مطالعه موردی: محمد نجفی
مقدمه
محمد نجفی، وکیل ۴۹ ساله و فعال حقوق بشر از شهر شازند، از سال ۱۳۹۵ هدف آزارهای قضایی، پروندهسازی امنیتی و مجازاتهای سنگین قرار گرفته است. او که به دلیل پیگیری پروندههای معترضان کشتهشده، افشای شکنجه و دفاع از حق آزادی بیان شناخته میشود، هماکنون در زندان اوین، دوران محکومیت سنگین خود را سپری میکند. پروندهی او نماد برجستهای از فروپاشی استقلال حرفه وکالت و فقدان عدالت در دستگاه قضایی ایران است.
زمینه: آغاز آزار و پروندهسازی
آغاز فشارها علیه محمد نجفی به دیماه ۱۳۹۶ بازمیگردد، زمانی که او بهطور مستقل پیگیر مرگ مشکوک وحید حیدری، از معترضان بازداشتشده، در کلانتری ۱۲ اراک شد. در حالی که مقامات، مرگ حیدری را «خودکشی» اعلام کردند، نجفی با جمعآوری اسناد و شهادتها، پرده از شکنجهی منتهی به مرگ برداشت. همین اقدام، آغاز مجموعهای از بازداشتها، احکام قضایی و محرومیتهای فزاینده علیه او شد.
روند قضایی: لغو پروانه، زندان، تبعید
نجفی تنها به دلیل انجام وظایف حرفهای خود، به بیش از ۲۱ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و پرداخت جریمه محکوم شده است. در تازهترین گام، شعبه اول دادگاه عالی انتظامی قضات در دیماه ۱۴۰۳، حکم محرومیت دائم او از وکالت را صادر کرد. این روند، که با فشارهای نهادهای امنیتی و همدستی کانون وکلای استان مرکزی انجام شد، نه با موازین دادرسی عادلانه سازگار بود، نه با اصول استقلال نهاد وکالت.
خیانت نهادی: کانون وکلا، ابزار سرکوب
نجفی در نامهای از زندان، بهروشنی از خیانت کانون وکلای استان مرکزی سخن میگوید:
» در کشاکش به مسلخ بردن کانون وکلا و سلاخی کردن استقلال وکلا، مسئولین و مدیران کانون… جلسه رسیدگی دادسرای کانون را خلاف قانون و خائنانه، در دادگاه انقلاب اراک برگزار کردند«
او کانون را بخشی از ساختار سرکوب میداند، نه حامی وکیل، بلکه همدست قدرت سیاسی در حذف وکلای مستقل.
تحلیل حقوق بشری
پرونده نجفی شامل نقض سیستماتیک مواد متعدد میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی است:
- ماده ۹: بازداشتهای خودسرانه و طولانیمدت.
- ماده ۱۴: محرومیت از دادرسی عادلانه.
- ماده ۱۹: مجازات به دلیل استفاده از حق آزادی بیان.
- ماده ۲۲ و ۲۳: محرومیت سیاسی از حق عضویت در نهادهای صنفی.
- ماده ۷ و ۱۰: محرومیت از درمان و شرایط غیرانسانی در زندان.
صدای زندان: بیانیهای اخلاقی در برابر استبداد
در یکی از درخشانترین بخشهای نامهاش، نجفی چهرهی عریان ساختار حاکم را چنین ترسیم میکند:
«استقلال وکیل و قاضی، لازمه عدالت، آزادی و ضامن حقوق اساسی ملت است؛ که در حساسترین نقطه، یعنی تقابل حکومت و ملت، نمایان میشود.
در این تقابل که سالهاست با زیر پا گذاشتن حقوق و آزادیهای اساسی ملت، بر همگان عیان و وضعیت نکبتبار و اسفبار مردم ایران، شهره جهان است،
من در طرف مردم ایستادم.
گناه من، دفاع از معترضان و ستمدیدگان و خانوادههای جانباختگان است.
گناه من، به پرسش گرفتن بتی است که میخواستند پرستش کنم.
آری، به جرم همکیشی ابراهیم بتشکن، سالهاست در آتشم.
ایستاده چون شمع میسوزم، نه برای پروانهام، بلکه به عشق گل روی مردمم.
من برای یک چانه نان، چانه نمیزنم؛ که پدرم نان به هر قیمتی خوردن را مرا یاد نداده، هرگز.
همکار منفور کهریزک شدن، ننگ نباشد، افتخار نیست.»
این جملات، گزارشی از فروپاشی اخلاق و عدالت در ساختار حقوقی ایران است؛ نگاهی از درون، با زبانی شاعرانه، ولی سندی برای دادخواهی.
واکنشها و حمایتها
فعالان حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی بارها به وضعیت محمد نجفی اعتراض کردهاند. عفو بینالملل خواستار آزادی فوری او شده است. سازمان حقوق بشر ایران اعلام کرده که نجفی به دلیل فعالیتهای قانونی خود در دفاع از حقوق شهروندان، با پروندهسازی و احکام ناعادلانه مواجه و زندانی شده است.
نتیجهگیری و درخواست اقدام فوری
محمد نجفی، وکیل و فعال حقوق بشر، هماکنون نهفقط به دلیل گفتن حقیقت، بلکه به جرم ایستادگی در طرف مردم، زندانی و از حرفهاش محروم شده است. این پرونده، بخشی از پروژهی کلان حذف وکلای مستقل در ایران است.
ما از نهادهای بینالمللی حقوق بشر میخواهیم:
۱. خواستار آزادی فوری و بیقید و شرط محمد نجفی شوند؛
۲. صدور حکم لغو پروانه وکالت او را غیرقانونی اعلام کنند؛
3. وضعیت سلامت او را بهطور مستقل نظارت کنند؛
۴. استقلال نهاد وکالت در ایران را بهعنوان یک ضرورت ساختاری در سطح جهانی پیگیری نمایند.
در کشوری که وکیل را سرکوب میکنند، هیچ متهمی از عدالت بهرهمند نخواهد شد. نجات محمد نجفی، تنها نجات یک فرد نیست؛ پاسداشت مفهوم عدالت است.