پنجشنبه, تیر ۱۹, ۱۴۰۴
مانيتورینگ حقوق بشر ايران
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • شكنجه
    • بازداشت و دستگیری
    • زندانیان سیاسی
    • زندانیان عادی
    • قتل های خودسرانه
    • سرکوب اقلیت ها
    • حق تظاهرات
  • اعدام
  • کارزار نه به اعدام
  • گزارشات
    • گزارش ماهانه
    • گزارشات ويژه
  • جانباختگان راه آزادی
    • قتل عام ۱۳۶۷
    • قیام ایران
  • ارتباط با ما
  • English
نتیجه یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • شكنجه
    • بازداشت و دستگیری
    • زندانیان سیاسی
    • زندانیان عادی
    • قتل های خودسرانه
    • سرکوب اقلیت ها
    • حق تظاهرات
  • اعدام
  • کارزار نه به اعدام
  • گزارشات
    • گزارش ماهانه
    • گزارشات ويژه
  • جانباختگان راه آزادی
    • قتل عام ۱۳۶۷
    • قیام ایران
  • ارتباط با ما
  • English
نتیجه یافت نشد
مشاهده همه نتایج
مانيتورینگ حقوق بشر ايران
نتیجه یافت نشد
مشاهده همه نتایج
خانه زندانيان زندانیان سیاسی

سکته مغزی پدر و مادر سهیل عربی براثر شدت فشارهای وزارت اطلاعات

۲۴ تیر ۱۴۰۱
سکته مغزی پدر و مادر سهیل عربی براثر شدت فشارهای وزارت اطلاعات
فیس بوکتوئیترایمیل

سکته مغزی پدر و مادر سهیل عربی براثر شدت فشارهای وزارت اطلاعات

سهیل عربی زندانی سیاسی سابق که در تبعید بسر می‌برد، از سکته مغزی پدر و مادرش براثر بالا رفتن فشارهای وزارت اطلاعات خبر داد.

سهیل عربی در متنی که در صفحه شخصی خود منتشر کرده است، اعلام کرده است که علی‌رغم سکته مغزی مادرش، فرنگیس مظلوم، وزارت اطلاعات همچنان دست از فشار آوردن بر وی منصرف نشده و خانم مظلوم را جهت اجرای حکم به زندان فراخوانده است. در مقابل اما، عوامل زندان از پذیرش فرنگیس مظلوم، بدلیل شدت بیماریهایش امتناع می‌ورزند اما وزارت اطلاعات بر اجرای حکم مصر است.

فرنگیس مظلوم مادر سهیل عربی پیش از این در مهر ۹۹ به یک سال و نیم حبس محکوم شد.
او در تیر ۱۳۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل خواهرش بازداشت و به سلول انفرادی بند امنیتی ۲۰۹ در زندان اوین منتقل گردید. خانم مظلوم، در تاریخ ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۸، پس از اتمام مراحل بازجوئی بطور موقت تا اتمام مراحل دادرسی با تودیع قرار وثیقه ای به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان آزاد شد.

خانم فرنگیس مظلوم، مادر سهیل عربی، ۵۵ ساله می باشد وی از بیماری شدید قلبی، پادرد شدید_ نیاز به جراحی مفصل های هر دو ران پا و مشکلات بینایی رنج می برد.

اکنون وزارت اطلاعات با فشار بر این مادر بیمار، میخواهد وی را به زندان انداخته و به این ترتیب فشار را بر او و فرزندش سهیل عربی افزایش دهد. وزارت اطلاعات صراحتا به فرنگیس مظلوم گفته است چون پسر شما به فعالیتهایش ادامه میدهد ما مجبوریم حکم شما را اجرا کنیم. این درحالیست که طبق قانون همین نظام هرکس مسئولیت اعمال خود را بر دوش دارد و اتهام فرزند به پای پدر و مادر نوشته نمی شود.

سهیل عربی در مقاله ای تحت عنوان «از تو کمترم اگر کم بیارم» از فشارهایی که بر خانواده وی و خودش رفته است نوشته است:

از تو کمترم اگر کم بیارم!‍
دوشنبه پدرم سکته مغزی کرد، سه شنبه مادرم ! هر دو سابقه سکته قلبی هم دارند؛

پدرم متولد ۱۵ مهر ۱۳۴۱، یعنی هنوز شصت سالش نشده و مادرم هم ۵۵ سالشه، در سن ۴۸ سالگی وقتی خبر تایید حکم اعدام مرا شنید، برای اولین بار سکته کرد و این بار هم از بس وزارت اطلاعات و پزشکی قانونی آزارش دادند، برای دومین بار سکته کرد.

از پارسال تا حالا چهار بار به زندان احضار شده و هر بار هم با پای خودش رفته که هر بار بازی درآوردند، عوامل زندان میگویند که نمی توانیم او را در زندان نگه داریم (به دلیل بیماری های قلبی و پادرد شدید_ نیاز به جراحی مفصل های هر دو ران پا و مشکلات بینایی)
اما وزارت اطلاعات اصرار دارد هر طور شده باید مجازاتش را تحمل کند، هر بار پاسکاری به پزشکی قانونی و دوباره به زندان…

بازجوی وزارت اطلاعات به مادرم گفته، پسر شما همچنان به جرائم قبلی اش (فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی) ادامه می دهد و ما هم مجبوریم حکم شما را اجرا کنیم.

سال ۹۸ که مادرم در سلول انفرادی بند ۲۰۹ بود، من در بند ۸ زندان اوین بودم، نگران مادرم شدم، اعتصاب غذا کردم، سه روز نه آب و نه خوراک، تا با ملاقاتم با مادر موافقت شد، مرا با چشم بند تا جلوی سلول مادرم بردند، جلوی سلول چشم بندم را برداشتند و بازجو گفت:
ببین! مادرت توی سلول انفرادی است، حکم بازداشت خواهرت و پدرت را هم دارم، همسرت را هم که در این راه از دست دادی…

چی باعث میشه باز ادامه بدی؟ چی باعث میشه نشکنی؟ کجا قراره بشکنی؟ (با خشم می پرسید)
و با خونسردی پاسخ دادم: واقع بینی!

من واقعیت را می بینم که از شکنجه های شما نمی ترسم ، ما جز زنجیرهایمان، جز گرفتاری هایی که شما برایمان درست کرده اید، جز یک زندگی سراسر بحران و غرق در فقر و مصیبت هیچ برای از دست دادن نداریم، پس می جنگیم ، حتی اگر به سقف آرزوهایمان که رهایی از ستمگری و تجربه ی زیست طبیعی است هم نرسیم ، دست‌کم خیالمان راحت است که تلاشمان را برای آزاده زیستن انجام داده ایم.

من خواسته عجیب و زیادی ندارم، خواسته شما عجیب و زیاد است که توقع دارید در برابر این همه ظلم و فساد سکوت کنم…

بازجو با شنیدن دفاعیات من ،طبق معمول تقصیر را به گردن دولت انداخت و گفت ، این رای مردم است، این دموکراسی است، مردم انتخاب بدی داشتند و حالا باید تاوان اشتباهاتشان را بدهند، اقتصاد که دست حضرت آقا نیست، رئیس جمهور منتخب مردم ( روحانی) خراب کاری کرده…

اگر همه چیز دست رهبری بود، ایران گلستان می شد!
خیلی تلاش کردم که به او بفهمانم اینکه، شورای نگهبان مردم را وادار می کند از بین چند گزینه منتخب یکی را انتخاب کنند و شخص منتخب هم اختیارات چندانی برای ایجاد دگرگونی های بنیادین ندارد و فقط یک مجری دستورات دول پنهان است، ربطی به دموکراسی ندارد،از جمهوری فقط اسمش را دارد…

اما در برابر فهمیدن حقایق مقاومت می کرد، حتی به او یادآوری کردم که اصلا در انتخابات شرکت نکردم و به هیچ حزب و گروهی وصل نیستم که تلافی رئیس جمهور شدن روحانی را سر من در می آورید، از دید من با تعویض روحانی و رئیسی بهبودی در زندگی مردم ایجاد نمی شود، چون سیستم فاسد و نا کار آمد است…

گفت به خاطر همین طرز فکرت مادرت و خانوادت را به دردسر انداختی ، گفتم اگر طرز فکر من اشتباه بود، شما دست‌کم به قوانین خودتان احترام می گذاشتید، بازداشت و محکومیت مادر من به دلیل انتقادهای من، بر خلاف اصل شخصی بودن مجازات است، برخلاف قوانین خودتان…

گفت مادرت با رسانه های بیگانه مصاحبه کرده و این یعنی جرم امنیتی! گفتم مگر راه دیگری پیش رویش گذاشته بودید؟

بازداشت من از روز اول غیر قانونی بوده، حین بازداشت بارها مورد ظلم مضاعف بازجو ها قرار گرفتم، اقسام شکنجه ها بر ما وارد شده و ما هم هر بار شکایت کردیم و رسیدگی نشده، ما هم اطلاع رسانی کردیم بلکه کسی به فریاد امثال ما برسد، اینجا به جای مجرمین اصلی، ما که به اختلاس، دزدی ، ویرانگری ها و فساد اعتراض می کنیم را محکوم و مجازات می کنند…

حرفم را قطع کرد و گفت : چرا از ایران نمی روی؟
با این طرز فکر اینجا اذیت میشی!
گفتم طرز فکر من مگه مجرمانه است؟
بعدش ، من برم یک کشور دیگه، بگم: ببخشید لطفا به من پناهندگی بدید، چون عرضه نداشتم خونه خودمُ آباد کنم؟

از نظر من شبیه اینه که آدم در خونه همسایه بزنه، بگه پدر و مادرم به من غذا نمیدن، تو رو خدا شما به من غذا بدید!

من دنبال یک زندگی طبیعی و سالم هستم، اونا که حق مردم می خورن باید مجازات شوند، نه من.


آن بازجو، از معدود بازجوهایی بود که دست‌کم حرفم را شنید، چند روز بعد مادرم به قید وثیقه آزاد شد ، اما پس از آن هر بار مقاله انتقادی یا گزارشی از اوضاع زندان نوشتم، تهدیدم کردند که پرونده مادرت هنوز باز هست!

من هم هر بار گفتم : اولا که انتقاد جرم نیست ، دوما اگر من مجرم هستم چرا مادرم باید مجازات شود؟
اینها همین‌ها هستند که پول می گیرند ، لعنت بر یزید را فریاد کنند، در حالی که حتی یزید هم با خواهر امام شیعیان چنین رفتاری نکرد …

آنها گمان می کنند که با آزار خانواده ام می توانند مرا از حق طلبی منصرف کنند، اما نمی دانند که تمام افراد جامعه خانواده من هستند، و اگر فریاد می زنم ، برای نجات همه جامعه، حتی فرزندان خود همین شکنجه گران است، این جامعه بیمار است و نیاز به آسیب شناسی دارد، مجازات( شکنجه ) فقط تلاش برای پاک کردن صورت مسئله است!

من با شکنجه متوقف نمی شوم، پاسخ انتقاد شکنجه نیست! باید به داد مردم رسید!

Tags: زندانی سیاسی
پست قبلی

ادعای حسینعلی نیری از اعضای هیات مرگ در مورد قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷

پست بعدی

ممنوعیت ملاقات زندانیان سیاسی زهرا صفایی و پرستو معینی با محمدمسعود معینی دیگر عضو زندانی این خانواده

مطالب مرتبط

زندانیان سیاسی

خطر اعدام قریب‌الوقوع حمید و میثم کوشکی؛ ابزار سرکوب و ارعاب در مناطق محروم

۱۶ تیر ۱۴۰۴
زندانیان سیاسی

بازداشت نادر تیموری؛ تکرار چرخه سرکوب و بی‌خبری مطلق از وضعیت یک زندانی سیاسی سابق

۱۴ تیر ۱۴۰۴
زندانیان سیاسی

بی‌خبری نگران‌کننده از سرنوشت ناصر اکبری رضاقشلاقی

۱۴ تیر ۱۴۰۴

محبوب‌ترین‌ها

جان‌باختن مشکوک فواد علیخانی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه کرمانشاه

۴ تیر ۱۴۰۴
مسعود علایی خستو از قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷

مسعود علایی خستو از قربانیان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷

۲۰ مهر ۱۴۰۰

علی یونسی کجاست؟

۹ تیر ۱۴۰۴

روایت رنج کودکان کار در ایران به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک

۲۱ خرداد ۱۴۰۴

ما را در توئیتر دنبال کنید

سایت مانیتورینگ حقوق بشر ایران

درباره ما

مانیتورینگ حقوق بشر ایران، سازمانی غیردولتی و غیرسیاسی است که در زمینه افشای موارد نقض حقوق بشر در ایران فعالیت میکند. این مجموعه، که از فعالین حقوق بشر مستقل تشکیل شده و در فرانسه مستقر است، در سال ۲۰۱۶ فعالیت خود را آغاز نمود. مانیتورینگ حقوق بشر در همکاری با شورای ملی مقاومت بوده و تلاش دارد تا اخباری از قبیل اعدامها، اجرای مجازاتهای بی‌رحمانه نظیر قطع عضو، وضعیت زندانیان در زندانهای ایران، نقض آزادی بیان و حقوق شهروندی و … را به منظور جلب توجه جهانیان به مسئله نقض حقوق بشر در ایران، منعکس کند.

تماس با ما: [email protected]

ما را دنبال کنید

  • خانه
  • گزارشات
  • اعدام
  • زندانيان
  • سرکوب اقلیت ها
  • قتل های خودسرانه
  • کارزار نه به اعدام
  • قیام ایران
  • ارتباط با ما

استفاده از منابع درج در سایت با ذکر منبع بلامانع است - ۲۰۲۱

Welcome Back!

Login to your account below

Forgotten Password?

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Log In

Add New Playlist

نتیجه یافت نشد
مشاهده همه نتایج
  • صفحه اصلی
  • اخبار
    • شكنجه
    • بازداشت و دستگیری
    • زندانیان سیاسی
    • زندانیان عادی
    • قتل های خودسرانه
    • سرکوب اقلیت ها
    • حق تظاهرات
  • اعدام
  • کارزار نه به اعدام
  • گزارشات
    • گزارش ماهانه
    • گزارشات ويژه
  • جانباختگان راه آزادی
    • قتل عام ۱۳۶۷
    • قیام ایران
  • ارتباط با ما
  • English

ده از منابع درج در سایت با ذکر منبع بلامانع است - ۲۰۲۱