نامه مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی در آستانه دهمین سال محکومیتش در زندان

مریم اکبری منفرد

مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی در بند زنان زندان اوین در آستانه دهمین سال محکومیت خود نامه ای را در رابطه با شرایطی که در این ۱۰ سال متحمل شده، نوشته است.

مریم اکبری منفرد در نامه خود به نحوه بازداشتش در شبانگاه ۹ دی ۱۳۸۸، اشاره کرده و نوشته است «نیمه شب ۹ دی ماه ۱۳۸۸، شبی سرد و بارانی، به بهانه‌ی پاره‌ای از توضیحات مرا از کودکانم جدا کردند که به دفتر پیگیری ببرند و تا ظهر ۱۰ دی بازگردم… به دلیل این که همسرم منزل نبود اجازه خواستم صبح زود بعد از راهی کردن بچه‌ها به مدرسه و مهدکودک خودم را به دفتر پیگیری معرفی کنم که موافقت نکردند…»

این زندانی سیاسی ضمن اشاره به روزهای سخت زندان و تبعید به زندان‌های گوهردشت و قرچک از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بوده اند «این سال‌ها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سال‌ها با مشقت‌هایش گذشت…»

در بخش دیگری از نامه مریم اکبری منفرد آمده است «در سلول‌هایی بودم که حس می‌کردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در اینجا بوده‌اند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاوران‌ها بودیم و حال احساس می‌کنم به آن‌ها نزدیکترم و حضورشان را حس می‌کنم. اینجا در هر در و دیواری نشانی از آن‌ها حک شده است.»

مریم اکبری منفرد در نامه خود نوشته است «جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت. ولی یک چیز را همیشه می‌دانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاح‌طلب و اصول‌گرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصول‌گراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاح‌طلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیک‌تر از آن چه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفره‌هامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهره‌ی دوست و با ادعای همدلی، تازیانه‌ها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهره‌ی تک‌تک‌شان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کرده‌اند و اعتدالی‌ها که ملغمه‌ای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز.»

این زندانی سیاسی ضمن به دلیل اتهام و شکنجه و تبعید خود اشاره کرده است و نوشته است «اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفته‌ها گفتیم. سال‌های طولانی در سیاه‌چال‌های رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سال‌ها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستاده‌ام مقاوم‌تر از همیشه در برابر سال‌های حبس پیش رو چرا که باور دارم روشن‌اندیشانی را که دفاع از حق سرلوحه‌ی مبارزات‌شان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هم‌میهنان عزیزمان صدایی باشم از بی‌صدایان جامعه‌ی زخم‌خورده‌مان.»

در پایان نامه مریم اکبری منفرد با اشاره به مقاومت سایر زندانیان سیاسی آمده است «در آستانه‌ی دهمین سال حبسم درود می‌فرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سال‌های حبس و محرومیت و درد مقاوم‌ترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعه‌ی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعه‌ی فردا نزدیک‌تر می‌شود.»

مریم اکبری منفرد پس از تظاهرات روز عاشورا در تاریخ ۹ دی ۱۳۸۸، در منزلش بازداشت شد و روز ۱۱ خرداد ۱۳۸۹، به اتهام محاربه از طریق هواداری در سازمان مجاهدین خلق ایران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم گردید، اتهامی که او آن را هرگز نپذیرفته است.
این زندانی سیاسی در تمام این سالیان از حق مرخصی و خدمات پزشکی مناسب محروم بوده است در حالی که وی از بیمار‌های تیروئید و روماتیسم مفصلی رنج می‌برد.

مریم اکبری منفرد پس از ارائه شکایت در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۹۵، درباره اعدام اعضای خانواده‌اش در سال ۱۳۶۷، توسط دادستان تهران در یک اقدام تلافی جویانه از خدمات پزشکی محروم و تهدید به افزایش ۳ سال حکم زندان و تبعید به زندان سیستان و بلوچستان گردید.
دو برادر مریم اکبری منفرد در سال‌های ۶۰ و ۶۳ به اتهام «ارتباط و عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران» توسط دادگاه‌های انقلاب در ایران اعدام شدند.
برادر کوچک او و خواهر دیگرش نیز در سال ۶۷ و موج اعدام زندانیان سیاسی در تابستان آن سال اعدام شدند.
مریم اکبری منفرد از سال ۸۸ به مدت ۹ سال از حق مرخصی محروم بوده است این در حالی است که دادگاه انقلاب در سال ۱۳۹۲ وثیقه یک میلیارد و ۱۵۰‌میلیون تومانی برای مرخصی این زندانی سیاسی از خانواده او گرفته است و در لحظه آخر و هنگامی که فرزندان این زندانی سیاسی منتظر آمدنش به خانه بوده‌اند، به آن‌ها گفته شده که مرخصی منتفی شده و از وزیر اطلاعات نامه آمده که این خانم نباید مرخصی برود.

همسر وی در این باره چندی پیش گفته بود « خیلی نگران وضعیت همسرم هستم که نه مرخصی می‌دهند نه اجازه درمان. هر روز نگرانیم، هر روز، دل خوش نداریم که بگوییم روز خوش مان است. یک ملاقات حضوری که می‌دهند جشن می‌گیریم انگار که دنیا را به ما داده‌اند در حالی که حق و حقوق قانونی ما است. در تمام این سال‌ها حتی یک روز مرخصی نداده‌اند شوخی که نیست. سال ۹۲ وثیقه خواستند. یک میلیارد وثیقه گذاشتیم، یک روز هم مرخصی ندادند، گفتند باید یک سوم حکم‌اش را بکشد تا مرخصی بدهند. اما الان بیش از نیمی از حکم‌اش را کشیده و همچنان از مرخصی خبری نیست در حالی که قانونا باید به او آزادی مشروط بدهند.»

حسن جعفری‌حاتم، همسر مریم اکبری‌منفرد در ادامه افزوده است «تقریبا همه زندانی‌ها از مرخصی استفاده کرده‌اند. حتی کسانی که جرم شان مثل خانم من است. مرخصی اما به او نمی‌دهند و هیچ چیزی به ما نمی‌گویند. فقط می‌گویند وزارت اطلاعات یا دادستان موافقت نکرد. سال ۹۲ اتهام محاربه را از پرونده خانم من برداشتند باید آزاد می شد، اما آزاد نکردند. اعاده دادرسی و راه‌های دیگر قانونی را هم پی‌گیری کردیم و به نتیجه نرسیدیم. فرستاده بودند شعبه ۳۱ دیوان عالی در قم که آنها پرونده را برگرداندند به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و آقای صلواتی درخواست ما را رد کرد.»

ما را در کانال تلگرام دنبال کنید:
https://t.me/IranHRMnews

خروج از نسخه موبایل