهند و به شکل علنی سرنوشت و محل دفن قربانیان قتل عام ۶۷ را افشا نکنند، همچنان به ارتکاب جنایت علیه بشریت ادامه می‌دهند. زیرا جرم ناپدیدکردن قهری، مصداق جنایت علیه بشریت است.

عفو بین الملل در آذر ماه ۱۳۹۷، گزارش تحقیقی خود را با عنوان «اسرار به خون آغشته؛ چرا کشتار ۶۷ جنایت ادامه‌دار علیه بشریت است؟»، منتشر کرد و این گزارش ۲۰۰ صفحه‌ای از حقایقی پرده برداشت که سازمان عفو بین الملل آنها را مصداق «جنایت علیه بشریت» توصیف کرده است.

در همین حال مصطفی پور محمدی مشاوره رئیس قوه قضاییه ایران، از اعدام‌های گسترده فراقضایی سال ۶۷ دفاع کرد و بر جنایت و چگونگی ادامه آن تا به امروز تاکید ورزید. اظهارات این مقام دولتی نشان می‌دهد که جنایت رژیم تا به امروز ادامه داشته و  بر ضرورت برگزاری یک دادگاه بین المللی ذیصلاح تحت نظارت سازمان ملل متحد تاکید دارد.

پورمحمدی بعنوان نماینده وزارت اطلاعات در هیأت مرگ دستور اعدام هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ را صادر می‌کرد.

پورمحمدی به عنوان وزیر دادگستری در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی در سال (۱۳۹۲- ۱۳۹۷) خدمت کرد و اخیر نیز از قتل عام زندانیان سیاسی و ناپدیدشدگان اجباری در سال ۱۳۶۷، که اکثرا از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق بودند دفاع کرد.

پورمحمدی ۵۹ ساله، در مصاحبه با هفته‌نامه “مثلث” از قتل‌های گوناگون دفاع کرده و در رابطه با قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ گفته است که او نیست که باید در رابطه با اعدام‌های سیاسی پاسخگو باشد بلکه با مقصر دانستن باقیمانده اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران خواهان محاکمه و مجازات تک تک آنان شد.

مصطفی پورمحمدی در اظهارات خود، بدون هیچگونه دلیل منطقی، اعدام‌های فراقضایی گسترده در سال ۱۳۶۷ را با تلفات در میدان جنگ مقایسه می‌کند و با تمسخر میپرسد « انتظار این است که در وسط میدان جنگ از بحث‌های حقوقی و مراقبت‌های شهروندی و انسانی حرف بزنم؟»

چنین اظهاراتی این نکته را برجسته می‌کند که مصونیت از مجازات به شکل سازمانیافته در ایران حاکم است و مقامات ارشد رژیم ایران که در اعدام‌ّهای فراقضایی گسترده دخالت داشته‌اند به دلیل اطمینان خاطر داشتند از اینکه هرگز مورد محاکمه و مجازات قرار نمیگیرند جسورتر شده‌اند.

تا به امروز ، رژیم ایران مخالفان خود را به اتهام “محاربه با خدا” بدون یک روند قضایی عادلانه و مطابق با قوانین بین المللی محاکمه و اعدام می‌کرد.

گروه کاری سازمان ملل متحد در مورد ناپدیدشدگان اجباری یا غیرقانونی (WGEID) اخیراً هر چهار زندانی سیاسی کرد اعدام شده را به عنوان ناپدیدشده قهری به رسمیت شناخت و در نامه‌ای به مقامات جمهوری اسلامی خواستار روشن کردن سرنوشت آنان و محل دفن‌شان شد.

 سعید در زمان بازداشت ۲۲ ساله بود. دو یا سه ماه بعد از بازداشت از زندان با خانواده‌اش تماس گرفت و علاوه بر خبر سلامتی از خانواده اش خواست تا کارهای حقوقی و قانونی وی را پیگیری کنند اما با این حال مقامات قضایی ایران ادعا کرده‌اند که هیچ مدرکی مبنی بر بازداشت وی وجود ندارد.

ضرورت اقدام بین المللی

سازمان ملل و جامعه بین المللی موظفند که اقدامات ضروری و لازم را برای پایان دادن به مصونیت سازمانیافته‌ی افراد متهم به ارتکاب جنایات علیه بشریت در ایران به کار گیرند. مقامات ایران نباید این اجازه را پیدا کنند که خود را از پاسخگویی در قبال جنایاتی که در سال ۱۳۶۷علیه بشریت مرتکب شده‌اند مصون نگه‌دارند.

ما از جامعه جهانی، مجمع عمومی سازمان ملل، شورای امنیت سازمان ملل ، شورای حقوق بشر سازمان ملل و کشورهای عضو آن و همچنین سایر سازمان‌های حقوق بشری عضو در سازمان ملل، اتحادیه اروپا و کلیه سازمان‌های دولتی و غیر دولتی حقوق بشری میخواهیم تا به سه دهه مصونیت مقامات ایران از پاسخگویی به جنایات علیه بشریت در سال ۶۷، پایان دهند.

زمان آن است که پرونده نقض حقوق بشر در ایران، به طور خاص ناپدیدشدگان اجباری و اعدام‌های دهه شصت و قتل عام سال ۶۷،  را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود.
زمان آن است که خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی و همدستانش به دلیل ارتکاب به جنایات علیه بشریت در برابر عدالت قرار گیرند و محاکمه شوند.
زمان آن است که سازمان ملل یک کمیسیون تحقیق بین‌المللی برای پیگیری سرنوشت قربانیان ناپدیدشده قهری در قتل عام۶۷ تشکیل دهد.

برای مشاهده سند پی دی اف گزارش ناپدیدشدگان اجباری کلیک کنید.

خروج از نسخه موبایل