عرشیا تکدستان شهروند ۱۸ ساله، اهل نوشهر میباشد. عرشیا متولد ۲۳خرداد۱۳۸۳ است. امسال در کنکور سراسری در رشته مهندسی الکترونیک پذیرفته شده بود و قرار بود از اول مهر به دانشگاه برود که در ۲ مهرماه ۱۴۰۱، ماموران اطلاعات سپاه عرشیا را در، راه رفتن به کلاس در میدان آزادی نوشهر بازداشت کردند. قضاییه ایران، عرشیا تکدستان را به اعدام محکوم کرده است.
اتهام
براساس دادنامه صادره از سوی دادگاه انقلاب مازندران، محاربه و افساد فیالارض از طریق ارتکاب جرم به صورت گسترده علیه امنیت داخلی کشور و تخریب اموال به گونهای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، نا امنی و ورود خسارت عمده به اموال عمومی گردیده است، تخریب، ایجاد حریق و خرابکاری در اموال و تاسیسات مورد استفاده عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیت جامعه و مقابله با حکومت اسلامی، تحریک برخی از شهروندان به ایجاد ناامنی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی کشور از جمله اتهامات انتسابی به عرشیا تکدستان در پرونده است.
در این دادنامه آمده است، متهم در حلقه اول به عنوان لیدر در هدایت و رهبری اغتشاشگران(معترضان) نقش اصلی را داشته است. در پیامهایی که متهم با دوستان خود در فضای مجازی رد و بدل کرده، آمده است: «در چالوس و نوشهر غوغا بپا کردیم»، «مامور ناجا را در تجمعات زدم» و…
قضاییه ایران مدعی شده است در پی این اعتراضات، خسارتهایی قریب به ۴۰ میلیارد تومان به اماکن عمومی از جمله ۱۵ بانک، ساختمان نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی و شهرداری و آتش نشانی و فرمانداری و بخشداری مرکزی وارد شده است.
حکم دادگاه
در نهایت پس از برگزاری شتابزده جلسات دادگاه ، عرشیا تکدستان توسط شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به اتهام افساد فیالارض و محاربه به اعدام محکوم شده است.رای صادره بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است.عرشیا تکدستان و مهدی محمدیفرد در یک پرونده مشترک بابت اتهامات، به اعدام محکوم شدهاند.
وضعیت زندانی
این درحالی است که یک منبع مطلع نزدیک به خانواده تکدستان میگوید:«تمامی اعترافاتی که در دوران بازجویی از عرشیا اخذ شده، تحت آزار و اذیت و فشار اعمال شده بر وی صورت گرفته شده است.»
«عرشیا در دوم مهر در نوشهر دستگیر و روز بعد به ساری منتقل شد. آنقدر او را در زندان ساری زدهاند، که انگشت شست پایش شکسته و خودش هم گفته به قدری درد در بدنش حس میکند، که اصلا متوجه شکستگی استخوان انگشت پایش نشده است.»
«عرشیا را ۲۸ روز تمام در یک سلول انفرادی ۲ در ۲ در زندان ساری حبس کردند و ساعتها از او بازجویی میکردند، در تمام این مدت هم خانواده از او بیخبر بودند. عرشیا را تهدید کرده بودند که پدرت را بازداشت میکنیم. چشمش را بستهاند و اسلحه گذاشتند روی سرش.
عرشیا دچار لکنت زبان است: «هر نوع هیجانی باعث میشود عرشیا لکنت زبانش تشدید شود. در موقع ترس و یا حتی خوشحالی زیاد. من مطمئنم حتی نتوانسته در برابر آن همه آزار و اذیت فریاد بکشد، فقط هرچه جلویش گذاشتهاند امضا کرده است. در تمام این مدت هم خانواده از او بیخبر بودند،.»
عرشیا تا قبل از صدور حکم در زندان چالوس هست و بعد از پایان مراحل دادرسی و صدور حکم، به زندان نوشهر برگردانده میشود. فقط التماس میکند نگذارند او را دوباره به زندان ساری برگردانند.
پرند محمودی دختر خاله عرشیا تکدستان که ساکن هلند می باشد، در ویدئویی که در تاریخ۱۲ دی ۱۴۰۱ درفضای مجازی منتشر شد، درباره حضور عرشیا در اعتراضات میگوید:«۳۰شهریور در نوشهر تجمع خیلی شلوغی برگزار شد. بالغ بر سه هزار نفر در خیابان بودند. عرشیا آن شب در آموزشگاهی که تقریبا تا محل تجمع، پیاده یک ربع فاصله دارد، کلاس داشت. او ساعت ۱۹۳۰ از آموزشگاه خارج میشود حوالی ۲۰۰۰ به شلوغی میدان آزادی نوشهر میرسد. بعد از یک ربع، بیست دقیقه هم، به خانه میرود و راس ساعت ۲۰۳۰ دقیقه در خانه بوده است. حالا به او اتهام زدهاند که یکی از لیدرهای اعتراضات ۳۰شهریور در میدان آزادی بوده است.»
او افزود: «او بچه است و هیچ نقشی در اعتراضات مردمی نوشهر نداشت. یک گوشهای ایستاده بود و نگاه میکرد. چند روز بعد به خانه پدریاش حمله کردند و او را بازداشت کردند. هیچکدام از اتهامات علیه او واقعیت ندارد.»
پرند محمودی میگوید: «عرشیا را متهم کردهاند که به واسطه تحریک مردم به جنگ و کشتار، موجب شده کیوسک پلیس راهنمایی و رانندگی در میدان آزادی و چندین بانک آتش بگیرد و میلیاردها تومان خسارت به اموال عمومی وارد شود، در حالی که عرشیا حالا که ملاقات دارد به خانوادهاش گفته، در همان نیم ساعتی که آنجا بوده یک بطری خالی ایستک را به سمت کیوسک پرت کرده و خانمی هم دنبال کبریت میگشته عرشیا به او فندک داده است.»
تمام آنچه موجب شده برای این جوان ۱۸ ساله چنین پروندهای بسازند، همین دو عمل است که تحت فشار و شکنجه و آزار و اذیت بسیار به آن اعتراف کرده است.