کشته شدن قهرمان بدنسازی کامران بذرکار توسط مأموران انتظامی
روز یکشنبه ۱۹ دیماه، ماموران نیروی انتظامی، کامران بذرکار را در خیابان گلستان ۷ شهر یاسوج تعقیب و به ضرب گلوله به قتل رساندند.
به گفته یک منبع نزدیک، کامران بذرکار ۲۵ ساله، ورزشکار، قهرمان بدنسازی و وزنهبرداری بود.
این منبع با تاکید بر اینکه، او بی گناه بود ادامه داد که پلیس در تعقیب و گریز به او شلیک کرد.
خانواده و اقوام وی پس از اطلاع از قتل فرزندشان توسط نیروی انتظامی، در اعتراض به این عمل جنایتکارانه به کلانتری منطقه حمله کردند اما ماموران از ترس مردم داغدار، کلانتری را تخلیه و اقدام به فرار کرده بودند.
قتل کامران بذرکار جنایت دیگری از طرف ماموران انتظامی و نظامی که بصورت آتش به اختیار به مردم شلیک میکنند و پاسخگوی جنایاتشان نیستند.
فیلم های منتشر شده در شبکه های اجتماعی نشان می دهد که این جوان پس از تیراندازی زنده بوده اما به شدت مجروح شده و دچار خونریزی شده است. او در همان روز پس از انتقال به بیمارستان درگذشت.
کیقباد مصطفایی، فرمانده نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد ضمن تایید مرگ کامران بذرکار گفت: در پی نزاع دسته جمعی در حوالی خیابان گلستان هفتم و هشتم یاسوج، نیروهای امنیتی به محل اعزام شدند و یکی از عوامل درگیری به ضرب گلوله کشته شد.
وی بدون اشاره مستقیم به نقش مأموران انتظامی در قتل این جوان ورزشکار، بررسی این موضوع را به مراجع قضایی حواله داده است!
این اولین بار نیست که نیروهای امنیتی به طور غیرقانونی به غیرنظامیان شلیک میکنند و آنها را میکشند.
لازم به ذکر است که روز سهشنبه ۲۱ دیماه نیز، نیروهای امنیتی ساکن در مرز، محمد عبیداوی را با اتهام واهی قاچاق اسلحه در هویزه با شلیک مستقیم به قتل رساندند.
ماموران امنیتی بعد از کشتن یک شهروند اهوازی در هویزه از خانواده او تعهد گرفتند که شکایت نکرده و اتهام واهی قاچاق سلاح را بپذیرند!
به گفته منابع محلی بعد از کشته شدن محمد، نیروهای امنیتی هیچگونه سلاحی نزد او پیدا نکردند.
مقامات ایرانی اغلب سعی میکنند نیروی مرگبار خود را که توسط نیروهای امنیتی استفاده میشود، با ادعای بدون مدرکی مبنی بر اینکه نیروهای نظامی با «اراذل و اوباش» یا «مظنونان خطرناک» مقابله میکنند، توجیه کنند.
تقریباً هر روز گزارشهایی از تیراندازی پلیس و مرزبانان به کولبران مرزی کرد و غیرنظامیان حامل سوخت وجود دارد. نیروهای امنیتی ایران این تیراندازیها را بدون حسابرسی و مجازات انجام میدهند.
حتی در قوانین ایران نیز تاکیدی مبنی بر اینکه نیروهای مسلح را ملزم میکند تا هنگام استفاده از زور، احتمال مرگ را کاهش دهند اما خود آنها نیز مقید نیستند.
ماده ۲ قانون استفاده از سلاح توسط نیروهای مسلح در مواقع اضطراری بیان میکند که مأموران انتظامی باید “کنترل کامل سلاح خود را داشته باشند” در حالی که ماده ۷ تصریح میکند که “ترجیحاً باید پاها را هدف قرار دهند تا مطمئن شوند که باعث مرگ یا صدمه دیدن فرد نمیشود”.
ماده ۲ همچنین از مسئولان خواسته است «در اسرع وقت نسبت به رسیدگی به مصدومان و انتقال آنها به مراکز درمانی اقدام کنند».
اما در بسیاری مواقع نیروهای مسلح بعد از حمله و تهاجم به افراد قربانی آنها را در حال خود رها کرده و یا بعد از مصدومیت آنها را به بازداشتگاه منتقل میکنند و رسیدگی پزشکی انجام نمیشود.