نیروهای امنیتی در ایران، سرکوب بیرحمانه و خشونت عریانی را از۲۶ شهریور (۱۷ سپتامبر) تا به امروز علیه معترضین در خیابانهای ایران به کار گرفته اند.
فرمانده سپاه پاسداران مدعی است که آنها فقط از سلاح های غیرمرگبار در مهار اعتراضات استفاده می کنند. اما شواهد بدست آمده، سطح دیگری از خشونت علیه مردم و معترضان را نشان میدهد و هدف به صورت مشخص نه کنترل و مهار جمعیت، که کاملا با هدف کشتن به کار گرفته میشوند. کما اینکه حتی در موارد متعددی از سلاحهای غیرکشنده مانند باتوم هم چنان افراطی استفاده شده که باعث کشته شدن معترضان شده است.
گزارش حاضر، مرور مختصری است بر نحوه مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی و مأموران لباس شخصی حکومت ایران با معترضین و نحوه قتل برخی از آنها.
مقابله دهها نفره با یک معترض تنها
در تازهترین نمونه، که در اوائل آبان ۱۴۰۱ فاش شد، ماموران حکومتی پس از یورش جمعی به شهروند معترضی در محله نازی آباد تهران، از نزدیک به او شلیک کردند و با موتور از رویش رد شدند. ویدئوی مربوط به این صحنه، خشم و انزجار عمومی را برانگیخت و جای انکار و فرافکنی برای مقامات ایران باقی نگذاشت. کاربران فضای مجازی در ایران، این فیلم را چهره بدون رتوش رژیم ایران نامیدهاند.
آنچه که در نازی آباد رخ داد یکی از شیوه های شناخته شده و رایج مأموران حکومتی در برخورد با معترضین است. ولی تنها یک مورد است که کسی موفق به فیلمبرداری شده است.
ممنوعیت فیلمبرداری
ماموران حکومتی، به شدت مانع از فیلم برداری از جنایت نیروهای حکومتی در خیابانهای ایران میشوند. ده ها تن فقط به خاطر فیلمبرداری از سرکوب اعتراضات با تلفن های همراه خود، جان خود را از دست دادند.
شیرین علیزاده که لحظه کشته شدن خودش را ثبت کرده هست، در حال فیلمبرداری از صحنه تیراندازی به معترضان در نزدیکی پایگاه نیروهای امنیتی عباس آباد مقابل متل قو و در شهر ساحلی عباس آباد، در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ بوده است، اما نیروهای امنیتی تاب نیاوردند و با استفاده از تفنگ تک تیرانداز از پشت بام پایگاه، به شیرین، که درماشین و روی صندلی سرنشین جلو نشسته بود، شلیک کرده و او را می کشند شیرین علیزاده ۳۵ ساله ومادر دو فرزند بود.
سلاحهای مورد استفاده نیروهای امنیتی در سرکوب معترضین
الف. اسلحه شاتگان:
نیروهای حکومتی در ایران از تفنگ شاتگان با گلوله های ساچمه یی، به عنوان جایگزین سلاح هایی با گلوله جنگی علیه معترضان استفاده میکنند. این کار برخلاف قوانین بینالمللی است، چرا که تفنگ ساچمهای، نه تنها اسلحه مرگباری است، بلکه به شکل تصادفی به هرکسی آسیب میزند. از کودکان و سالمندان تا عابر و کسانی که شاید معترض هم نباشند.
شاتگانهایی که در دست نیروهای حکومتی ایران دیده میشوند معمولا دستکش ام۲ (pump-action M2)یا بنلی ام۴ (BenelliM4) که همگی کالیبر ۱۲ هستند.
شاتگانهای کالیبر ۱۲ قابلیت شلیک چند نوع گلوله را دارند:
- بِردشات Bird shot
- باکشات Buckshot
- سلاگ Slug
استفاده گلولههای کشندهتر در شاتگانها:
سلاگ
گلولههای سلاگ یک گلوله سٌربی بزرگ است که توسط شاتگانهای کالیبر ۱۲ شلیک می شود و مخصوص شکار حیوانات بزرگ مانند گوزن و گراز است.
گلولههای ساچمهای کشنده هستند، مخصوصا اگر از نزدیک و به نقاط حساس بدن مثل سر و گردن و سینه برخورد کنند. اما گلولههای سلاگ به مراتب خطرناکتر و کشندهتر از گلوله های ساچمه یی هستند.
به طور مثال، یک زن جوان برای پیگیری وضعیت برادر بازداشت شدهاش به پلیس امنیت اخلاقی کرج مراجعه کرده بود، که از داخل ساختمان «در ورودی» هدف گلوله نیروهای امنیتی قرار گرفت. جای چهار زخم گلوله بزرگ بر روی بدن این زن دیده میشود. این زخمها جای گلوله سلاگ (Slug) است که توسط شاتگان شلیک می شود.
باگ شات
گلوله ساچمه یی دیگری که در اعتراضات اخیر از آن استفاده کردند باک شات هست که هر کدام به اندازه ۶ تا ۸ میلی متر می باشد. و با هر بار شلیک ۹ تا ۲۷ ساچمه شلیک میشود وحفره های عمیقی به وسیله این ساچمه ها در بدن ایجاد میکند.تصویر زیر بدن یکی از معترضین در ایران می باشد.
بِردشات
با اسلحه شاتگان، اگر با فاصله نزدیک به کسی شلیک کنند، تمام ساچمهها به بدن نفوذ میکنند و این تازه در صورتی است که از گلوله بِرد شات Bird shot استفاده شده باشد که ریزترین ساچمه را دارد. در غیر این صورت باعث متلاشی شدن بافتهای بدن میشود و در هر دو صورت موجب مرگ شخص میشود.
تفنگ های ساچمه یی همزمان ۲۰ تا ۸۰ ساچمه را پخش میکنند . و این اسلحه شکاری هست که برای زدن گراز از آن استفاده میشود و نه تفنگ معمولی ساچمه یی.
با توجه به اندازه زخمها، این ساچمه بِردشات ۳۸میلی متر است که در هر بار شلیک یک گلوله از آن، ۷۷ عدد ساچمه شلیک میشود، یعنی با شاتگان نیمه خودکار دستکم ۲ بار به این شهروند شلیک شده است. و همه این گلوله ها به پشت این شهروند خورده هست یعنی شهروند در حال فرار بوده است. ولی با این همه به او شلیک شده هست.
عکس دیگری که در شبکه حقوق بشر کردستان منتشر شده، تصویر سیتی اسکن جمجمه یک زن معترض را منتشر کرده است که در جریان اعتراضات اخیر در یکی از شهرهای کردستان به شدت زخمی شده است. این معترض از سوی نیروهای ضدشورش هدف تیراندازی با گلوله ساچمهای قرار گرفته و همچنانکه در عکس جمجمه مشخص است تمامی سر و جمجمه پر از ساچمه می باشد.
تیراندازی مستقیم به ناحیه سر و صورت به طوری که در عکس جمجمه این زن معترض پیداست حقیقتا کمسابقه و ترسناک است. در این مورد عمدی بودن و شلیک به قصد قتل، واضح است. این عکس از تکاندهندهترین تصاویر اعتراضات مردمی است.این حجم از ساچمه در این ابعاد، فقط نتیجه شلیک از فاصله یک متری می باشد
ابوالفضل آدینه زاده ۱۶ مهر مقابل دانشگاه فردوسی مشهد به اعتراضات می پیوندد، که توسط نیروهای سرکوبگر به گردنش شوکر میزنند و بعد از افتادن ابوالفضل روی زمین، ۲۴ گلوله ساچمه ای از فاصله یک متری به شکمش خالی میکنند و پس از ساعتی در بیمارستان کشته میشود.
کومار درافتاده، نوجوان ١٦ ساله پیرانشهری روز نهم آبان در اثر اصابت گلوله و تیر ساچمه ای ماموران امنیتی جان باخت.
نیروهای سرکوبگر حکومتی حتی به دانشجویان معترض هم با گلوله های ساچمه یی شلیک کردند. در ۴ آبان یک دانشجو در پردیس فنی امیرآباد نزدیک دانشکده مکانیک دانشگاه تهران مورد اصابت گلوله های ساچمه ای قرار گرفت، چند تیر به ناحیه سر و گردن و یک تیر به چشم وی برخورد کرده است.
نیروهای امنیتی در بازداشت معترضین، هم از گلوله های ساچمه یی استفاده میکنند
برای بازداشت یکی از معترضین به نام کریم محمدی حداقل ۲۰ موتورسوار لباسشخصی به همراه یک خودرو او را از درب منزل ربوده و به مکان نامعلومی منتقل کردند. شهروندانی که شاهد بازداشت این فرد بودند گفتند افرادی که قصد ممانعت از بازداشت وی را داشتند از فاصله نزدیک مورد اصابت گلوله ساچمه ای و ضرب و شتم قرار گرفتند.
کودک ۱۲ سالهای به نام امیرعباس ارژنگ روز شنبه ۷ آبان مقابل درب مدرسه خِدری در کرج از داخل یک ماشین نقره یی مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفت. چشمش تخلیه شده ولی هنوز یک ساچمه در سرش باقی مانده و هنوز امیرعباس به هوش نیامده است.
دستکم ۴۱ کودک در اعتراض های اخیر ایران کشته شدهاند. و اغلب آنها با گلوله جنگی و ساچمه یی کشته شده اند.۱۰تن از کودکان قربانی، بلوچ هستند که در جمعه خونین زاهدان در ۸ مهر ۱۴۰۱ در زاهدان کشته شدند. ۷ قربانی، هدف گلوله به قلب، سر یا سایر اندامهای حیاتیشان قرار گرفته است.
ب. اسلحه کلاشینکف وکٌلت: شلیک با گلوله های جنگی
نیروهای حکومتی در ایران، علیرغم اینکه مدعی هستند که از گلوله جنگی استفاده نمیکند، اما در بعضی از شهرهای مرزی و به ویژه در زاهدان فقط از گلوله جنگی استفاده میکنند.
مومن زندکریمی که به تازگی ۱۸ ساله شده بود. چهارشنبه ۱۱ آبان در خیابان سیروس سنندج، از ناحیه شانه هدف گلوله جنگی قرار میگیرد و ساعاتی بعد در بیمارستان توحید سنندج به دلیل شدت جراحات و خونریزی شدید جان خود را از دست میدهد.
سنندج، ۱۶ مهر، خیابان ششم بهمن – قتل راننده یی که بوق اعتراضی میزد
مأموران لباس شخصی از فاصلهای کوتاه حدود نیم متری به سر یحیی رحیمی، راننده پراید شلیک میکنند و با گلوله جنگی وی را به قتل می رسانند. جوان ۳۱ سالهای که تصاویر هولناک نحوه کشتهشدن و صحنههای بعد از آن، در شبکههای اجتماعی منتشر شده است. این تصاویر نشان می دهند که خون او بر بدنه ماشینش پاشیده و صورتش متلاشی شده است. این جوان در اعتراضات نبود فقط در حمایت از اعتراضات بوق اعتراضی میزد.
در اعتراضات سیستان وبلوچستان هم، فقط معترضین را با گلوله جنگی می زنند. به طوریکه تنها در اولین جمعه خونین یعنی جمعه ۸ مهر، ۹۱ نفر کشته شدند. ماموران حکومتی وحشیانه به سر و سینه معترضین گلوله جنگی شلیک میکنند.
روز جمعه ۶ آبان ماه ۱۴۰۱، نیروهای جنایتکار رژیم آخوندی به سمت مردم معترض در شهر دزاپ زاهدان تیراندازی کردند که دست کم سه کودک زیر ۱۸ سال هدف گلوله جنگی قرار گرفته و کشته شدند. در این روز در زاهدان به سر کودک ۱۲ ساله گلوله جنگی شلیک کردند و کشته شد.
روز جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ معترضان در زاهدان، سراوان، خاش با سر دادن شعارهایی علیه کلیت حاکمیت به خیابانها آمدند. عوامل سرکوب حکومتی به سوی معترضان تیراندازی کردند. وضعیت در خاش بحرانی بود به طوریکه تا ساعت ۲۴ به وقت محلی شمار شهیدان خاش دست کم ۲۰ و مجروحان ۶۰نفر است.
محاصره مجروحین تا لحظه جان دادن توسط نیروهای امنیتی
مردم تنها برای اعتراض به خیابان می آیند ولی نیروهای امنیتی با گلوله جنگی شلیک می کنند و یکی از نیروهای حکومتی بالای سرش می ایستد تا جان بدهد و هر کس هم که برای نجاتش بیاید به قصد کشت شلیک میکنند. در نهایت جوانی که مجروح شد،
بر اثر خونریزی جان میدهد. این روالی است که هر روز در ایران تکرار میشود و ده ها معترض به همین شیوه به قتل می رسند.
عرفان زمانی ۱۲ آبان در لاهیجان با گلوله جنگی زخمی شد و نیروهای امنیتی مانع از کمک بقیه به وی شدند و بالای سرش ایستادند تا در اثر خونریزی کشته شود.
بهنام لایق پور ۳۰ شهریور در رشت، نیروهای امنیتی سه تیر از فاصله نزدیک به قلب بهنام لایقپور شلیک میکنند و او با صورت به زمین میخورد، اما برای ماموران گویا این کافی نبوده است، ماموری که به بهنام شلیک کرد از موتور پیاده شد، با اسلحه بالای سر بهنام ایستاد و اجازه نداد کسی نزدیکش شود. ایستاد و جان دادن او را تماشا کرد، دوستانش که نزدیک میشدند با باتوم کتک میخوردند.
ساسان قربانی ۳۱ ساله در رضوان شهر در روز سی شهریور، در حالی که به یکی از معترضانی که بر اثر اصابت گلوله ساچمهای زخمی شده بود کمک میکرد هدف گلوله جنگی قرار گرفت و ساعاتی بعد جان باخت.
برادرش میگوید که به جای انتقال به بیمارستان او و برادر زخمیاش را به داخل کلانتری برده و مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. «برادرم روی زمین افتاده بود و از او خون میرفت و مرا میزدند. با یک ماشین، برادرم را به بیمارستان رضوانشهر رساندیم و در بیمارستان دو نفر از فرمانداری آمدند با کادر بیمارستان صحبت کردند و به برادرم خون ندادند و برادرم بدون خون مرد. اگر خون میزدند برادرم زنده میماند».
محمد جواد زاهدی ۲۰ ساله اهل ساری ۳۰ شهریور از ناحیه سر، گردن، کمر و همه بدن هدف گلوله قرار می گیرد و از کمک مردم برای نجاتش متاسفانه جلوگیری می شود.
درخواست از جامعه بین المللی
طبق قوانین بین المللی در تعریف قتل عمد «داشتن نیت قتل» مساوی است با خود قتل! آنچه برای دادگاه و هیات ژوری اهمیت دارد، انگیزه قتل است نه خود قتل. در نتیجه مزدوری که در این مرحله وارد خیابان میشود و مسلح هست، حتی اگر دستش به خون آلوده نشده باشد، چون با انگیزه قتل وارد شده مجرم محسوب میشود. صرف این قصد کافی است تا عمل او جرم قتل عمدی محسوب شود و برای پیشگیری از کشتار جمعی وی باید دستگیر شود.
جهان نباید سرکوب مرگبار و کشتار معترضین غیرمسلح را تحمل کند.
مانیتورینگ حقوق بشر ایران از ملل متحد، کمیسر عالی حقوق بشر، شورای حقوق بشر و نماینده ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران و همه مراجع مدافع حقوق بشر خواستار اقدام فوری و اعزام هیأت حقیقت یاب به ایران برای تحقیق حول اقدامات غیرقانونی رژیم حاکم و کشتار معترضین بیگناه و غیرمسلح می باشد.