مرگ مشکوک فرزاد خوشبرش در بازداشتگاه اطلاعات ساری نشانههای آشکار ضربوشتم و پنهانکاری امنیتی
فرزاد خوشبرش، شهروند ۳۱ ساله اهل نکا، تنها شش روز پس از بازداشت مجدد، در بازداشتگاه اداره اطلاعات ساری بهگونهای مشکوک جان باخت. آثار متعدد کبودی و صدمات بدنی که پیش از انتقال جسد به پزشکی قانونی مشاهده شده، فرضیه شکنجه و فشار برای اعترافگیری را تقویت کرده و بر نگرانیهای جدی درباره نقض حق حیات و رفتارهای خشونتآمیز در بازداشتگاههای امنیتی افزوده است.
پیشینه پرونده
فرزاد خوشبرش پیش از این نیز در مردادماه، به دلیل آنچه به او نسبت داده شده بود «انتشار مطالب انتقادی و اعتراضی»، بازداشت و پس از مدتی با وثیقه آزاد شده بود. فشارهای امنیتی بر او ادامه داشت و در ۲۱ آبان ۱۴۰۴ بار دیگر توسط اداره اطلاعات بازداشت شد. خانواده در تمام مراحل بازداشت دوم، از وضعیت او بیخبر نگهداشته شدند.
در ۲۷ آبان ۱۴۰۴، خانواده بهطور ناگهانی مطلع شدند که فرزندشان جان باخته است. روایت اولیهای که به آنها داده شد، «بدحالی و فوت پس از انتقال به بیمارستان» بود، اما هیچ توضیحی درباره وضعیت پزشکی، روند انتقال یا علت احتمالی مرگ ارائه نشد. این روایت، بهدلیل فقدان جزئیات و تناقض با وضعیت ظاهری جسد، بلافاصله با تردید جدی روبهرو شد.
شرح واقعه و نشانههای ضربوشتم
شاهدانی که جسد خوشبرش را قبل از انتقال به پزشکی قانونی دیدهاند، از وجود کبودیهای گسترده، کوفتگی و آثار متعدد ضربات بر بدن او خبر دادهاند. به گفته این افراد، شدت صدمات جسمانی کاملاً محسوس و غیرقابل انکار بوده و با هیچ تصور «مرگ طبیعی» یا «وخامت ناگهانی» سازگار نیست.
یک فرد آگاه که جسد را مشاهده کرده گفته است:
«آثار ضربوشتم واضح بود. هیچ نشانهای از مرگ عادی وجود نداشت و اجازه بررسی دقیقتر هم نمیدادند.»
وجود چنین صدماتی در دوران بازداشت، بهویژه در بازداشتگاهی تحت کنترل کامل نهاد امنیتی، احتمال شکنجه و فشار برای گرفتن اعتراف اجباری را بهطور جدی مطرح میکند. این الگو در سالهای اخیر در موارد مشابه بارها گزارش شده است.
پنهانکاری، فشار امنیتی و نگرانی از امحای آثار شکنجه
پس از جانباختن وی، پیکر بهسرعت به پزشکی قانونی منتقل شد و تاکنون هیچ گزارش رسمی درباره علت مرگ منتشر نشده است. رفتار نهاد امنیتی، از جمله جلوگیری از اطلاعرسانی، ممانعت از بررسی دقیق جسد، و تهدیدهای مستقیم نسبت به خانواده، موجب نگرانی درباره احتمال تغییر یا مخدوش کردن گزارش پزشکی قانونی شده است.
در مراسم خاکسپاری نیز نیروهای امنیتی حضور داشته و از حاضران فیلمبرداری کردهاند. این اقدام، بههمراه هشدارهای مکرر درباره انتشار خبر، خانواده را در معرض فشار سنگین قرار داده و عملاً امکان اطلاعرسانی آزاد را گرفته است. خانواده تاکنون به دلیل این تهدیدها از هرگونه مصاحبه یا اظهارنظر علنی خودداری کردهاند.
ابعاد انسانی و پیامدهای اجتماعی
مرگ خوشبرش در بازداشت، بخشی از روند تکراری مرگهای مشکوک در بازداشتگاههای امنیتی است؛ مواردی که فاقد نظارت مستقل، شفافیت قضایی و دسترسی خانوادهها به حقیقت هستند. تهدید خانوادهها برای سکوت، ضبط تصاویر در مراسم تدفین، و فقدان پاسخگویی نهادهای مسئول، فضای ترس و بیاعتمادی عمیقی ایجاد کرده است.
محروم کردن زندانیان، بهویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی، از دسترسی به درمان پزشکی و اعمال فشار برای اعترافگیری اجباری، بخشی از الگوی شناختهشدهای است که سالهاست از سوی خانوادهها و فعالان حقوق بشری گزارش میشود. مرگ فرزاد خوشبرش نیز در چنین زمینهای، نمونهای دیگر از نقض حق حیات، منع شکنجه، و بازداشت خودسرانه است.
وضعیت فعلی و درخواست پیگیری بینالمللی
علت مرگ فرزاد خوشبرش هنوز بهطور رسمی اعلام نشده و خانواده تحت فشار امنیتی از هرگونه اطلاعرسانی خودداری میکنند. انتقال فوری پیکر به پزشکی قانونی، عدم انتشار گزارش، و ممنوعیت دسترسی به اطلاعات، ابهامها را افزایش داده و ضرورت بررسی مستقل را برجسته کرده است.
با توجه به نشانههای آشکار صدمات بدنی، روند نامشخص بازداشت و فقدان هرگونه نظارت قضایی، جامعه حقوق بشری خواستار توجه فوری گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، گزارشگر ویژه منع شکنجه، و گروه کاری بازداشتهای خودسرانه برای پیگیری رسمی این مرگ در بازداشت است؛ اقدامی که میتواند مانع از تکرار موارد مشابه و تضمینی برای روشن شدن حقیقت باشد.








