فصل سوم
قربانیان شکنجه و قتل در زندانها
شکنجه بهمثابه ابزار سرکوب سیستماتیک
از ابتدای استقرار رژیم ولایت فقیه، زندانهای ایران نهتنها محل اجرای احکام قضایی، بلکه به مراکز شکنجه سیستماتیک، ارعاب و حذف فیزیکی مخالفان تبدیل شدند. نهادهای بینالمللی، از جمله گزارشگر ویژه سازمان ملل، بارها بر استفاده رژیم از «شکنجه سفید»، حبس انفرادی طولانیمدت، تجاوز، و مرگهای مشکوک در زندانها تأکید کردهاند.
نمونههایی از قربانیان
| نام قربانی | سال مرگ | محل وقوع | شرح فاجعه |
| زهرا کاظمی | 2003 | زندان اوین | خبرنگار ایرانی-کانادایی که در بازداشت توسط مأموران اطلاعاتی کشته شد؛ علائم شکنجه روی جمجمهاش گزارش شد. |
| ستار بهشتی | 2012 | بازداشتگاه پلیس فتا | وبلاگنویس منتقد، در کمتر از ۴۸ ساعت پس از بازداشت زیر شکنجه جان باخت. |
| سینا قنبری | 2018 | زندان اوین | بازداشتشده اعتراضات دی ۹۶ که ادعا شد در دستشویی زندان «خودکشی» کرده؛ خانوادهاش مرگ را مشکوک خواندند. |
| وحید حیدری | 2018 | اراک | فروشنده خیابانی که با اتهام ساختگی بازداشت و در بازداشتگاه جان باخت. |
| مصطفی عبدی )دراویش( | 2018 | زندان تهران بزرگ | گزارشهایی از ضرب و شتم شدید او در بازداشت منتشر شد. |
| محمد جراحی | 2017 | تبریز | فعال کارگری که پس از سالها حبس و فشار جسمی، مبتلا به سرطان شد و آزادسازیاش دیرهنگام بود. |
| علیرضا شیرمحمدعلی | 2019 | فشافویه | زندانی سیاسی که در بند مجرمان خطرناک به قتل رسید؛ شکایات متعددش نادیده گرفته شده بود. |
کهریزک: نماد جنایت حکومتی در بازداشتگاه
در جریان اعتراضات ۱۳۸۸، دهها تن از معترضان به بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک منتقل شدند؛ جایی که با دستورات مستقیم قضات و مقامات، دهها نفر شکنجه شدند. از قربانیان اصلی:
- محسن روحالامینی
- امیر جوادیفر
- محمد کامرانی
مرگ این جوانان تحت شکنجه، حتی به تأیید نهادهای داخلی رسید؛ اما عاملان اصلی، از جمله سعید مرتضوی، بهشکلی کاملاً نمایشی محاکمه و عملاً تبرئه شدند.
شکنجه سفید و آثار روانی
علاوه بر شکنجه فیزیکی، رژیم از شکنجه سفید بهعنوان ابزار فشار بر زندانیان عقیدتی استفاده میکند:
- حبسهای انفرادی طولانیمدت
- عدم تماس با خانواده
- بازجوییهای شبانهروزی
- تهدید به اعدام یا آزار خانواده
بسیاری از زندانیان پس از آزادی با آسیبهای روانی شدید روبهرو شدهاند.
قربانیان سرکوب عقیدتی، اقلیتها، و احکام قرونوسطایی
کفر، مذهب، و زن بودن؛ دلایل کافی برای صدور حکم مرگ
دستگاه قضایی رژیم آخوندی، نهتنها ابزار سرکوب سیاسی، بلکه اهرم سرکوب عقیدتی، مذهبی، جنسیتی و قومی بوده است. دهها تن از بهاییان، دراویش، اهل سنت، کردها، بلوچها، نوکیشان مسیحی، و فعالان زن، تنها بهدلیل باور یا هویتشان به حبسهای سنگین، شکنجه، یا اعدام محکوم شدهاند.
سرکوب اقلیتهای مذهبی
✦ بهاییان
از آغاز انقلاب، دهها تن از بهاییان ایران اعدام یا ناپدید شدند. در دهههای اخیر، موج جدیدی از فشار شامل:
- ممنوعیت تحصیل در دانشگاهها
- مصادره اموال
- تخریب گورستانها
- بازداشتهای دورهای و امنیتی
از جمله قربانیان شاخص:
مهوش ثابت، فریبا کمالآبادی و دیگر اعضای «یاران ایران» که به اتهام واهی “اقدام علیه امنیت ملی” سالها زندان کشیدند.
✦ اهل سنت
دهها زندانی سنیمذهب، عمدتاً کرد و بلوچ، به اتهامات «مبهم» مانند محاربه یا عضویت در گروههای سلفی، بدون دسترسی به وکیل، محاکمه و اعدام شدند. از جمله:
- لقمان و زانیار مرادی
- شهرام احمدی
- مولوی عبدالغفار نقشبندی )ناپدید و سپس اعدامشده(
اعدام دراویش و سرکوب عرفان
دراویش گنابادی، بهویژه پس از حوادث گلستان هفتم، بهشدت مورد حمله و سرکوب قرار گرفتند. بیش از ۳۰۰ درویش بازداشت و دهها نفر به حبسهای طولانی، تبعید و شکنجه محکوم شدند. برخی چون محمد ثلاث، با اتهاماتی مشکوک و زیر شکنجه، اعدام شدند؛ در حالیکه مدارک تبرئهاش هرگز بررسی نشد.
زندانیان نوکیش مسیحی و دگراندیش
در سالهای اخیر، دهها نوکیش مسیحی به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت و زندانی شدند. بسیاری از آنها، در سلولهای انفرادی نگهداری شده و حقوق اولیهشان نادیده گرفته شده است.
در شماره آینده به زن ستیزی سیستماتیک در دستگاه قضایی و زندانهای رژیم خواهیم پرداخت








