ادامه شکنجه سفید علیه زندانیان سیاسی زن
شیوا اسماعیلی، زندانی سیاسی ۵۹ ساله محبوس در زندان اوین، در پی درد شدید کمر و مشکلات تنفسی در وضعیت بحرانی قرار دارد. با وجود آگاهی کامل مسئولان از وخامت حال او، نهتنها هیچ درمانی انجام نشده، بلکه مأموران عمداً از اعزام او به بیمارستان جلوگیری میکنند. این رفتار بیرحمانه، نمونهای روشن از شکنجه سفید و حذف تدریجی زندانیان سیاسی از طریق محرومیت درمانی است.
ناتوانی جسمی و کارشکنی عامدانه
به گفته منابع آگاه، درد مزمن در ناحیه کمر به حدی رسیده که خانم اسماعیلی دیگر قادر به راه رفتن نیست و حتی برای انجام کارهای روزمره و تنفس عادی به کمک دیگران نیاز دارد. با این حال، مقامات زندان نهتنها اقدامی برای درمان نکردهاند بلکه در اقدامی تحقیرآمیز، اعزام او به بیمارستان را به بهانه نداشتن موجودی کارت بانکی متوقف کردند و او را از درِ خروج به بند بازگرداندند.
وقتی خانم اسماعیلی درخواست کرد تا با خانوادهاش تماس بگیرد و هزینه درمان را تأمین کند، مأموران صراحتاً مانع شدند. یکی از همبندیانش گفته است: «رفتار مأموران عمدی است؛ آنها میخواهند با درد جسمی، روحیهاش را بشکنند.»
نبود امکانات درمانی و تشدید بیماری
شیوا اسماعیلی پیشتر در دوران انتقال اجباری به زندان قرچک ورامین، بهدلیل شرایط غیربهداشتی و فقدان خدمات پزشکی، دچار آسیب جسمی شد. پس از بازگشت به اوین نیز درمان مؤثری برای او صورت نگرفت. بند زنان اوین، با وجود ظاهر سازمانیافتهاش، از کمبود دارو، نبود پزشک متخصص و رفتار توهینآمیز مأموران رنج میبرد؛ مجموعهای از شرایطی که بیماری او را تا مرحله زمینگیری پیش برده است.
پیشینه پرونده و روند ناعادلانه قضایی
شیوا (معصومه) اسماعیلی، متولد ۱۳۴۴ و مهندس بازنشسته کشاورزی، در آبان ۱۳۹۹ بهدلیل فعالیتهای مدنی بازداشت شد. او پس از چند ماه بلاتکلیفی، در ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری، به ده سال حبس محکوم گردید.
اتهامات او «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی»، «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت کشور» عنوان شده است. این حکم بدون حضور وکیل و در جلسهای غیرعلنی صادر شد. افزون بر این، دادگاه برایش دو سال ممنوعیت خروج از کشور و دو سال منع فعالیت سیاسی و اجتماعی تعیین کرد.
در دوران حبس، او بارها از تماس تلفنی و ملاقات حضوری محروم شد. آخرین مورد، در خرداد ۱۴۰۴، زمانی بود که از درون زندان از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» حمایت کرد.
ناپدیدسازی اجباری پسرش مهدی وفایی ثانی
در حالی که مادر در اوین با درد و محرومیت دستوپنجه نرم میکند، پسرش مهدی وفایی ثانی نیز در بازداشتگاه اطلاعات ناپدید شده است.
مهدی وفایی ثانی، زندانی سیاسی ۳۷ ساله و تکنسین فنی، از هشتم مهرماه ۱۴۰۴ بهطور ناگهانی از بند ۷ اوین منتقل و از آن زمان در بیخبری مطلق نگهداری میشود. او تنها دو تماس کوتاه با خانوادهاش داشته و گفته در سلول انفرادی بهسر میبرد.
به گزارش نزدیکان خانواده، مهدی از بیماریهای گوارشی رنج میبرد و از دریافت دارو محروم مانده است. مأموران امنیتی با تهدید خانواده، مانع اطلاعرسانی شدهاند.
همزمان، پسر دیگر خانم اسماعیلی، سیدعلی وفایی ثانی، نیز در بند ۸ اوین زندانی است و پسرعموی آنها، محمدجواد وفایی ثانی، در زندان وکیلآباد مشهد زیر حکم اعدام قرار دارد. این الگوی فشار خانوادگی، آشکارا تلاشی برای درهم شکستن مقاومت سیاسی از طریق آزار وابستگان است.
فشار مضاعف بر زنان زندانی
محرومیت عامدانه از درمان و تهدیدهای مداوم، بخشی از سیاست شکنجه سفید علیه زنان زندانی است. گزارشها نشان میدهد که زندانیان زن در اوین، بهویژه فعالان مدنی، به دلیل مشارکت در اعتراضات یا حمایت از کارزارهای اعتراضی، با محدودیت تماس، قطع مرخصی، و تحقیر کلامی مواجهاند.
با این حال، همبندیان خانم اسماعیلی در روزهای اخیر با تشکیل زنجیره انسانی در بند، از او حمایت کردهاند. به گفته آنان: «شیوا با وجود درد شدید، نماد مقاومت زنان زندانی است.»
نقض فاحش تعهدات بینالمللی
رفتار با شیوا اسماعیلی، نقض آشکار قوانین بینالمللی در حوزه حقوق بشر است:
- ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر: منع شکنجه و رفتار غیرانسانی.
- ماده ۱۰ میثاق حقوق مدنی و سیاسی: لزوم رفتار انسانی با زندانیان.
- ماده ۱۲ میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی: حق برخورداری از بالاترین سطح سلامت جسمی و روانی.
ممانعت عامدانه از درمان در شرایط درد و بیماری شدید، مصداق شکنجه جسمی و روانی است و مسئولیت مستقیم آن متوجه مقامات زندان اوین و وزارت اطلاعات است.
جمعبندی و فراخوان اقدام
پرونده شیوا اسماعیلی تصویری روشن از سیاست سرکوب سیستماتیک در زندانهای ایران است: شکنجه سفید، محرومیت درمانی، و فشار بر خانوادهها.
بیتفاوتی عامدانه مسئولان نسبت به وضعیت او و ناپدیدسازی پسرش، نشان میدهد که هدف، نه مجازات قضایی، بلکه فرسایش جسمی و روانی مخالفان است.
سازمانهای بینالمللی حقوق بشر باید فوراً برای نجات جان شیوا اسماعیلی و روشن شدن سرنوشت مهدی وفایی ثانی اقدام کنند. سکوت در برابر این جنایت، به معنای تأیید شکنجه سفید در زندانهای ایران است.








